سینمایی نیوز- سرویس سینمای جهان- تورج اردشیری نیا: بهترین فیلمهای جشنواره کن هفتاد و پنجم به انتخاب منتقدان خارجی «ایندیوایر» ردهبندی و در بخشهای بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی گردآوری شدهاند. نه «عنکبوت مقدس»، نه «برادران لیلا» در این لیست حضور ندارند. فیلم “تصور” ساختهی “علی بهراد”، با بازی “لیلا حاتمی” و “مهرداد صدیقیان” که گویی فیلمی عاشقانه و کمدی رمانتیک است، در جشنواره فجر سال گذشته انتخاب نشد و در جشنوارهی کنِ امسال حضور داشت.
«نزدیک» (Close) به کارگردانی «لوکاس دونت»، «تصمیم جدایی» (Decision to Leave) از «پارک چان ووک»، «عصر آرماگدون» (Armageddon Time) «جیمز گری»، «مثلث غم» (Triangle of Sadness) به همراه «ایاو» (EO)، «حاضر شدن» (Showing Up) مورد تحسین قرار گرفتند.
“برادران لیلا” در کن امسال برنده جایزه “فیپرشی” (فدراسیون بینالمللی منتقدان فیلم) شد.
روزهای جشنواره، در سایت بومی SenseCritique امتیاز فیلمهای کن قابل مقایسه بود و فیلم “برادران لیلا” “سعید روستایی” با ۷.۶ امتیاز بهترین وضعیت را در میان سینما دوستان فرانسوی داشت که سابقهی دیدن فیلم قبلی این کارگردان “متری شیش و نیم” (قانون تهران) را در سینماهای فرانسه داشتند.
منتقدان “اسکریندیلی” به “برادران لیلا” نمره متوسطی داده اند. درباره “برادران لیلا” نظر متوسط منتقدان فرانسوی با نظر بالاتر منتقدان انگلیسی و آمریکایی در “هالیوود ریپورتر” و “گاردین” زاویه و تفاوت دارد. بیشتر نقد های منفی(تر) فیلم “برادران لیلا” به پُر گفت و گو بودن فیلم و خستگی از زیرنویسخواندن اشاره دارد.
۱– “برادران لیلا” اگر با همین کیفیت فنی یک فیلمِ غیر ایرانی و غیر خاورمیانه ای بود، همین دو ستاره را هم می گرفت؟ منتقدان بین المللی و غربی به فیلم های ایرانی با نوعی اغماض و ارفاق و سانتی مانتالیسم نگاه می کنند؟ “پیتر برادشاو” که او را منتقد سختگیر و معتبر می خوانند، سختگیری اش فقط برای فیلم های غربی است؟ البته “پیتر برادشاو” پارسال به “قهرمان” دو ستاره داده بود. وی حتّی به بهترین فیلم های سینمای ایران پنج ستاره نداده، و چهار ستاره را هم فقط به “جدایی نادر از سیمین” و “درباره الی” و امسال به “برادران لیلا” داده است (در حالی که در دادن پنج ستاره چندان هم امسال سختگیر نیست و در همین دوره ی کن به دو تا سه فیلم امتیاز کامل داده است). آیا “دبورا یانگ” با ترحم فیلم های ما را نقد می کند؟ نگاه منتقدان آلمانی هم چون “کاتیا نیکودموس” منتقد مجله “دیت سایت” (زمان) از آلمان به فیلم های ما چگونه است؟ آیا از زشتی و بی نظمی در کشور خودشان هم تصویر شاعرانه و چهار ستاره مانند “برادران لیلا” ارائه می دهند؟ البته او به “عنکبوت مقدس” صفر ستاره داده است.
“سعید روستایی” کارگردان “برادران لیلا” متولد و بزرگ شده مناطق جنوب غربی تهران است، به طور مسلم محتوای فیلمنامههای این فیلمساز از زیست جنوب شهری او نشأت می گیرد. بنابراین این فیلمساز جوان فعلاً خطر نمی کند و درباره موضوعاتی که با آن ها آشنایی دارد مانند فقر خانوادگی و اعتیاد و قاچاق که در دورانی شاهدش بوده است فیلم می سازد. حال موضوعاتی مثل فقر و اعتیاد و قاچاق مواد مخدر در واقعیت موضوعاتی سیاه هستند. این که توقع داشته باشیم این فیلم ساز اثری تاریخی هم چون زنده یاد “علی حاتمی” یا آثاری روشنفکرانه مثل برخی فیلم های کارنامه “داریوش مهرجویی” بسازد، چه بسا انتظار به جایی نیست. مثل این می ماند که توقع داشته باشیم “کویینتین تارنتینو” یک فیلم فلسفی- روشنفکرانه مثل آثار “میشائل هانکه” بسازد.
۲– جشنواره فیلم کن درخواست حضور خبرنگاران و اهالی رسانه کشور روسیه را رد می کند و در مراسم افتتاحیه با سخنرانی ویدیوئی “ولودیمیر زلنسکی” رییس جمهوری اوکراین آغاز به کار کرد؛ سهام داران جنگ چه کسانی هستند؟ بعد از جنگ اول جهانی اکثر به اصطلاح اندیشمندان و آزاد اندیشان باعث فاجعه جنگ دوم شدند؛ می شود بر هویت این جنگ تاخت تا اشتباهات تاریخی انسان ها تکرار نشود؟
“ژان لوک گدار” فیلمساز اسطوره ای و بلند آوازه ی سینمای جهان و از بنیانگذاران موج نوی فرانسه به حضور “زلنسکی” در مراسم افتتاحیه انتقاد کرد. حال اگر “اسلاوی ژیژک” یا “چامسکی” و دیگر رفقای چپ دعوت شده بودند، باز هم اعتراض می کرد؟ می 1968 که ایشان و “تاواریش” های همسو جشنواره را سیاسی کردند چه؟!
مشکل “گدار” عزیز با تبلیغاتی شدن کن است یا مشکل شان با “زلنسکی” است؟ اگر “ایلهان عمر” و “میشل اوباما” و بلک لایوز مترز و جلیقه زردها و همجنس گراها بودند آیا از پیشرو بودن جشنواره می گفت؟
۳– امسال “اصغر فرهادی”، سینماگر ایرانی، یکی از اعضای هیأت داوران بود. او سال گذشته برای فیلم «قهرمان» صاحب جایزه بزرگ هیأت داوران شد. آیا با توجه به حضور “اصغر فرهادی” در ترکیب داوران، احتمال جایزه دادن به یکی از دو فیلمساز ایرانی حاضر در بخش مسابقه بسیار بسیار کم شد و آیا این دلیل، پذیرفتنی است که ایشان علاقه ای ندارند کسی را برتر از خودشان ببینند؟
«اصغر فرهادی» در کنفرانس مطبوعاتی اعضای هیأت داوران جشنواره کن ۲۰۲۲ اتهام سرقت ادبی با فیلم «قهرمان» (A Hero) را رد کرد. پس از پرسش خبرنگار دانمارکی، فرهادی برای نخستین بار بهشکل مستقیم بهپروندهای پرداخت که ماهها درگیر آن است. فرهادی در این جلسه به تفصیل این اتهام را رد کرد؛ در حالی که همکارانش «ونسان لیندون» رئیس هیأت داوران، «ربکا هال»، «نومی راپاس»، «یواخیم ترییر» و دیگر داوران ترجمه انگلیسی سخنان او را گوش میدادند. «آزاده مسیحزاده» مستندساز ادعا میکند که فرهادی «قهرمان» را بر اساس مستند «دوسر برد دوسر باخت» او ساخته؛ بیآنکه نامی از او ببرد. این کارگردان علیه مسیحزاده شکایت متقابلی ثبت کرده و او را به نشر اکاذیب متهم کرده است. با این حال اتهام فرهادی به دلیل عدم وجود مدارک کافی رد شد. فیلم «قهرمان» در جشنواره کن سال گذشته اکران شد و جایزه بزرگ هیأت داوران را دریافت کرد.
پس از ادعاهای “اصغر فرهادی” در افتتاحیه جشنوارهی کن، “آزاده مسیحزاده”، تصویری از «صفحهی ۱۴ قرار نهایی دادسرا» منتشر کرد. اگر چه قرار نهایی دادسرا صرفا نظر دادیار است و یک طرف ماجراست. این قرار قطعی نیست و باید در دادگاه کیفری به اصل موضوع رسیدگی گردد که تازه بعد از آن قابلیت تجدید نظر خواهی دارد. آنچه اسمش حکم است چیزیست که قاضی صادر می کند و نامش دادنامه است. نظر و قرار دادیار پرونده بواسطه استماع اولیه در بازپرسی است.
“آزاده مسیح زاده” هم به آن استناد نکرده؛ “اصغر فرهادی” تریبون دارد و خانم مسیح زاده هم به جای اش این صفحه را منتشر کرده است. در زمانه ای که اکثر سینمایی نویسان قدیمی و حرفه ای و رسانه های معتبر سینمایی به نفع اصغر فرهادی سکوت کردند و طرف ضعیف را نگرفتند، من شخصا امیدوارم که خانم مسیح زاده پیروز پرونده شود و حقی از او تضییع نشود.
چرا “اصغر فرهادی” در جلسهی گفتگوی مطبوعاتی جشنواره کن در پاسخ بهخبرنگار دانمارکی و در مقابل خبرنگاران خارجی، از بازپرس پرونده دادگاه که بهگفتهی “آزاده مسیحزاده”، خودش بهآن شکایت برده است، بهعنوانِ یک “روحانی” نام میبرد؟! فرهادی آن قدیم ها در فیلم “جدایی نادر از سیمین” گویی معتقد بود در ایران، قاضی دادگاه فردِ حقیقت جو و صادق است. حالا اما می گوید دادگاهش به وسیله یک «روحانی» اداره می شود!
“فرانک آندروود” در “خانه پوشالی” یک دیالوگ داشت: “وقتی میخوای سقوط کنی بهتره که به جای دیگران خودت اون رو مهندسی کنی! تحمل دردش آسونتره”. مهندسی سقوط.
۴– مراسم اختتامیه هفتاد و پنجمین جشنواره فیلم کن، ساعت ۸:۳۰ شب شنبه ۷ خرداد ۲۸ ماه می (به وقت محلی) برگزار شد.
سردبیر تارنمای “ورایتی”، یک ایرانی است و از دوستان کارگردان “عنکبوت مقدس” که از نشان دادن اقبال به فیلم گزارش داد؟
۵– خانم “زهرا امیر ابراهیمی” یک بازیگر درجه دوم یا سوم یا چهارم نقش مکمل سریال های تلویزیونی ضعیف در سال های دور ولی از نظر برخی “قربانی” از خاورمیانه مورد لطف هیئت داوران فستیوال کن قرار گرفته است. آیا این جای تبریک دارد یا متاءسفانه نهایتِ تحقیر است؟
“اصغر فرهادی” به عنوان سینماگر ایرانی و نماینده سینمای ایران در هیئت داوران جشنواره کن که به “زهرا امیرابراهیمی” و “عنکبوت مقدس” رای و جایزه داده است چه دلیل و توضیحی دارد؟ مدیران کن ابتدا “عنکبوت مقدس” و “زهرا ابراهیمی” را وارد بخش مسابقه جشنواره کن و سپس “اصغر فرهادی” را به عنوان داور وارد کردند؛ این آیا دلیل و برنامه ای داشت؟
آیا این جایزه یعنی کشوری که فرصت را از آدم ها می گیرد، ما به آن ها فرصت دوباره می دهیم؟ این کشورهای متمدن و آزاد! دیگر حتی دروغ هاشان تکراری شده است؟ هزینه می کنند و انتظار دارند سیاست هاشان را اعمال کنند؟ آیا همین جایزه دادن به او هم به نوعی قربانی شدن و در امتدادِ همان قربانی خواندنِ اولیه است؟ اتفاقا این جایزه چندین برابرِ آن اتفاق فیلمِ لو رفته برای او آسیب روانی دارد؟ آنجا قربانیِ یک فرد شد و اینجا قربانیِ یک سیستمِ سیاسی و ابزار دست سیاسی- فرهنگی- هنری تحت عنوان کن! کن از او به عنوان ابزار سیاسی استفاده کرد؟ این اسمش قربانی شدن است یا نیست؟ یک بازیگر یا نابازیگر که ۱۵ سال خبری از او نبود، ناگهان جایزه بازیگری یک جشنواره مهم را می گیرد.
آیا در غیر داشتن این شرایط دستش هیچ گاه به پُرزهای فرش قرمز کن هم می رسید؟ چه برسد به جایزه!
آیا این جایزه کاملا سیاسی و فاقد ارزش به یک فرد مهاجر از ایران و از همان جوایزی که به زن ها و اقلیت ها می دهند و به خاطر حوادث و اعتراضات خیابانی امروز و دهن کجی به سیستم داخل ایران است؟ جایزه به فیلم “برادران لیلا” با رویکرد نگاه پدرسالارانه و مردسالارانه و به تئوری “عنکبوت مقدس” (با نام فرانسوی “شب های مشهد”) که کشورهای دانمارک، آلمان، سوئد و فرانسه در تولید و پخش آن نقش دارند هم این طور است؟
آیا بهتر نبود قبل از آن از کشتار نانجینگ، قتلعام مانیل، قتلعام سوکچینگ، زنان آسایشگر، بمباران پرل هارپر و آزمایش روی مردم غیرنظامی و اسرای جنگی هم می گفتند تا ژاپن هم به مقدسات اضافه نشود؟
۶– تهیه کننده “برادران لیلا” “جواد نوروز بیگی” همان تهیه کننده “عنکبوت” (۱۳۹۸) است. آیا این فیلم ها را با بودجه مستقل ساخته یا از ارگان ها و سازمان هایی بودجه دریافت نموده است؟ چرا “جواد نوروزبیگی” حاضر شده است پای فیلمبرداریِ بیش از حد طولانیِ پروژه بایستد؟!
۷– فیلم “عنکبوت مقدس” ۲۰۲۲ (با نام اولیه “شب بلند”) با همین موضوع سال ۹۸ در ایران هم با نام “عنکبوت” (با نام ابتدایی “اتاق شرعی”) توسط “ابراهیم ایرج زاد” ساخته شد و در جشنواره سی و هشتم فیلم فجر نمایش داشت و بهمن ۱۴۰۰ اکران عمومی (به غیر از شهرهای مشهد و قم) یافت و به گفته “ابراهیم ایرج زاد” کارگردان “عنکبوت مقدس” “علی عباسی” در بسیاری موارد حتی عنوان فیلم از فیلم و فیلمسازِ “عنکبوت” کپی برداری کرده است.
آیا خودِ فیلم “عنکبوت” “ابراهیم ایرج زاد” چیزی به نام درام و دراماتورژی داستان واقعی دارد؟! یا صرفا به صورت کات به کات یک سری وقایع را نشان می دهد؟
“علی عباسی” کارگردان دو تابعیتی چه اصراری داشته که از دانمارک بلند شود و بین آن همه موضوع، این موضوع را فیلم کند؟ آن هم بعد از اینکه فیلم نامه ای با همین موضوع در بانک فیلمنامه خانه سینما ثبت شده و فیلمِ نسخه ایرانی در حال پیش تولید و تولید و سپس نمایش بود؟ یا خیر؛ “علی عباسی” به گفته خودش خیلی پیش تر از زمانی که در تهران سال 2002 دانشجو بوده به این موضوع فکر می کرده و بعدتر مقدمات ساخت آن را فراهم کرده است؟
یا اینکه از معروف ترین پرونده های جنایی تاریخ این کشور را تنها یک کارگردان نمی تواند مصادره کند چون زودتر فیلمنامه را ثبت خانه سینما کرده است؟
یک اتفاق هولناک افتاده و همه از آن با خبر هستند و هر کسی فیلم بلند، مستند، کوتاه و انیمیشن از این داستان البته با خارج نشدن از جاده انصاف و توهین نکردن به اعتقادات افراد و بدون طرح و برنامه و نقشه اشخاص و بنگاه هایی می تواند بسازد و بگذارند که مخاطب بین اینها انتخاب کند و تماشگران و منتقدان انتخاب کنند که کدام بهتر است؟
تفاوت این ۲ فیلم در کجاست؟ که یکی زیر نظر مدیران ساخته شده است و دیگری را که در اردن فیلم برداری شده است غیر دینی می خوانند؟ اگر بعد از گذشت حدود بیست سال از ماجرای واقعی، “عنکبوت” اولی ساخته نمی شد، “عنکبوت مقدس” ساخته می شد؟ آیا برای “عنکبوت مقدس” می توان ارزش هنری قائل شد؟ یا با آن فقط کاسبی جایزه از جشنواره ها می شود کرد؟! خود فیلم “عنکبوت مقدس” چرا جایزه ای نبرد؟! منبع قیاسی به نام مستند «و عنکبوت آمد» با حضور “سعید حنایی” چگونه است؟ در پوستر فیلم “عنکبوت مقدس”، از فرش ایرانی استفاده شده که به چه معنی است؟
“عنکبوت” تفکر و سرمایهای هست که پشت ساخت این فیلم است؟ “علی عباسی” کارگردان که فیلم های قبلی او “شلی” و “مرز” نام داشت و به ترتیب جایزه بهترین فیلم اول جشنواره برلین و دو هفته کارگردانان کن را گرفتند و فیلم “مرز” نامزد اسکار بهترین فیلم خارجی زبان از کشور سوئد بود، در نشست خبری فیلمش “عنکبوت مقدس” در کن می گوید: “این فیلم فقط دربارهی یک قاتل زنجیرهای نیست، بلکه دربارهی جامعه یک قاتل زنجیرهای است”! چند نفر قاتل زنجیرهای تا به حال در ایران بوده است؟ آیا آن طور که فیلم می گوید، در واقعیت هم وقتی “سعید حنایی” دستگیر و به اعدام محکوم میشود، افکار عمومی او را به یک قهرمان تبدیل میکند؟!
۸– یک سکانس از این “عنکبوت مقدس” همراه با تیزرش بیرون آمده است که پُر از اشکال و خیلی آماتور است؛ ببینید چقدر “راکورد” دارد؛ آستین پیراهن بازیگر مرد پایین است و بعد در “ریوِرس” آستین بالاست و بعد دوباره پایین و بعد دوباره بالاست. اصلا یک وضعی است! فکر می کنم هنوز خودشان هم متوجه نشدند وگرنه حداقل همین پلانی که “راکورد” دارد را پخش نمیکردند. تیزر هم که از همان همیشگی هاست؛ از آن طرف بوم افتاده است؛ دیگر خود کارگردان هم گفته که نگاه زن ستیزانه را وارد فیلم کرده است! روی لهجه مشهدیِ نابازیگرها هم کسی نیامده است کار کند! تصاویر هم کج و معوج و کپی و کلاژ از فیلم های دیگر.
۹– پخش کننده “عنکبوت مقدس” کمپانی “ویلد بونش” است که از فیلم های “گاسپارنوئه” تا “آبی گرم ترین رنگ است (زندگی آدِل)” را پخش کرده و تا الان دو بار اسکار بهترین فیلم خارجی زبان را برای فیلم هایش گرفته است، تقریبا پرنفوذ است.
۱۰– “زهرا امیرابراهیمی” که در این فیلم نقش خبرنگار -روزنامه نگار- خیالیِ راوی ماجرا را بازی می کند، به بی بی سی می گوید با ورودش به فیلم “عنکبوت مقدس”، قصهی خودش را هم وارد فیلم کرده است. چطور قصهی خودش را وارد فیلم کرده است؟ چرا “علی عباسی” به وقایع اصلی وفادار نماند و شخصیت یک روزنامه نگارِ زنِ خیالی را ابداع کرد و نقش آن را هم به “زهرا امیرابراهیمی” سپرد؟!
۱۱– آیا باید اول فیلم را ببینیم و بازی “زهرا امیرابراهیمی” را بسنجیم و ما غیبت می کنیم و این دختر سختی زیاد کشید و هیجان حقارت و احساس ناکامی را درک کرد و اما خدا خواست و دوباره دست اش را گرفت و بلند اش کرد و الان به جایی رسیده که آرزوی خیلی از بازیگر های زن دنیاست؟
آیا ایشان می داند چرا جایزه گرفته است و ما هم می دانیم؟!!
آیا او باید از پخش کننده ی آن ویدئوی خصوصی در ۱۶ سال پیش تشکر کند؟ آیا کسی حاضر است که جایزه کن را بگیرید و تا آخر عمر بار روانی آن چنان چیزی را تحمل کند؟
وی بعد سال ها که هیچ فعالیت مهمی در بازیگری نداشت به یمن پروپاگاندا جایزه برترِ بازیگری را دریافت کرده است؟ آیا به خاطر اتفاقاتی که برای او افتاد باید جایزه جشنواره کن را بگیرد؟!
حداقل بگذاریم فیلم را ببینیم و بعد بگوییم که بازی اش بد بوده و به خاطر آن فیلم جایزه گرفته است؟ اصلا نکاتی درباره او از منظر سینمایی/هنری می توان برشمرد؟
او باید با این جایزه بیشتر دل نگرانِ سال های پیش رویش باشد و این جایزه خیلی برایش خطرناک است؟
آیا حتی اگر یک نفر را هم یک درصد به ناحق تشویق کنیم به او ظلم کردیم و تبعاتش به آن فرد در آینده نزدیک یا دور آسیب می زند؟
۱۲– اینکه افراد می توانند با هم درباره موضوعی که حتی اشتراک نظر ندارند آزادانه بحث کنند و نظر بدهند چطور است؟
۱۳– “ترانه علیدوستی” گفت از صبح تا شب مشغول جنگیدنیم! از آهنگی که در ماشین گوش می دهیم! تا لباسی که می پوشیم. این تصویر ایران در دهه ۶۰ است یا ۱۴۰۱؟ یعنی این همه دختر خانم که در سطح شهر با آزادترین پوشش ها در حال ترددند که با چشم غیر مسلح! برای برخی قابل مشاهده اند رباتند؟!
برخی اصلا مال اینجا نیستند و عقدشان را در آسمان های ونکوور و مونترآل بسته اند! از بچگی عاشق کشورهای جهان اولی بودند. باید پلن را بچینند و لیاقتشان خیلی بیشتر از اینجاست و اینجا حیف و حروم می شوند!
۱۴– برای این بازیگر خانم که وزن هم اضافه کرده اند، این رنگ لباس و بُرِش کت و این پوشش سر، برای کسی که غبغب دارد، اشتباه است؟ ترکیبِ صورتی با مشکی در کنار پیرهن سفید چطور است؟ طراحی لباس سایر بازیگران خانم درست بوده است؟ در خصوص مُد، امروز شلوارها از تنگ به گشاد مُد می شود و چهل سال پیش پاشنه کفشِ پهن مُد بود، دوباره امروز پاشنه ها پهن شده است. مُد یعنی یک حرکت تناوبی؟ برای لباس آقایان بازیگر، تفاوت بحث آیکونی در فشن با خوشتیپی چه هست؟
۱۵– اصلا مگر جایزه چقدر مهم است؟ “هیچکاک” چقدر جایزه گرفته است؟!
آیا صرف گرفتن جایزه مهم است اما این که به چه دلیل و بابت چه چیزی جایزه میگیرند کوچک ترین اهمیتی ندارد؟
“شهاب حسینی” که قبل از ایشان برای فیلم “فروشنده” که در ایران ساخته شده بود این جایزه را گرفته بود، بعد از این جایزه چه شد؟ “شهاب حسینی” هم از «پلیس جوان» و «تب سرد» به جایزه کن رسید؟
پخش جوایز در کن و درستی یا نادرستی بعضی جوایز چگونه است؟
آیا قبلا لابی سینمای ایران در کن فعال بود و امسال لابی اپوزیسیون فعال و برنده شد؟ کلا کن دست ایرانی ها افتاده است؟
۱۶– بیست و سه سال پیش “حسن یکتاپناه” و “سمیرا مخملباف” در کن به ترتیب جایزه بخش نوعی نگاه و ویژه داوران را گرفتند و الان اولی کلا در این بیست و دو سال ۲ فیلم با کیفیتِ زیر صفر ساخته و دومی از 2008 در خانه نشسته است و از تلویزیون کن را تماشا می کند. “مرجان ساتراپی” هم سال 2007 جایزه ویژه داوران کن را گرفت و الان پانزده سال است از ایشان هم خبر خاصی نیست. کسی درباره آن فیلم های برنده شده هم سال هاست یک کلمه نمی نویسد و مطلقا جایی در تاریخ سینمای ایران و جهان پیدا نکردند. آیا یک جای این داستان مشکل دارد؟ سال ها بعد درباره “زهرا امیرابراهیمی” چطور می نویسند؟
۱۷– آیا همان اتفاقی در کن میافتد که اینجا؟ به طور نمونه موقع اهدای جوایز جشنواره فجر در سال ۹۲ به فیلم “آذر شهدخت پروین و دیگران” به جای “چ”، “عصبانی نیستم”، “شیار۱۴۳” و “آرایش غلیظ”؟ حال کسانی که زحمت میکشند فیلم خوب میسازند، خوب بازی میکنند، خوب تصویربرداری میکنند و یا چیزهای دیگر و جایزهشان را به دلایل فرامتنی نمیگیرند چگونه است؟
۱۸– جایزه بعدی اسکار نصیب چه کسی می شود؟!
۱۹– هنر کجاست؟ چرا می گویند سیاست؟ جشنواره امسال کن زور آزمایی سیاست و قدرت بود؟ هنر چه شد؟ سینما و ذات سینما چه شد؟ کو “فدریکو فلینی”؟ کو “آلفرد هیچکاک” ؟ کو “اینگمار برگمان”؟ فیلم در ترازوی هنر نقد می شود نه سیاست.
۲۰– جشنواره ها کار خودشان را می کنند و علاقه مندان واقعی سینما هم کار خودشان را.
در پناهِ نورِ سینما.
جالب است برخی از این فیلم ها مانند همین فیلم برادران لیلا به راحتی مجوز ساخت می گیرند و منابع مالی آن هم براحتی تامین می شود و براحتی هم عوامل آن به جشنواره کن می روند. ولی عجیب است که برای یک فیلم ارزشی مانند موقعیت مهدی که کارگردان آن یعنی آقای حجازی فر از سختی های آن برای گرفتن مجوز ساخت می گوید سنگ اندازی می شود. ریس سازمان سینمایی از تنبیه همکاران فیلم عنکبوت مقدس در کشور و تنبیه عوامل فیلم برادران لیلا بخاطر عدم اجازه اکران می گوید. ولی دقیقا نگفته است چه تنبیهی. هم اکنون جا دارد ریاست سازمان سینمایی که برخی تهیه کنندگان سینما قصد دارند با تولید اینگونه فیلم ها به هر طریقی کسب جایزه بین المللی کنند از تولید فیلم های ارزشی به طور جدی حمایت کند و فقط به شعار اکتفا نکند و راه را برای صدور مجوز ساخت آثار ارزشی مانند موضوعات مرتبط با مدافعان حرم هموار کند.