به گزارش سینمایی نیوز و به نقل از ارتباطات و اطلاع رسانی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، الناز نعمتی، روزنامهنگار: در یک دهه اخیر، با رشد مستندسازی در مراکز دولتی، نوعی از مستندسازی بیشتر رواج پیدا کرد. مستندسازی پرتره درباره شخصیتهای سیاسی تاریخ معاصر یا هنرمندان و ورزشکاران (به قصد جذب مخاطب گسترده) و مستندسازی درباره رویدادهای اجتماعی و سیاسی. این جنس مستندسازی نسلی از مستندسازان را هم تربیت و وارد بازار کرد. تعداد زیادی از روزنامه نگاران یا نویسندگان و برنامه سازان، از این طریق وارد حوزه مستندسازی شدند. آشنایی و ارتباط با بعضی چهرههای در قید حیات در حوزه سینما، ورزش یا موسیقی فیلمسازی درباره این افراد را آسانتر کرد. به همین دلیل، جشنواره ها و پلتفرمها و حتی معدود سالن های سینما که این آثار را نمایش می دادند شروع به نمایش آثاری کردند که اغلبشان مستند پرتره یا مستندهای اجتماعی بودند. گونه های دیگر مستندسازی، به ویژه آثاری که نسل دوم و سوم مستندسازان در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در آن تبحر داشتند، کم کم به فراموشی سپرده شد. قرائت اغلب نسل تازه از مستندسازی، بیشتر ساخت آثار گزارشی بود. آثاری ساده و سهل که مخاطب فرهیخته گذشته سینمای مستند را راضی نمیکرد اما تاریخ مصرف داشت و باب دل مخاطبی بود که از مستند، قرائتی خاص داشت. به نظر می رسید رسیدن به بازار نمایش، رسیدن به سود و سرمایه یکی از مهمترین عواملی بود که روند مستندسازی را از پروژه ای خلاقانه و مبتنی بر اندیشه و صبر به یک کالای تجاری و زودبازده نزدیک میکرد.
نکته دیگر، تلویزیونی شدن مستندهاست. مستندهای گزارشی، پرتره و اجتماعی محبوب مخاطبان تلویزیون و مدیران این رسانه هستند. اما همه بضاعت مستند این نیست. در حالی که سینمای مستند از وجوه شورانگیز و اصلی خود خالی میشود و به سمت مستندهای تلویزیونی و تاریخ مصرف دار پیش میرود، عملا گاهی از معنا تهی می شود و تجربه های متفاوت و دشوار، کمتر می شود. به این دلیل که به سینمای متفاوت نه در جشنواره ها توجه می شود، نه در تلویزیون و نه در اکران.
اواخر آذرماه امسال شانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» به صورت آنلاین و فیزیکی برگزار میشود. «سینماحقیقت» در پانزده سال گذشته کوشیده صدای جامعه مستند ایران باشد، در ادوار مختلف و بر اساس سیاستهای دبیران هر دوره، فراز و فرودی در جشنواره دیده شده اما آنچه ضروری مینماید این است که «سینماحقیقت» به دلیل اعتبار و آبرویی که دارد می تواند فضای یکنواخت و ساکن مستند ایران را تغییر بدهد. توجه به روایتهای تاریخی متفاوت از جنس «دبستان پارسی» یا مستندهایی که با فاصله از مستندهای روایت محور و گزارشی ساخته میشوند شبیه «گلوله باران» نشان دهنده این است که «سینماحقیقت» میکوشد حساب خود را از شیوههای مرسوم و متداول دور کرده و پیشنهادی تازه برای سینمادوستان داشته باشد، امید که در این دوره هم، از ویترین «سینماحقیقت» بتوان گونههای متنوع و متفاوت سینمای مستند ایران را شناخت و پای تماشای آثاری جذاب نشست.