سینمایی نیوز
  • امروز : پنجشنبه, ۲۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴
  • برابر با : 16 ذی‌القعده 1446
  • و : Thursday, 15 May , 2025 می باشد
کل 9880 امروز 0

خبر فوری

برنامه‌های «جشنواره فیلم مقاومت» تشریح شد موافقت شورای پروانه فیلمسازی سینمایی با ساخت 4 فیلم‌ فراخوان هفدهمین جشنواره ملی تئاتر کوتاه ارسباران (قره‌داغ) منتشر شد عکس/ صفحه نخست روزنامه‌های سه‌شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ موافقت شورای پروانه فیلمسازی غیرسینمایی با ساخت 5 ​فیلم‌نامه فراخوان جشنواره جهانی تئاتر عروسکی شارل‌ویل-مزیر منتشر شد پنج اجرای جدید در تئاتر شهر روی صحنه می‌روند اقتباس و ترجمه، راهی به فهم تازه از آثار است/ معرفی برگزیدگان ششمین همایش مطالعات و آغاز رسمی همایش هفتم آمار مخاطب و فروش سالن‌های اداره کل هنرهای نمایشی اعلام شد موافقت شورای بازبینی با نمایش 8 فیلم غیرسینمایی نشست‌های تخصصی سازمان سینمایی در سی و ششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران جشن شصت و دوسالگی انجمن گویندگان برگزار شد انتصابات جدید در سازمان سینمایی اکران خصوصی فیلم «زیبا صدایم کن» در موزه سینما میزبانی سرای هنر صنعت چاپ از 13 چاپخانه صادرات محور در نمایشگاه کتاب شکوه ایران ارتباطی تنگاتگ با کتاب دارد ارائه خدمات به کودکان و نوجوانان در قالب غرفه «کتابخانه عمومی ایران» یارانه ۲۰۰ میلیاردی برای نمایشگاه کتاب آغاز ثبت نام بن کارتهای دانشجویی، طلاب و اعضای هیات علمی از ۱۶ اردیبهشت پایان دو اجرا در مجموعه تئاتر شهر جعفر ذهنی، هنرمند پیشکسوت تئاتر گیلان درگذشت چرا ایران هنوز کارشناسی انیمیشن ندارد؟ ابهام مدیر یک آموزشگاه هنری در پرداخت مالیات فراخوان نخستین جشنواره ملی عکس «خانواده ایرانی» منتشر شد عکس/ صفحه نخست روزنامه‌های دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ فعالیت سالن کارنامه نشر در سی‌وششمین نمایشگاه کتاب تهران آغاز ثبت‌نام طرح فروش ویژه کتاب‌فروشان از نیمه اردیبهشت‌ماه صدور مجوز اکران برای چهار فیلم استانی با 3 میلیون جمعیت و تنها 5 شهرستان دارای سینما فراخوان ثبت‌نام پانزدهمین آکادمی تابستانی بین‌المللی تئاتر در ایتالیا آیین تجلیل از مدرسان و معلمان هنرستان موسیقی دختران و پسران برگزار شد نمایش‌های جدید عمارت نوفل‌لوشاتو معرفی شدند 4 فیلم سینمایی پروانه نمایش گرفتند دیدار معاون امورهنری و هنرمندان بجنوردی با سفیر ایران در تاجیکستان اکران فیلم های جدید بر پرده سینماها موافقت شورای پروانه فیلمسازی غیرسینمایی با ساخت 7 فیلم‌ اکران «اون شب که بارون اومد» درموزه سینما آغاز نمایش فیلم‌های خارجی در هنرو تجربه با نوری بیلگه جیلان فراخوان هجدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان منتشر شد فراخوان چهل‌‌و‌دومین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران منتشر شد مسترکلاس پیانو در خانه موسیقی ایران شب صداهای ماندگار ناصر شکرایی راد دار فانی را وداع گفت آغاز مرحله‌ی نخست داوری پانزدهمین دوره‌ی جوایز ایسفا بهروز شعیبی دبیر چهل و دومین جشنواره فیلم کوتاه تهران شد پوستر بهترین فیلم جشنواره فجر رونمایی شد آغاز ثبت‌نام دریافت بن خرید کتاب سازمان‌ها و نهادها «هر چی تو بگی!؟»، کمدی بهاری پر خنده سینماها آمار فروش سالن‌‌های دولتی اعلام شد رونمایی از پوستر فیلم سینمایی «اسفند»

23

روایت احمدرضا احمدی از یک عمر دوستی با خالق قیصر

  • کد خبر : 7780
  • ۰۷ مرداد ۱۴۰۱ - ۶:۰۰
روایت احمدرضا احمدی از یک عمر دوستی با خالق قیصر
در این عمر من بارها او را دیده‌ام که به عمق مرداب ساکن فرو رفته است ؛جامه او آلوده اما تن مطهر مانده و با تن مطهر چه فاخر و مجلل در نور صبحگاهی سیبی را که از عمق مرداب آورده به ما تعارف کرده است.

احمدرضا احمدی در روزنامه ایران نوشت: جوانی ما به یقین و بی‌شک اندوه‌بارترین روزهای عمر ما بود. عمر من و او مشترک شده بود. گاهی یک پیراهن را با هم به تن می‌کردیم. اما عجب آن بود که همان «اندک زندگی اندوه‌بار» مایه و سرمایه قلب مجروح او بود. در روزهای سرگردانی دهلیزهای ناامیدی و بی‌کسی کم‌کم آموخته بودیم که روزها در یک قهوه‌خانه مرده در میدان ژاله جمع شویم و در خلسه ناامیدی آمیخته به رؤیا تسلیم روز شویم.

گاهی شعله کوچکی از لبخندی از پنجره‌ای در کوچه‌ای بن‌بست اما مملو از اقاقیا ما را به آتش می‌کشید اما این حریق عمر کوتاهی داشت. ما رهایی از خویشتن و روزها را نداشتیم. دیگر رؤیای بزرگ او «سینما» بود. رؤیایی که آنقدر واقعی شده بود و وسعت یافته بود که در سایه مبهم آن، روز و شب را طی می‌کرد. یک بار در آن روزهای سرگردانی و پرسه‌های ابدی در خیابان‌های تهران به من گفته بود: «کلید این سینما در دستان من است، روزی خواهی دید.» هیچ‌کس بهتر از او نمی‌دانست که این حرف گزافه نیست. آن غروب پاییزی که صدای برگ‌ها سبب می‌شد تا آواز بیکران پرندگان را گم کنیم، پایان یافت اما ما در خلسه کلام او گم بودیم. همچنان یکه‌ وتنها بود. شاید سخن او را به گزافه گرفتم اما فیلم «قیصر»، «گوزن‌ها»، «غزل» و دیگر آثار او در روزگارهای دیگر نشان داد که سخنش به گزافه نبود. هنگاهی که فیلم «قیصر» را ساخت ۲۲ سال بیشتر نداشت. همه فقط لحظه خلق «قیصر» را بر پرده دیدند. سال‌های نوجوانی را در اشراق و الهام و تنهایی طی کرده بود. سکوت و خاموشی آن روزگارش فاش نبود که در زیر آن چهره آرام و آن منش گم در رنج، چه ملال و برهوتی از خستگی خفته است.
موفقیت فیلم «قیصر» ایمان فرسوده‌اش را التیام بخشید. روزهای فخرآمیز و غرورآفرینی بود، اما او همچنان تنها بود. دردها و رنج‌های نوجوانی چنان در او شکفته شد که او همیشه کاتب دل‌آویزترین گفتارهای فیلم در سینمای ما گشت. گفتارهای فیلم‌های او از صافی مصیبت‌ها و غم‌های انسانی گذشت و در اوهام مردمان ما خانه کرد. من چنان ایمان و مصیبتی را در دیگران ندیدم. با کهربای خیره‌کننده هوش به‌دنبال کاسه‌های چینی مرغی، لاله‌های قدیمی، ترمه و دیگر ابزارها نرفت که می‌خواهد فیلم ایرانی بسازد.
به‌دنبال رؤیای آن آدم‌ها رفت که سر آشتی ندارند. زندگی را دریغ آرزوها می‌دانند و سرانجام ایستاده می‌میرند. چگونه می‌توان باور کرد که روزی او از کار بماند و کشتی او در گل بماند؟ من که آن روزها را باور ندارم. چگونه باید باور کرد که پس از نمایش هر فیلم منتقدین سینما او را تا قبرستان تشییع می‌کنند و به خانه باز می‌گردانند که او پایان یافت. اما تشییع‌کنندگان از این معنی غافل هستند که او از ناامیدی و مخمصه‌ها و سرگردانی روح آدمی به امید و خلق رسیده است و اگر هزاران فیلم دیگر هم بسازد، سخن از مرگ و تنهایی و تباهی انسان است. این تکرار نیست، این تکرار مخمصه انسانی است که در فراسوی وحشت و تهی بودن و تنهایی محکوم است که باز قدم بردارد، روز را شب کند، نان را گرم کند، کیمیایی می‌داند که پاداش انسان پس از کاوش‌ها، پس از خلاصی از سراب و تهی، پس از دیدار باران و برف و گرمی‌نان، مرگ است. گاهی به عمرش فکر می‌کنم که چگونه با همه شهرتش ناشناخته و گمنام مانده است. کسی چون او به چنان غنای روحی رسیده که از همه ستایش‌ها و دشنام‌ها، معجزه‌آسا رهایی یافته است.
این پهناوری روحی را در این معنی باید جست و جو کرد که او مسلح به رؤیایی مقدس است رؤیایی که همسایه ایمان است. گاهی آرزو دارم رؤیا، خواب، تخیل و نان را با مسعود کیمیایی تقسیم کنم. می‌گویم گاهی چون او گاهی «مسعود کیمیایی» است. همیشه خواسته‌ام رؤیا، تخیل و نان را با کسانی تقسیم کنم که با سخن بی‌آلایش به خلق کردن و مرحله‌ای از آرامش رسیده‌اند که قادر هستند خویش را قربانی کنند. قربانی زیان‌های روز و زندگی، قربانی فرورفتن تا عمق آب‌هایی که تیره و تار هستند؛ هنگامی که قربانی از عمق این آب‌ها به زمین بازمی‌گردد مطهر و پایدار است.
در این عمر من بارها او را دیده‌ام که به عمق مرداب ساکن فرو رفته است ؛جامه او آلوده اما تن مطهر مانده و با تن مطهر چه فاخر و مجلل در نور صبحگاهی سیبی را که از عمق مرداب آورده به ما تعارف کرده است. آن هنگام که انسان در آفرینش «خلق محض» است پاداش نمی‌خواهد. پاداش در ناممکن‌هاست که ممکن می‌شود. پس از هر خلقی انسان باید در ناممکن‌ها سقوط کند و همیشه از سقوط به عروج رفتن نیست. کیمیایی در همه عمر در نوسان این سقوط و عروج بوده است. در این نوسان ابدی همه عمر آواره بودن از خویش، از خویش جلا کردن این موهبت را به همراه داشته که شجاعت یابد و بر چهره خویش و آثارش نقاب نگذارد؛ چنان بی‌نقاب که حتی می‌توان او را در تاریکی شناخت، اگرچه عطیه این آوارگی، زبانی تلخ در آثارش فراهم آورده است اما من این زبان تلخ و فاخر را به زبان‌هایی که دروغ می‌آفرینند و امید کاذب می‌دهند ترجیح می‌دهم. چه انسان بی‌اخطار و بی‌تلخی در مکان‌هایی پناه می‌گیرد که نه با طوفان که با بادی آرام آن مکان‌ها فرو می‌ریزد و انسان همیشه از ناامیدی شگفت به امید واقعی می‌رسد. «مسعود کیمیایی» خوب این مکان‌ها را می‌شناسد و شاید دلیل بقا و زنده ماندن او در این حدیث است. من اطمینان دارم.‌

لینک کوتاه : https://cinemaeinews.ir/?p=7780

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.