به گزارش سینمایی ینوز و به نقل از خبرنگار سینمایی ایرنا، همان هفتههای نخست فراگیری ویروس کرونا بود که لینک تماشای یک فیلم سینمایی، بهصورت گسترده در شبکههای اجتماعی دست به دست شد. فیلمی تخیلی با عنوان شیوع به کارگردانی استیون سودربرگ که هر چند یک دهه پیشتر از پیدا شدن سروکله ویروس کرونا، ساخته شده بود اما برای بسیاری در حکم یک فیلم پیشگویانه، ارزشمند شد و بسیاری معتقد بودند آچه سودربرگ در این فیلم با موضوع فراگیری یک ویروس کشنده در جهان، به تصویر درآورده، همان اتفاقی است که با فراگیری کرونا در عالم واقع تجربهاش میکردیم. این همان معجزهای است که گویی تنها میتوان از سینما و عنصر خیال انتظارش را داشت. جالب اینکه این نگاه خاص آقای فیلمساز آنقدر برای سینماگران حائز اهمیت بود که وقتی هالیوود تصمیم گرفت کمیتهای برای ساماندهی فعالیتهای سینمایی در دوران کرونا تشکیل دهد، مسئولیت آن را به سودربرگ واگذار کرد.
برداشت اول؛ کرونا با «صنعت تصویر» چه کرد؟
در کنار تأثیراتی که ویروس کرونا بر سلامت مردمان جهان گذاشت، نمیتوان تأثیر این مهمان ناخوانده چینی را بر فعالیتهای جمعی و مشخصتر بر «فرهنگ عمومی» کشورهای مختلف نادیده گرفت. سرعت بالای انتقال ویروس کرونا و خطر درگذشت مبتلایان، تبدیل به تهدیدی جدی برای هرگونه دورهمی و فعالیت جمعی شد و این یعنی همه فعالیتهای هنری که تولید و عرضه آنها منوط به کنار هم قرار گرفتن تعدادی از افرادی مختلف بود، با بحران جدی مواجه شدند. «سینما» و اساسا «هنر تصویر» که در سالهای اخیر صنعت سریالسازی را هم شامل میشود، بهصورت مستقیم تحت تأثیر این بحران قرار گرفتند.
سالنهای سینما در بسیاری از کشورهای دنیا تا مرز تعطیلی کامل پیش رفت و پروتکلهای مربوط به تولید فیلم هم آنقدر سختگیرانه شد که چرخه تولید فیلم و سریال هم تا مرز توقف کامل پیش رفت. در سینمای ایران هم این بحران بهصورت تمام قد سایه خود را بر همه فعالیتها تحمیل کرد. هم تولید فیلمها و سریالها متأثر از این شرایط با وقفه مواجه شد و هم تعطیلی طولانیمدت سالنهای سینمایی، اکران را مختل کرد و ضررهای مالی کلان به سینما تحمیل شد. با این همه اما سینما و صنعت تصویر در کنار بعد اقتصادی و سرگرمی، مسئولیت سنگینی هم از منظر «رسانهای» دارد و آنچه در این گزارش محل سوال و بازخوانی است همین است؛ فارغ از اینکه کرونا با «صنعت تصویر» چه کرد، میخواهیم بدانیم «صنعت تصویر» با بحران کرونا چه کرده است؟
برداشت دوم؛ «کرونا» و بازی در «سینما»
در ابتدا اشاره کردیم که یک دهه پیش از فراگیری «کرونا»، سودربرگ در فیلم «شیوع» چگونه توانست از موقعیت دراماتیک فراگیری یک بحران در حوزه سلامت عمومی، بهترین بهرهبرداری را داشته باشد و فیلمی هر چند تخیلی اما منطبق بر هشدار و اطلاعرسانی درباره مواجهه با بحران فراگیری یک ویروس را خلق کند. همین سابقه ذهنی هم در دوران کرونا این گزاره را مطرح کرد که احتمالا فیلمسازان بسیاری به تکاپوی خلق آثار داستانی مرتبط با مواجهه انسانها با این بحران خواهند پرداخت.
در میان فیلمهای تولید شده در سینمای ایران طی سه سال اخیر و پس از فراگیری بحران کرونا در اسفندماه سال ۹۸، هنوز فیلم شاخصی با محوریت کرونا به تولید نرسیده، اطلاعرسانی خاصی هم درباره فیلمنامههای مرتبط با این سوژه صورت نگرفته است و هنوز معلوم نیست اولین چراغ در این حوزه را کدام سینماگر روشن خواهد کرد. البته بودهاند فیلمهایی مانند هفتهای یک یک بار آدم باش ساخته شهرام شاهحسینی و یا پدر و دختر ساخته خسرو ملکان که در خلال داستان آنها اشاره و ارجاعی به رعایت ملاحظات بهداشتی ناشی از فراگیری ویروس کرونا هم شده اما هنوز «کرونا» تبدیل به بازیگر اصلی یک فیلم سینمایی نشده است.
برداشت سوم؛ «کرونا» و بازی در «سریال»
در عرصه سریالسازی شرایط کمی متفاوت از سینما بوده است. در همان ماههای ابتدایی فراگیری کرونا، خبر رسید تولید سریال پایتخت که از مهمترین سریالهای در دست تولید آن روزها بود، دچار وقفه شده است و با خلاقیت گروه تولید، بخشی از داستان فیلم هم متأثر از فراگیری این بیماری تغییر کرد تا ردی پررنگتر از کاربرد ماسک برای عوامل را در این مجموعه شاهد باشیم. سریال نون. خ هم در همین شرایط به تولید رسید و مخاطبان با حضور ماسک روی صورت بازیگران در جریان تأثیر این مجموعه از شرایط کرونایی قرار گرفتند. این روزها هم سریال تمام رخ در حال و هوای امنیتی در حال روانه آنتن شده است که درآن ارجاعاتی به ماجرای کرونا و محدودیتهای ناشی از آن مشاهده میشود.
ماجرا البته به این اندازه متوقف نماند و در کمتر از دو سال، اولین سریال با موضوع کرونا به آنتن رسید. شبکه سه با پخش سریال اپیدمی به کارگردانی امیرسجاد حسینی با محوریت عملکرد کادر درمان در روزهایی کرونایی، در این زمینه پیشقدم شد. مسعود دهنمکی هم از این قافله عقب نماند و خیلی زود در سبک و سیاق مخصوص خودش، با بیانی کمدی سراغ ماجرای کرونا رفت و آزادی مشروط را به آنتن رساند که همچنان در حال پخش است. جریان کرونا در سریالهای شبکه نمایش خانگی هم تأثیر گذاشت و روند تولید چند پروژه با وقفههایی مواجه شد اما هنوز پروژه مستقیمی درباره این بحران در شبکه نمایش خانگی به تولید نرسیده است.
برداشت چهارم؛ «کرونا» و تجربههایی که «مستند» شد
در قیاس با سینمای داستانی و سریالسازی، در سینمای مستند شاهد اتفاقات جدیتری در زمینه پرداختن به موضوع کرونا بودیم. مستندسازان بسیاری در همان هفتههای اولیه فراگیری کرونا، دوربین به دست گرفتند و تلاش کردند علاوهبر انعکاس بخشی از شرایط بحرانی جامعه، تلاش کادر پزشکی برای مواجهه با این بحران را هم به تصویر درآورند و ثبت کنند. تولیدات در این حوزه آنقدر قابل ملاحظه بود که رویدادهای مهمی همچون جشنواره «سینماحقیقت» بخش ویژهای را به فیلمهای کرونایی اختصاص دادند و چند رویداد مستقل هم با دستور کار نمایش و ارزیابی فیلمهای تولید شده در این فضا برگزار شدند.
A_B_C_D محسن خانجهانی، آنجا سپیدهدم محسن جهانی و هاشم مسعودی، بلاگردون حسین علی مددی، بلوک ۶۵ سیدوحید حسینی نامی، سمفونی ماسک مسعود بابایی، شیفت شب محمدحسین همتینژاد و محسن فضلی، عملیات ویژه حجتالله عدالتپناه، قرنطینه پیام میرتبریزیان، قطعه ۱۹ مسعود دهنوی و نفسگیر علی کرمی تنها مشتی نمونه خروار از مستندهای متعددی است که در همان سال ابتدایی فراگیری کرونا به تولید رسید و عرضه شد. جریان مستندسازی بعدها هم توجه خود از سوژه کرونا را برنداشت و تا به امروز بهخوبی توانسته است در زمینه سوژهیابی و پرداختن به سوژههای خاص عملکرد قابل قبولی داشته باشد. حالا مستندها حکم ظرفیتهای بالقوهای را دارند که در زمینه اقتباس و روایتگری در سینمای داستانی هم میتوان به آن توجه ویژه نشان داد.
برداشت پنجم؛ فرصت ویژهای به نام «سینماسلامت»
آنچه در این گزارش بهصورت مختصر مرور کردیم، نسبت فیلمسازی و سریالسازی امروز ایران با بحران مهمی از جنس کروناست. آنچه به وضوح میتوان بر آن تأکید کرد این است که «کرونا» هنوز آنگونه که انتظار میرفت دستمایه تولید محصولات نمایشی اثرگذار در سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی نشده، ناگفته هم پیداست که فقدان اصلی در این زمینه مربوط به نگارش فیلمنامههایی است که بتوان با تکیه بر آنها آثاری تأثیرگذار و جریانساز تولید کرد.
در این شرایط برگزاری اولین رویداد «سینماسلامت» به همت بنیاد سینمایی فارابی با هدف گردآوری فیلمنامههایی مرتبط با کرونا، میتواند یک اتفاق ویژه قلمداد شود. براساس محورهای اعلامی در این رویداد، آثار ارسالی از سوی فیلمنامهنویسان و سینمادوستان میتواند تبدیل به پشتوانهای برای خلق آثار سینمایی و سریالی در آینده شود. بهخصوص که سه اثر برگزیده این رویداد، از حمایت سازمان سینمایی برای نگارش فیلمنامه و ورود به چرخه تولید بهرهمند میشوند و این میتواند عامل انگیزشی مضاعفی برای ورود فیلمنامهنویسان حرفهای به این میدان باشد