به گزارش خبرنگار سینمایی نیوز، کارگردان مستند “آن مرد” درباره موضوع فیلم گفت: شروع فیلم “آن مرد” با داستان شهید غواص حجت الاسلام “محمد شیخ شعاعی” است که تنها شهید روحانی غواص می باشند و در عملیات کربلای ۴ شهید می شوند که پیکر ایشان بعد از ۲۲ سال در سال ۱۳۹۴ همراه با دیگر شهدای غواص به میهن بازگشت. در این فاصله، خانواده ی ایشان منتظر بودند. در بازگشت پیکر این شهید، خانواده ایشان به دنبال پیوند این شهید والامقام با سردار شهید حاج قاسم سلیمانی می گردند و یادشان می آید که قدیم ترها رابطه و رفت و آمد خانوادگی داشتند. در همین راستا نامه ای برای سردار دل ها مکتوب می کنند با این مضمون که مشتاق دیدار شما می باشیم و اگر تشریف فرما شوید بسیار خوشحال خواهیم شد. درخواست اجازه ملاقات می کنند. همانطور که در فیلم هم مکتوب نشان داده می شود، سردار می فرمایند که آن لحظاتی که به دیدن شما می آیم جزء لحظات عمرم محسوب نمی شود. سردار شهید در منزل ایشان حضور پیدا می کنند و این خانواده خیلی خوشحال می شوند و پیوند برقرار می شود. حتی سردار برای بار دوم نیز به عیادت مادر این خانواده که همسر شهید می باشند می آیند. دیدار سوم نیز چند ماه پیش از شهادت حاج قاسم میسور می شود و هدیه روز دختر برای خانم “زینب شیخ شعاعی” که دختر شهید و راوی فیلم ما می باشند به ارمغان می آورد.
او افزود: این هدیه هم داستان جداگانه ای دارد که در فیلم به آن پرداختیم و از قراری دختر شهید از پدر می خواهند که امسال هدیه روز دختر را هرطور که هست باید به من بدهید و بالاخره این اتفاق توسط حاج قاسم می افتد. اوج داستان فیلم بعد از شهادت حاج قاسم هست که اینجا دختر شهید می فهمد پیکر مطهر حاج قاسم قرار است در کرمان به خاک سپرده شود، ایشان به کرمان می روند و ۳ شب تا آمدن پیکر حاج قاسم و آماده سازی مزار در آنجا می مانند. طبق وصیت حاج قاسم محل دفن ایشان کنار شهید “یوسف الهی” بایستی می بود. ظاهرا آقای قالیباف به گلزار شهدای کرمان می آیند و به دلیل اینکه مزار در کنار یک دیوار می باشد، به جهت جلوگیری از ریزش دیوار در ازدحام جمعیت، محل دیگری را در وسط گلزار شهداء برای تدفین در نظر می گیرند. این دختر شهید یک روز و یک شب تا صبح در آن محل می نشیند و آنقدر گریه می کند و می گوید حاج قاسم هیچ چیز از دنیای ما نمی خواست جز اینکه در این محل در کنار دوست خود دفن شوند. حاج قاسم در دیداری که با تمامی فرزندان شهدا داشتند وصیت کردند که می خواهم در کنار شهید “یوسف الهی” دفن شوم. آقای قالیباف هم می پذیرند و مصوب می شود که حاج قاسم همانجایی که وصیت کرده بودند دفن شوند.
او در همین رابطه به کرامات خاص شهید “یوسف الهی” اشاره کرد و اظهار داشت: مردم کرمان بر سر مزار این شهید می روند و متوسل می شوند. مزار شهید “شیخ شعاعی” هم با فاصله ی یک ردیف در همان گلزار شهدای کرمان است. شما در فیلم علاقه ی مردم “اختیار آباد” کرمان را می بینید که چگونه پیکر شهید را با خود می برند که با خواهش خانواده و وصیت خود شهید پیکر باز می گردد.
وی در اشاره به روند ساخت فیلم گفت: فیلم من پنج سال طول کشید و مشغول گردآوری تصاویر آرشیوی و پژوهش بودم. ۳ بار به کرمان سفر داشتم. همینطور در قم و تهران تصویربرداری داشتیم. در این فاصله هر کاری کردم که فیلم مونتاژ و جمع شود و از سال ۹۴ و ۹۵ و ۹۶ که به کرمان رفتم کار بسته نشد تا اینکه سال ۹۸ حاج قاسم به شهادت رسیدند و قسمت بر این بود که فیلم با شهادت ایشان و تنها ۳ ماه بعد به سرانجام برسد و در اولین سالگرد ایشان آماده پخش شود. ما ۳۰ دقیقه از فیلم را به شهید “شیخ شعاعی” اختصاص دادیم و ۲۵ دقیقه مختص به حاج قاسم بود که بخشی از تایم فیلم را کم کردیم و مدت زمان فیلم ۴۶ دقیقه شد.
او در مورد علت نام گذاری فیلم گفت: ابتدا نام فیلم “آن مرد آمد” بود. آمد را حذف کردیم. فیلم داستان آمدن مردها است؛ شهید “شیخ شعاعی” می آید، “حاج قاسم” می آید. در فیلم لوگویی داریم که داخل کلمه “آن” یک ماهی چرخیده است و بعد از نوشته شدن کلمه مرد، یک سرکش خونین روی آن قرار می گیرد که آن را برگرفته از حاج قاسم می دانیم.
وی در همین ارتباط اضافه کرد: فیلم دو بخش است و پوستر فیلم هم دو بخش است که طراحی نیمه پایینی به احترام شهدای غواص و نیمه بالایی به احترام حاج قاسم است.
حجت پناه در خصوص علت پرداختن به این سوژه گفت: من کاره ای نبودم و لطف شهداء بوده که شامل حال من شده است. فقط می توانم همین را بگویم. من در جریان یک مصاحبه تلویزیونی با خانواده این شهید آشنا شدم و تنها می توانم بگویم که دستِ دلِ من را گرفتند و به کرمان بردند.
وی در مورد ویژگی های ساختاری و محتوایی این مستند که می تواند توسط هیئت داوران دیده شود تصریح کرد: زمان ساختی که برای این فیلم گذاشته شد، ویژگی خاص این اثر است. ۵ سال روی این فیلم من زحمت کشیدم. این مستند روایت بسیار سر راستی دارد و اصلا خسته کننده نیست. در طول ۴۶ دقیقه فیلم حتی یک لحظه به تماشاگر امان داده نمی شود و آنقدر سینوسی و قشنگ پیش می رود که نمی گذارد تماشاگر بیکار بنشیند. من خودم قریب به صد بار این فیلم را دیدم و دفعه ای نبوده که اشک از گونه ام جاری نشود. فیلم به شدت احساسی است و ۳ داستان پر کشش را دارد روایت می کند؛ یکی از آن ها آمدن پیکر شهید “شیخ شعاعی” به قم و سپس به تهران و بعد برده شدن پیکر به ” اختیار آباد” کرمان و اصرار خانواده شهید برای بازگرداندن آن است.
وی یادآور شد: دیالوگی در فیلم از زبان دختر شهید گفته می شود که مو را به تن سیخ می کند. ایشان در کربلا وقتی برای اولین بار تشرف می شوند به امام حسین می گویند اگر مرد هستی جسد پدرم را به من برگران. آنقدر امام حسین به دختر شهید قشنگ پاسخ می دهد که وقتی به تهران برمی گردند پیکر پدر شهیدشان پیدا می شود و به ایشان می گویند که برای آزمایش دی ان ای مراجعه کند. یک جایی در فیلم که من خودم قلب ام را برای آن گذاشتم، تصویربرداری شهید “پورجعفری” سر تیم حفاضتی حاج قاسم بوده است که از حاج قاسم و دختر خانم شهید “شیخ شعاعی” فیلم می گیرند و من با اجازه ایشان در تیتراژ فیلم به عنوان تصویربردار از او نام بردم.
کارگردان فیلم ” یک روز جمعه” در خصوص چالش هایی که در طول ساخت این مستند با آن مواجه بود گفت: اینکه چرا این کار جمع نمی شود چالش من بود. من بزرگ ترین سوال زندگی ام این بود. سابقه نداشت که کاری ۳ تا ۴ سال روی دست من بماند و تمام نشود. همه چیز فیلم از پژوهش و فیلمنامه و تصویربرداری انجام شده بود و در ۳۰ دقیقه برای زندگی شهید “شیخ شعاعی” آماده می شد اما گیر کرده بود تا زمانی که حاج قاسم شهید شدند و پیوند این ۲ شهید برقرار شد.
وی در مورد اینکه آیا جای خالی چنین مستندهایی حس می شود خاطرنشان کرد: خدا را شکر دوستان زیادی در این حوزه فعالیت می کنند و به زوایای مختلفی پرداختند. فقط اینکه همه به دنبال ثمره ی زود هنگام هستند. اینکه کاری زمان ببرد، به همان میزان نتیجه اش ثمربخش خواهد شد. به نظر من نگاه سفارش دهنده گان کار باید باز تر باشد و محدود به بازه ی زمانی خاصی نشود. عجله نباید داشته باشند. من چون خودم تهیه کننده بودم بهتر جواب گرفتم.
وی در مورد کمبودهای سینمای مستند اظهار داشت: سینمای مستند از حیث سوژه و محتوا خیلی خوب است اما متاسفانه باید حتما بروید و متقاعد کنید که در سینمای مستند سرمایه گزاری درست بکنند. جهت گیری سفارش دهنده گان نباید برای یک موضوع خاص باشد. بخش خصوصی هم به جهت عدم سودآوری به سینمای مستند ورود نمی کند. خیلی از جوان های مستعد داریم که فرصت دیده شدن پیدا نمی کنند. ما ایده جدید لازم داریم.
این مستندساز در مورد برگزاری جشنواره سینما حقیقت و تاثیر آن بر روند کاری فیلم سازان جوان گفت: من ۲ سال است که در بخش مسابقه جشنواره سینما حقیقت حضور دارم. سال گذشته با فیلم “یک روز جمعه” که در خصوص شخصیت شهید “شهروز مظفری نیا” سر تیم حافظتی شهید حاج قاسم سلیمانی بود و امسال هم با این فیلم مستند. جشنواره سینما حقیقت بستر خوبی برای فیلمسازان جوان و کسانی است که کار می کنند. تنها اگر یک مقدار دقت در داوری ها بیشتر شود و آثار با عنصر دیگه ای هم سنجیده شود که دو فیلم مختلف با میزان هزینه های متفاوت ساخته شده اند و فیلمی که با ۲۰ میلیون تومان ساخته شده است را با فیلمی که ۲ میلیارد تومان بودجه در اختیار آن قرار داده شده است، به یک میزان داوری نکنند. این تنها درخواستی است که من می توانم داشته باشم.
او در مورد بخش آنلاین جشنواره گفت: خیلی بخش مثبتی هست. من بسیاری از فیلم ها را اصلا نمی توانم ببینم چون بحث هم زمانی فیلم ها و سانس ها در آنجا وجود ندارد. مردم هم با پرداخت هزینه کمی می توانند فیلم سازان مستند را حمایت کنند و در مقابل گره ای از مشکلات کشور با ساخت آثار مستند که ویژگی بیدار کردن دارند گشوده شود.
او در پایان صحبت های خود تاکید کرد: به موضوعات سیاه نپردازیم. من دوست می دارم با ساخت اثرم مردم کشورم را امیدوار کنم. ما فقط نباختیم. ما اتفاقا خیلی خوب داریم پیش می رویم. قطار دودی شهر ری تا زمانی که ایستاده بود همه آن را نگاه می کردند اما وقتی راه می افتاد همه به آن سنگ می زدند. ما داریم حرکت می کنیم که دارند سنگ مان می زنند، که حاضرند بیایند اصرار کنند با ما مذاکره داشته باشند، اگر ضعیف بودیم تحریم مان نمی کردند و هیچ کاری با ما نداشتند. چالش هایی داریم که باید آن ها را حذف کنیم. تیم مدیریتی کشور باید چالاک تر باشند و پیشکسوت ها هم حمایت کنند.
پانزهمین جشنواره سینما حقیقت از ۱۸ تا ۲۵ آذرماه ۱۴۰۰ به دبیری محمد حمیدی مقدم در حال برگزاری است.
| گزارش و گفت و گو از: تورج اردشیری نیا
| عکس از: الهام سادات روئین تن