به گزارش سینمایی نیوز و به نقل از روابط عمومی رسانه ملی، نقل از خبرگزاری فارس، در حال ساخت اثری برای تختی و کار بر روی فیلمنامه پیامبر اعظم (ص) بود که سرطان به سراغش آمد، کار تختی نیمه تمام ماند و بهروز افخمی آن را به پایان رساند. او پیش از تختی کمالالملک، مادر و دلشدگان و هزار دستان و… را ساخته بود. علی حاتمی 1375 – 1323 کار هنری خود را با تئاتر آغاز کرد و نمایشنامههای «ساتن»، «قصهٔ حریر»، «ماهیگیر»، «حسن کچل»، «چهل گیس» و شهر «آفتاب و مهتاب» را برای تئاتر نوشت.
در اواخر دورهی متوسطه به ادارهی هنرهای دراماتیک رفت، کلاسهای نمایشنامه نویسی را گذراند و بعد از مدتی از دانشکده هنرهای دراماتیک فارغالتحصیل شد. کار هنری را از سال اول تحصیل در دانشگاه با نمایش دیب آغاز کرد. از دیگر نمایشهای وی میتوان به خاتون خورشید باف، آدم و حوا و چهل گیس اشاره کرد. اولین تجربه سینمایی حاتمی اما فیلم حسن کچل در سال ۱۳۴۹ بود.
شخصیتهای سینمای او در بسیاری از آثارش وجهی اسطورهای و نمادین دارند و به تعبیر خودش همواره به سراغ سنگهای بزرگ رفته است. چرا که «اگر میخواهیم پیشرفت کنیم واندازههای سینماییمان را بزرگتر کنیم باید دست به کارهای بزرگتر بزنیم و باید کمی خطر کنیم.» او همچنین در خصوص وجوه نمادین آثار خود گفته بود: گناه من نیست که موضوعات مورد علاقه من و فیلمهای من از اندازههای معمول سینمای ایران بزرگتر است.
سعدی سینمای ایران
حاتمی در خصوص وجوه اسطورهای شخصیت تختی نیز معتقد بود که «مطالعه و بررسی شخصیتهایی چون غلامرضا تختی در آغاز کار آسان مینماید. چرا که پژوهش درمورد افراد سرشناس معاصر حداقل مدارک و مستندات زنده و تازهای را در دسترس پژوهشگر میگذارد. اما شاید مورد تختی استثنایی و شگفت باشد. «جهان پهلوان» در ذهن و باور تودهها نشانه قهرمانیها و پهلوانیها بود.»
او با بهرهگیری از قصهها و باورهای عامیانه و کوچه بازاری ایرانی، سعی داشت با شناساندن فرهنگ و معماری ایرانی ـ اسلامی حرف تازهای مبتنی بر فرهنگ بومی در سینمای ایران بزند. بسیاری حاتمی را به بهانه بهرهبردن از زبان تصویر و خلق شخصیتهای شاعرانه از فرهنگ بومی، سعدی سینمای ایران میدانند.
دلبسته اشیای عتیقه و عرفان لائیک
او در فیلمهایش به موضوعات مختلف تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی با نگاه اسطورهای میپرداخت. تصویر حاتمی در سینمای ایران را بسیاری با «مادر» و موسیقی ایرانی، رنگهای لاجوردی، معماری قاجاری و حوض آب میشناسند و همین باعث شده منتقدینش او را به خلق نماهای کارتپستالی و طبیعت بیجان متهم کنند. آنها معتقدند حاتمی در سینمایش به فرهنگ جاری ایران نمیپردازد، بلکه نگاه حسرتباری به گذشته فرهنگی ایران از خلال روایت دوران قاجاریه دارد.
هنگامیکه «مادر» روی پرده سینما رفته بود، سید مرتضی در یادداشتی از منظر دلبستگی حاتمیبه عهد قاجار، نگاه توریستی او به مقولههای فرهنگ ایرانی و پیوند نوستالژیک با ظواهر تاریخ را نقد کرده بود.
یادداشت سید مرتضی آوینی در حقیقت نقدی بر مواجهه کلی جریان روشنفکری با فضای جامعه ایران را نیز از رهگذر نقد فیلم مادر ابراز میکند. «روشنفکران این دیار لااقل با ما مردم در عشق به ضریح و پنجرههای فولاد، آجر قرمز و بهار خواب و حیاط و کاشیهای آبی و گلدانهای سفالی و یاس و اقاقیا و اطلسی و قرنفل و شمعدانی در باغچههای دور حوضهای پاشویه دار و تختهای چوبی و قالی و گلیم شریکند و فقط تفاوت ما با آنها در آنجاست که ما با این اشیا و در این فضاها زندگی کردهایم، جان خود را لعاب آبی کردهایم و بر سفالها زدهایم، روح خود را به پنجرههای فولاد امامزادهها دخیل بستهایم، عشقهای جوانیمان بوی گل یاس و شب بو میداده است و بعد خانه بختمان را با آجر قرمز ساختهایم و در حوضهای پاشویه دار وضو گرفتهایم و بر سجادههایی از گلیم نماز خواندهایم، اما این آقایان و خانمها با همه این اشیا و فضاها، مثل توریستهای وارفته، پیوندی نوستالژیک داشتهاند.»
حاتمی در امتداد فردوسی؟
غلام حیدری یا همان عباس بهارلو محقق، منتقد و پژوهشگر سینمای ایران از جمله افرادی محسوب میشود که ۲ کتاب را درباره مرحوم حاتمیبه چاپ رساند. معرفی و نقد فیلمهای حاتمیبه وسیله دفتر پژوهشهای فرهنگی در ۱۳۷۵ خورشیدی و علی حاتمی در نشر قصه در ۱۳۷۹ خورشیدی از این نویسنده به چاپ رسیده است.
کتاب حاتمی در امتداد فردوسی نوشته مهدی صادقی، سینمای علی حاتمی را از منظری متفاوت مورد واکاوی و بررسی قرار میدهد و ریشههای آثار او را در آثار فردوسی، شاعر و حماسه سرای پرآوازه ردیابی میکند. البته نویسنده صادقانه اشاره میکند که نگارش این کتاب نه به واسطه دلبستگیاش به شعر است، نه از علاقهاش به سینما ناشی میشود، بلکه او با این کار فقط در پی یافتن پاسخ به برخی سوالات و ابهامات تاریخی بوده است.
نویسنده مهم ترین شباهت حاتمی و فردوسی را در نوع مواجهه آنها با تاریخ میداند. او معتقد است هر دوی آنها، شخصیتهای آثارشان را روی محور تاریخ امتداد میدهند تا ماندنی و مثال زدنی شوند. بن مایه روایت و داستانهای فردوسی و حاتمی متکی به تاریخ است و آنها مدام در آثارشان به شخصیتها، مکانها و رویدادهای واقعی ارجاع میدهند اما پیگیری این نشانهها، هیچ برآیند درست و واقعی به مخاطب نمیدهد و اگر او به قصد تطبیق با واقعیت سراغ این آثار برود، سرخورده خواهد شد.
آن معلم بی استاد
تاکنون چند اثر مکتوب و تصویری مستند در رابطه با زندگی علی حاتمی ساخته شده است. «آن معلم بی استاد» از سید وحید حسینی، مستند علی حاتمی از الهام قره خانی و ۲ کتاب از عباس بهارلو در سالهای 75 و 79 به چاپ رسیده است.
همچنین مستند «آن معلم بی استاد» به کارگردانی سید وحید حسینی و محدثه گلچین عارفی در واقع گرامیداشت علی حاتمیکارگردان و مؤلف سینمای ایران به روایت هنرمندان بزرگی است که با او همکاری داشتهاند و در آن به ویژگیهای آثار حاتمی از جنبههای مختلف نظیر متن، موسیقی، گریم، صحنه آرایی، دوبله، بازیگری و… اشاره کردهاند.
سید وحید حسینی تهیهکننده و کارگردان آن معلم بیاستاد درباره این مستند گفت: این اثر به یاد علی حاتمی ساخته شده و نام فیلم از عنوان مقالهای از بهرام بیضایی در وصف حاتمیگرفته شده است.
این مستندساز با اشاره به اینکه در ١٣٩٢ خورشیدی به پیشنهاد بنیاد سینمایی فارابی مشغول ساخت کلیپهایی برای بزرگداشت پنج بازیگر سریال هزاردستان و گرامیداشت علی حاتمیشدهاند، توضیح داده که «به این بهانه به سراغ هنرمندانی رفتیم که با علی حاتمی همکاری کرده بودند. بعد از آن، این کار را گسترش دادیم و تصمیم گرفتیم فیلم جامعتری به یاد علی حاتمی تهیه کنیم. این پروسه تا زمستان ١٣٩۴ خورشیدی طول کشید و بعد از تکمیلشدن مصاحبهها و تهیه آرشیو تدوین آغاز شد و در پاییز ١٣٩۵ خورشیدی همزمان با بیستمین سالگرد درگذشت علی حاتمیبود، آماده پخش شد.»
همچنین قسمت اول از سهگانه مستند علی حاتمیبه کارگردانی و تهیه کنندگی الهام قره خانی و مهرتاش مهدوی که تولید آن در ۱۳۷۸ خورشیدی آغاز و در ۱۳۸۳ خورشیدی پایان یافت، یکی دیگر از آثار مستندی است که درباره زندگی هنری و فعالیت های مرحوم حاتمی در اوایل دهه ۹۰ خورشیدی به نمایش درآمد.
در این مستند که بخشی از فیلمبرداری آن در ۱۳۸۳ خورشیدی انجام شد و اجرای آن را اکبر عالمی بر عهده داشت، هنرمندانی چون جمشید مشایخی، محمدعلی کشاورز، مرتضی احمدی، ژاله علو، مرتضی ممیز، جمشید لایق، سروش خلیلی، فخری خوروش، بیژن محتشم، داریوش اسدزاده، جلال الدین معیریان، اصغربیچاره، بیژن بیرنگ، مجید میرفخرایی و احمد بخشی به تحلیل شخصیت هنری علی حاتمی میپردازند.