به گزارش سینمایی نیوز و به نقل از خبرنگار سینمایی ایرنا، در لحظاتی که ایرانیها، بهمناسبت بلندترین شب سال دور هم جمع شده بودند، سینمادوستان منتظر بودند تا ببینند آیا جدیدترین ساخته هومن سیدی با تمام توفیقهای بینالمللی خود، میتواند جزو ۱۵ فیلم بینالملل اسکار ۲۰۲۳ باشد یا خیر. پاسی از نیمهشب نگذشته بود که اسامی ۱۵ نامزد اولیه بخش بینالملل اسکار ۲۰۲۳ اعلام شد و متاسفانه فیلم جنگ جهانی سوم نتوانست جزو این فهرست مقدماتی باشد.
این اتفاق در شرایطی رخ داد که امیدواریهایی وجود داشت که جنگ جهانی سوم با توجه به افتخارآفرینیهای جهانی خود و حتی موضوعیت آن، بتواند حداقل در زمره ۱۵ فیلم مقدماتی باشد. اما چرا این فیلم نتوانست حداقل خود را به این فهرست ابتدایی ورود دهد؟ در این زمینه، چند پارامتر مهم وجود دارد که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
لاغر بودن رزومه در فصل جوایز
حدود ۱۰ هزار داور اسکار حوصله و وقت چندانی ندارند که تولیدات کشورهای دیگر را با زبان اصلی آن کشورها و یا زیرنویس مشاهده کنندآکادمی اسکار حدود ۱۰ هزار عضو دارد که مجموع امتیازهای آنان به این فیلمها سبب میشود تا امتیازات هر اثر، شکل گرفته و برگزیده هر شاخه معرفی شود. برای بخش بینالملل، هر ساله حدود ۹۰ فیلم ارسال میشود که این تعداد برای امسال، ۹۲ فیلم بوده است. درواقع طبیعی است که حدود ۱۰ هزار داور آکادمی، حوصله و وقت چندانی ندارند که تولیدات کشورهای دیگر را با زبان اصلی آن کشورها و یا زیرنویس مشاهده کنند. بنابراین ملاک استناد بسیاری از این داوران، موفقیت آن فیلمها در جشنوارههای خارجی و فصل جوایز است. مثلا برخی داوران، برگزیدگان جشنواره کن را بهعنوان فیلم منتخب خود انتخاب میکنند، برخی دیگر به ونیز چشم دارند، برخی به تداوم موفقیتها در فصل جوایز و…
در این زمینه، جنگ جهانی سوم، یک اتفاق خوب را در ونیز ۲۰۲۲ رقم زد و توانست ۲ جایزه این رویداد را از آن خود کند. همچنین در جشنواره توکیو و هامبورگ نیز حضور داشت. پرواضح است که جنگ جهانی سوم، قدم نخست خود را بلند برداشت اما در ادامه نتوانست در رویدادهایی بزرگ حضور داشته باشد و در فصل جوایز نیز تا این لحظه، حضور چشمگیری نداشت بنابراین تنها امتیاز قابل اعتنای فیلم، همان درخشش در بخش افقهای جشنواره ونیز است که پرواضح است نمیتواند بهتنهایی، در برابر چندین فیلم پرافتخار متقاضی در اسکار ۲۰۲۳ قدعلم کند.
فقدان اکران منظم جهانی
شاید اگر فیلم با یک پخشکننده معتبر جهانی تعامل میکرد، اتفاقهای بهترین در این حوزه رخ میدادنکته مهم دیگر در این زمینه، وجود پخشکننده معتبر برای یک فیلم است. یک پخشکننده معتبر، چند وظیفه مهم دارد: نخست، برنامهریزی برای یک اکران جهانی منظم است. این اکران سبب میشود تا نام فیلم در رسانهها منعکس شده و نقدهایی برای فیلم نوشته و یک مسیر ارتباطی میان داوران آکادمی و این فیلمها باز شود. همچنین بارها دیده شده است که پخشکنندگان، مراسم و اکرانهایی خصوصی را برای آن فیلم در کشورهای مختلف در نظر گرفتهاند که مدعوین آن مراسم، دهها نفر از داوران آکادمی هستند تا فیلم را دیده و نظر مساعد آنها راجع به فیلم جلب شود. این اتفاقهای مهم، متاسفانه برای جنگ جهانی سوم رخ نداد.
احتمالا فیلم در این زمینه، تنها محدود به همان نمایش در جشنوارههایی مانند ونیز بوده که طی آن، چندین منتقد و سینماگر به تماشای فیلم نشستند. قطعا این تعداد مخاطب، نمیتواند رضایتبخش باشد و شاید اگر فیلم با یک پخشکننده معتبر جهانی تعامل میکرد، اتفاقهای بهترین در این حوزه رخ میداد.
ضرورت همکاری با کمپانیهای پخش جهانی
جنگ جهانی سوم میتوانست با یک برنامهریزی موشکافانهتر، افتخارآفرینی مطلوبتر و بیشتری در فصل جوایز داشته باشدتاکنون ۵ فیلم ایرانی موفق شدهاند تا نام خود را در جمع نامزدهای شاخه فیلم بینالملل اسکار قرار دهند. تمام این ۵ فیلم نیز پخشکننده شاخص جهانی داشتند. بچههای آسمان در دوره هفتادویکم با میرامکس، جدایی نادر از سیمین در دوره هشتادوچهارم با سونی پیکچرز کلاسیکس، فروشنده در دوره هشتادونهم با ممنتوفیلمز، خورشید در دوره نودوسوم با سلولوئیددریمز و قهرمان در دوره نودوچهارم با آمازون استودیوز قرارداد داشتند و این استودیوها موفق شدند تا بیشترین میزان تبلیغات و اکران را برای این فیلمها در نظر بگیرند. درحالیکه باید پذیرفت این میزان تبلیغات و اکران برای جنگ جهانی سوم صورت نگرفت و به همین دلیل فیلم نتوانست آنطور که شایستهاش بود، در سطح جهانی دیده شود.
بنابراین جنگ جهانی سوم میتوانست با یک برنامهریزی موشکافانهتر، افتخارآفرینی مطلوبتر و بیشتری در فصل جوایز داشته باشد همچنانکه نمایندگان سینمای کامبوج و پاکستان، توانستند ضمن افتخارآفرینیهای گسترده جهانی، خود را به فهرست ۱۵ فیلم مقدماتی اسکار ۲۰۲۳ برسانند و یک شگفتی بزرگ را رقم بزنند.
این جریان حتی باید به یک رویه در سینمای ملی ما تبدیل شود که تولیدات سینمایی، تنها مصرف داخلی نداشته باشند و بتوانند از یک نظم مدون برای اکران جهانی و حضور در جشنوارههای کوچک و بزرگ بینالمللی برخوردار شود تا نمایندگان سینمای ما با تمام شایستگیهای محتوایی و ساختاری، اینچنین رقابت را به تولیدات سایر کشورها واگذار نکنند.