به گزارش سینمایی نیوز و به نقل از سایت خانه تئاتر، کتاب دلنوشتههای تئاتری نوشته بابک والی در دست انتشار است. این کتاب پژوهشی در باب شکلگیری بازیگری در نمایشهای کمدی است. بخشهایی از این کتاب به مرور در سایت خانه تئاتر منتشر میشود.
هنر صحنه
هنر پیشه باید مفسر عالی ترین احساسات بشری و رهرو و مربی تماشاچی باشد
استانیسلاوسکی
تئاتر هنری است که قوانین مختص به خود دارد، باید به وسیلهی بازیگر کاملاً فهمیده و انجام شود، لحظاتی در نمایش هست که موقعیّتهای زیادی را برای بازی به بازیگر میدهد، تماشاگر چیزهایی را در صحنه میبیند که در زندگی حقیقی وجود ندارند. رازهای نهفته طبیعت، آخرین اکتشافات علمی، زندگی در بخشهای مختلف کرهی زمین با آداب و رسوم قومیّتها (اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، خانواده،…) که همهی اینها را به چالش کشیده و گرهها را باز نموده و راه حلها را پیش روی میگذارد. زیرا مأموریت اولیه نمایش، نشان دادن مردم عادی و تقلّا برای آنچه که به خاطرش زنده هستند می باشد. و آن نشان دادن احساسات و عواطف و دعوت به همبستگی انسانی و شناخت هویّت آدمی و کوششی برای پیدا کردن (به دست آوردن) خوشبختی تا فراموش نکنیم که در همهی آثار هنری باید امید بر یأس و ناامیدی پیروز شود، هم چنانکه روز بر شب، خیر بر شر و بالاخره خدا بر شیطان پیروز میگردد و این نبرد از هبوط آدم تا پایان خلقت ادامه داشته و دارد و خواهد داشت.
افراد زیادی هستند که می خواهند به تئاتر وارد شوند. اما صحنه و پرده برای همهی آن ها جا ندارد. اگر می خواهید به آرزوی خود برسید بی تعارف باید بگویم که با کوشش و ممارست بدون هیچ گونه سرخوردگی و یأس و ناامیدی با اعتماد به نفس کامل، خود را نشان بده آنگاه جایگاهت را پیدا کن و سپس در زیر تلألؤ انوار رنگانگ صحنه، خود را به محک آزمون گذاشته و پس از تأیید قضاوت کنندگان هنر، باید مورد قبول مخاطب قرار بگیری.
در زمانهای که حقیقت و فضیلت تقریباً در تمام مسائل اجتماعی، بسیار اندک و کمیابند، جهان به تئاتر و تئاتر به بازیگرانی نیاز دارد که حقیقت روح آدمی را بر روی صحنه به نظاره گذارد، تئاتر شاید در حال حاضر تنها مکانی در جامعه است که مردم میتوانند برای دریافت حقیقت بدان روی آورند. پس تو ای بازیگر! قدر خود را بدان که تئاتر بدون تو معنا ندارد.
یک خاطره
عاشق و رند و نظر بازم و میگویم فاش تا بدانی که به چندین هنر آراستهام
حافظ
وقتی که از سال ۱۳۹۰ تصمیم بر آن گرفتم که نوشتههای پراکنده خود را به صورت مجموعهای که در پیش رو دارید تنظیم و تدوین کنم سعیام بر آن بود که لااقل گزارشی حتی اندک از فعالیّتهای مراکز هنری و ادارات وابسته به وزارت فرهنگ و هنر اسلامی به دست آورم اما میسّر نشد تا اینکه تصادفاً کتاب بسیار وزین «بیان بدنی بازیگر» ترجمهی دکتر قطبالدین صادقی به دستم رسید که در شروع آن کتاب عملکرد یکسالهی وزارت فرهنگ و هنر اسلامی به چاپ رسیده بود.
لذا وظیفهی خود دانسته تا این گزارش را که محصول سال۱۳۹۴ میباشد عیناً نقل کنم تا شما خواننده گرامی شاهد باشید که از سوی ارشاد چه هزینههایی چه با ربط و چه بی ربط میشود و هیچ سود و خروجی مفیدی عاید این مردم هنر دوست و هنرشناس نمیشود.
گزارش عملکرد یکساله
وجود بیش از هجده دانشکدهی هنرهای نمایشی دولتی و خصوصی در سراسر کشور، به اضافهی دهها کارگاه آزاد آموزش هنر بازیگری و کارگردانی، که هر ساله دستکم ۱۲۰۰ فارغالتحصیل متخصّص و تعلیم دیده، وارد بازار تولید هنرهای نمایشی میکنند، در جوار۲۰۰ گروه داوطلب شرکت در جشنوارهی نمایشهای آیینی سنتی، ۳۳۶ گروه تئاتر معلولین در سراسر کشور، ۵۱۰ گروه تئاتر مردمی در ۴۳۷ سرای محلههای تهران، وجود ۱۲۰ گروه تئاتر فعال در حوزهی نمایشهای ویژهی کودک و نوجوان، ۴۵۷ گروه تئاتر عروسکی متقاضی در جشنوارههای داخلی تئاتر عروسکی، ۲۶۷ گروه خیابانی دارای پروانه و ۴۷۰ گروه حرفهای خواهان شرکت در جشنوارهی سالیانهی تئاتر فجر، که در مجموع یک نیروی فعال ۲۰۰ هزار نفره در سراسر کشور را تشکیل میدهند، ما را در برابر مطالبات نیرویی فعال، جوان و پویا قرار میدهد که برای آموختن و اندوختن، بیشتر از هر زمان دیگر، نیازمند منابع و کتابهای پر ارزش و علمی در همهی زمینههای نظری و عملی هنر نمایشاند. کافی است تنها یادآوری کنیم که در زمینهی نمایشنامهنویسی، در سال ۱۳۹۲، حدود ۳۰۰۰ نمایشنامه توسط درام نویسان جوان ایرانی به رشتهی تحریر درآمده است. ارقام و آمار زمینههای دیگر نیز بسیار درخور توجهاند.
– برپایی ۸۷ جشنواره و همایش و یادواره: ۳۲ جشنوارهی استانی، ۶ جشنوارهی منطقهای و ۵۲ جشنواره با عناوین مختلف از سوی گروههای نمایش در نقاط مختلف کشور.
– تولید ۴۹۳۸ نمایش از سوی گروههای نمایش و ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی سراسر ایران.
– تعداد ۶۷۶۹۹ اجرا از نمایشهای تولید شده در گونههای مختلف.
– وجود ۱۲۲۳۰۶۹۱ مخاطب و تماشاگر.
تعداد تالارهای فعال محل اجرای نمایش در سراسر کشور، ۳۹۹ سالن.
طرفه آنکه (بر طبق آمار ارائه شده از طرف دفتر طرح و برنامهی ادارهی کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) این آمار و ارقام تنها مربوط به فعالیّتهای سال ۱۳۹۲ در مراکز هنری و ادارات وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. حال اگر فعالیّتهای گوناگون: ۷۲ کانون نمایش دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، کانونهای فرهنگی و هنری مساجد، واحد فرهنگی هنری بنیاد شهید، واحد آموزش و تولید حوزهی هنری سازمان تبلیغات اسلامی، و سرانجام حجم بالای آموزش و تولید نمایش در دهها خانهی فرهنگی و فرهنگسراهای تهران و شهرستانها را هم بیفزاییم، خواهیم دید با نیرو، توان، کار و خلّاقیّت بسیار گستردهتری روبروییم که به علت جوانی و جستوجوگری، از هر نظر نیازمند تعلیم و آموزشاند. بنابراین بر اهل فن و قلم و مراکز علمی و انتشاراتی است تا در برابر استقبال گسترده و بیسابقهی هنرمندان، دانشجویان و هنرجویان از این هنر پایهای کهن و توانمند، تا آنجا که در توان دارند، بکوشند به قدر وسع و دانش خود از خرمن تجارب زنده و منابع علمی امروز دنیا توشه بردارند و به نوبهی خود، پالوده و پیراسته و علمی، در دسترس این نسل جستوجوگر و زنده و فعال بگذارند، تا حتیالامکان فاصلهی فنی و فکری خود را با آخرین تجربیات و دستاوردهای امروز جهان کم و کمتر کرده باشیم.
این فقط خلاصهای از گزارش یکساله بوده است، در حالی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سال۶۰ پایهگذاری شده است. حال در ذهن خود متصوّر شوید که از آن سال (۶۰) تا کنون (۹۶) چه رقم نجومی صرف کاری شده است که خروجی آن معلوم نیست.
اکنون این حقیر در ادامه مطالب بالا اضافه میکنم: اگر این گزارش صحیح باشد که مبنی بر صحت میگذاریم، بازخورد صرف این همه نیرو از سوی همهی ارگانها و نهادها و بخشهای خصوصی چه خروجی داشته است؟ صراحتاً میگویم «هیچ». باید یادآوری کنم اصلاً نامی از صنف تئاترهای کمدی که قریب به هشتاد گروه هر شب در طول سال لااقل در هشتاد سالن اجرا میکنند، در این گزارش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیامده است. حالا چرا صراحتاً تلاش یکساله ارشاد را میگویم «هیچ»؟ چون خدا میداند که چقدر هزینه سرسامآور یکساله این آمار و ارقام شده است.
سؤال: این هزینهها کجا صرف و خرج میشود؟
جواب: به من و شما چه! سازمان برنامه و بودجه باید جوابگو باشد.
در حالیکه انجمن «صنف» تئاتر کمدی تهران هرچه هزینه کرده، از فروش نمایشهای تولیدی خود بوده و باری بر دوش دولت نمیباشد. ضمناً قریب به دو هزار نفر در طول سال، معاش خود را تأمین و به عبارتی کارآفرینی هم نمودهاند، در حالیکه این صنف وابسته به هیچ سازمان یا ارگانی و حتی وزارت خانه هم نیست.
لذا ارشاد باید پا پیش گذاشته و از مشکلاتی که بر سر راه این صنف و سنگاندازیهایی که از سوی عدهای از حاسدان نظر تنگ به وجود آمده، رفع مشکل نموده تا این صنف (سندیکایی) که هم چنان بیش از بیست سال با سخت کوشی و مقاومت خستگیناپذیر خود، سرپا ایستاده را حمایت کند.