به گزارش سینمایی نیوز و به نقل از سایت خانه تئاتر، در پشت جلد این کتاب آمده است: معمولاً اصطلاحات کمدین و آکتُر و آرتیست را بدون فرق بکار میبرند و در نظر مردم این کلمات مترادف هم هستند و حال آن که فرق آنها در هنر تآتر بسیار است. آکتُر فقط بعضی رُلها را میتواند بازی کند. کمدین باید بتواند تمام رُلها را بازی کند و آرتیست باید مخترع باشد و یک پدیده هنری بوجود آورد.
خیلی از آکتُرها ثابت کردهاند که ممکن است با ذوق و هوش سرشار پس از آن که مدتی در تآترهای درجه 2 و عمومی کار کردند، روی سِنهای کلاسیک و تآترهای درجه یک شرکت کنند، و بعکس بسیار دیده شده است که عده زیادی از آکتُرها که لیاقت تآترهای درجه یک را نداشتهاند، در تآترهای درجه دو رفتهاند و در آنجا معروفیت و شهرت بدست آوردهاند.
کمدین کسی است که از بس بر جای دیگران نشسته، جای خود را فراموش کرده. او عشقها و علاقههایی را که ندارد، باید بتواند بخوبی نشان بدهد. وقتی که طبیعت به یک کمدین ذوق و نبوغ هنری داده است، او میتواند در چند سبک بسر حد کمال برسد. ضربالمثلی هست که میگویند “تمام کمدینها در تآتر نیستند“
حافظه از لحاظ تحصیل، یا حاد است یا راکد. از لحاظ حفظ، یا بادوام است یا بیدوام. از لحاظ ذکر، یا تند است یا کند. بنابراین حافظه خوب آن است که کیفیات را به سهولت تحصیل کند، آنها را مدت مدیدی حفظ نماید و به سرعت بخاطر بیاورد. البته اجتماع شرایط سه گانه بسیار نادر است.
حسین خیرخواه با نام اصلی حسین سلطانی در سال ۱۲۸۸ در تهران به دنیا آمد. در هفده سالگی به همراه همشاگردی دیگرش، صادق بهرامی در سال ۱۳۰۵ عضور گروه کمدی ایران شد. آغاز فعالیت تآتری خیرخواه از شرکت در دستههای آماتوری تآتر بود. پس از این دوره، برای اولین بار به عنوان بازیگر حرفهای در جمعیت تآترال اخوان شروع به کار میکند. سپس با میرسیفالدین کرمانشاهی همکاری داشته و بالاخره در مدت کوتاهی، میان هنرپیشگان آن زمان به اوج شهرت میرسد و مدیریت تآتر مرکزی را بعهده میگیرد. در سالهای حدود ۱۳۱۰ خورشیدی که تآتر به معنای جهانی هنوز در ایران، دوران جنینی خود را میگذرانده است، نمایشها از لحاظ تکنیک و سطح هنری چندان قابل ملاحظه نبوده و بیشتر جنبه تفریحی داشتهاست. رپرتوار تآترهای آن زمان نمایشنامههایی از قبیل: امیر ارسلان رومی، وکیل زبردست، پییسهای درجه دوم مولیر، آداپته شده به آب و رنگ محیط ایران یا داستانهای حماسی که از گنجینه ادبیات فارسی گرفته شده بود مانند: خسرو و شیرین، لیلی و مجنون و غیره را تشکیل میداد.
از پییسهای مشهور خیرخواه میتوان به مردم (توپاز) اثر مارسل پانیول، وُلپن اثر بن جانسن، میرزا کمال الدین (تارتوف) اثر مولیر، تاجر ونیزی اثر شکسپیر، روسپی بزرگوار اثر ژان پل سارتر اشاره کرد. ترجمه و انتشار کتاب “تکنیک تآتر” در سال ۱۳3۰ از دیگر فعالیتهای فرهنگی خیرخواه بودهاست. در مقطعی دیگر از فعالیتهای خود، به عنوان عضو انجمن روابط فرهنگی ایران و اتحاد شوروی به همراه توران مهرزاد و حسن خاشع ، به عنوان دانشجو و تکمیل تحصیلات، راهی مسکو شد. در سفری دیگر به همراه ایرِن در یک هیئت رسمی فرهنگی در ۱۳۳۱ از شوروی دیدار کرد. مصطفی اسکویی پییس اوژنی گرانده، برنامه ماقبل آخر تآتر سعدی را سوغات سفر خیرخواه از اتحاد شوروی عنوان کرده است. حسین خیرخواه روز ۳۰ بهمن ۱۳۴۱ در سن ۵۳ سالگی در برلین، درگذشت.