به گزارش سینمایی نیوز و به نقل از ادارهکل روابط عمومی سازمان سینمایی،متن این یادداشت به این شرح است:
هوالاول والاخر
در پس ذهن من همیشه صدایی است که هیچوقت نمی خواهم از دست برود یا فراموش شود، آوای دل انگیز و محزونی که عجیب در بستر خاطرات نوجوانی ام خانه کرده است.
آن صدا، مرغ سرکنده ای را می ماند که دل از آرامش آشیانه کنده و شوق پرواز دارد، غریبانه بی قرار و دلخون است اما طنینش ابدیت را نشانه رفته است.
گاه از خود میپرسم آیا پژواک حزن آلود آن صدا بود که روایت فتح را در ذهنمان جاودانه کرد یا آنکه جاماندن در ایستگاه گلگون فکه، آن بغض نشکسته و آن آه به بار نشسته را در تار و پود سیما و صدای راوی فتح به ودیعه گذاشته بود تا برایمان از کربلای ایران روایت کند.
آقا سید مرتضی سلام
این روزها چند باری است که گاه و بی گاه به تقویم نگاه می کنم.
به واقع سی سال از رفتنت گذشت!
سی سال، گاه شمار یک نسل است. عددی است برای نقل گذشت یک عمر.
به واقع سی سال از شهادتت گذشت !
فصلها از پس هم آمدند و رفتند و سالها نو شدند و حال در کمال ناباوری سی سال است که رفته ای…
آن زمان نوجوانی بودیم و حالا رد زمان شمایلمان را با گرد سپید آراسته است اما همچنان به تو، به روایت فتح، به قاب همیشه ملتهب دوربینت، به صدای آسمانیت و به همه لاله های واژگون دشت پرخون فکه مدیونیم…
چه صحیح و دقیق گفتی
که «شهدا مانده اند و روزمرگی زمانه ما را با خود برده است»
چه خوب دریافته بودی این رمز و راز را…
آن روز اگر چه تو درگیر روزمرگی زمان خود نبودی،اما خوب این بلیه را رصد کرده و میشناختی و حالا، تو در صف و زمره شهدا جاودان مانده ای و روزمرگی، ما را با خود برده است.
آقا سید مرتضی
در این ماه مبارک و شب های قدر که مقارن سی امین سالگرد شهادتت است، ما را دعا کن تا همانطور که زنهار داده بودی از صف « قبرستان نشینان عادت سخیف» بیرون آئیم و به وظایف تاریخی خویش عمل کنیم.
ای سید شهید
تو که به قبیله عشق پیوستی و انشاا… از سفره منور امیرالمومنین(ع) متنعمی، دعایمان کن که در اهتمام به عهدی که – تو می دانی – صادقانه، در دل بستیم استوار بمانیم.
یاریمان بده تا در کوچه پس کوچه های مصلحت اندیشی های سرشار از حقارت و در مواجهه با کم فروشان سوداگر دین و فرهنگ مردم، عهد و پیمانمان را با شهدا فراموش نکنیم و زرق و برق هیاهوی بسیار برای هیچ ما را نفریبد. دعایمان کن تا شرمنده تو، رفقای شهیدت و مردمان این سرزمین نشویم.
پرده نقره ای در این سرزمین حالا حالاها به انعکاس حماسه، به نقل قصه قهرمانانی چون تو، به امواج نور همرزمانت، به صداقت ریگهای فکه و به دلیرمردان منتظر در ایستگاه شهادت بدهکار است.