به گزارش سینمایی نیوز و به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، محمد تقی زاده: مورتادلو و فیلمون یک انیمیشن اسپانیایی است که در سال 2014 ساخته شده و در بیست و نهمین دوره جایزه گویا که همان اسکار اسپانیایی است، موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه شده است با این حال به دلیل اینکه محصولی اروپایی است و در آمریکا نیز نمایش موفقی نداشته، نتوانسته آنچنان که باید و شاید شناخته و معرفی شود و در گیشه نیز با شکست روبرو شد. بنا بر اطلاعات سایت رسمی این انیمیشن، 12.5 میلیون بودجه صرف ساخت این کارتون شده که تنها 5.5 میلیون برگشت سرمایه داشته و حتی نصف هزینه ساخت هم در گیشه فروش نداشته است. امتیاز 6.4 این انیمه از سایت IMDB حکایت از متوسط بودن و رضایت نسبی بییندگان این سایت دارد.
خاویر فِسر کارگردان این اثر، فیلمسازی اسپانیایی است که دو بار برنده جایزه گویای اسپانیایی و یکبار نامزد اسکار شده که یکی از جوایز گویا همان گونه که گفته شد برای همین کارتون، بوده است. فسر از سال 1998 کارگردانی را به طور حرفهای آغاز کرده اما تنها 7 فیلم تا سال 2022 از وی به نمایش درآمده است (فیلم آخرش با عنوان «رقابت» در مرحله پست پروداکشن قرار دارد). اما ساخت 8 فیلم در طول 25 سال را نمیتوان دلیل کمکار بودن این کارگردان دانست چرا که در این مدت فسر، 24 فیلم کوتاه ساخته که آخرین آن با عنوان «کلیز» در سال گذشته به نمایش درآمده است.
شاید نخستین نکته درباره انیمیشن مورتادلو و فیلمون به ریتم و ضرباهنگ تند آن مربوط باشد که با موسیقی متفاوت و پرتحرک اسپانیایی هیجان اثر را دوچندان کرده است. کارتون از لحظه اول تا انتها با همین ریتم و ضرباهنگ پیش میرود و حجم زیاد موسیقی، تعدد شخصیت و تکثر لوکیشنها سبب شده که با کارتونی خوش آب و رنگ، متنوع و مهیج روبرو باشیم که بیش از داستان و فضاسازی، این ریتم اثر است که خودنمایی میکند و از کارتونهای مشابه آمریکایی آن را متمایز میکند به نحوی که کسیکه برای نخستین بار این کار را بدون تیتراژ ببینید به راحتی متوجه این تفاوت و حجم اتفافات و کاراکترها میشود.
مورتادلو و فیلمون در حدود 20 شخصیت اصلی و فرعی دارد که تقریبا نیمی از این کاراکترها حضور تاثیرگذار و به یادماندنی در مسیر درام دارند. حضور پرتعداد شخصیتها نیز تمهیدی استراتژیک برای بالابردن ریتم کار است که بدون شک از اهداف اصلی فیلمساز بوده است. کاراکترها خیلی سریع وارد داستان میشوند و با همین سرعت نیز نقشآفرینی و تاثیر خود را در درام میگذارند به گونهای که نمیتوان تقریبا حضور هیچ یک از این کاراکترها را اضافی یا زائد عنوان کرد. از سوی دیگر، برخلاف آقار هالیوودی در این انیمیشن اروپایی شاهد قهرمان یکهتاز و بی رقیب نیستیم و همهچیز در واقعیت و برخی اوقات فانتزی شیرین میگذرد تا تفاوت درام و شخصیتپردازی در این انیمه با آثار مشابه آمریکایی خود، در این سطح نیز به چشم آید.
داستان یک خطی مورتادلو و فیلمون، قصه ساده و مشخصی دارد اما در پرداخت و ویژوالهای بصری، شاهد ظرافت و جزئیات جالبی هستیم: «جیمی و افرادش یک سند محرمانه را از دفتر مرکزی یک سازمان جاسوسی می دزدند و حالا مورتادلو و دوستش فیلمون در یک ماموریت سخت دنبال آنها میگردند تا اسناد گم شده را پیدا کنند و به جای خود باز گردانند.» از سوی دیگر میتوان این انیمه را هجویهای بر بیگپروداکشنهای پرطمطراق هالیوودی از جمله سری فیلمهای «جیمزباند» دانست که با تعمدی ظریف و شخصیتپردازی جالب، بیش از هر چیز کاراکتر جیمز باند را تداعی میکند اما این بار با کارگاه دست و پا چلفتی و احمقی طرف هستیم که قرار است با رفتارها و دیالوگهایش ما را بخنداند و یکی از مهمترین سری فیلمهای هالیوودی که با وجود افسانهای و دروغین بودن بسیار مطرح و پرفروش شده بود را به سخره بگیرد.
در مجموع، انمیشین مورتادلو و فیلمون پیشنهادی دیدنی برای کسانی است که تمایل دارند از فضای انیمههای هالیوودی تا حدی فاصله بگیرند و کاری متفاوت با ضرباهنگی تند و موسیقی پرحجم و درامی پرکاراکتر را تماشا کنند.