سیگار کشیدن در سینما همیشه چیزی فراتر از یک عادت روزمره بوده است. از شخصیتهای مرموز و خطرناک تا افراد شیک و کاریزماتیک، شخصیتهای سیگاری در سینما معمولاً نمایانگر عمق، استایل و گاهی تاریکی درونیشان هستند.
اگر بخواهیم یکی از اولین و بهیادماندنیترین شخصیتهای سیگاری در سینما را نام ببریم، بدون شک ریک بلین در فیلم کازابلانکا است. همفری بوگارت در این فیلم با سیگار همیشگیاش، تصویری از یک عاشق خونسرد و ماجراجو را به نمایش گذاشت. پکهای آهسته و عمیق او نمادی از تفکر و درگیریهای درونی شخصیتش بود.
شخصیتهای سیگاری در سینمای مدرن نیز کم نیستند، اما تایلر داردن در باشگاه مبارزه جایگاه ویژهای دارد. او با سیگار در دست و نگرش بیقیدش، نمادی از طغیان علیه هنجارهای اجتماعی بود. پکهای بیخیالانهاش به وضوح نشان میداد که هیچ چیز برای او جدی نیست.
نکته جالب این است که بسیاری از این شخصیتها، نه به دلیل سیگار کشیدن، بلکه به خاطر شخصیتپردازی قوی، استایل خاص و تأثیرگذاریشان به یادماندنی شدهاند. سیگار صرفاً بهعنوان ابزاری بصری برای افزایش جذابیت و نمایش ویژگیهای شخصیتی آنها استفاده شده است.
شخصیتهای سیگاری در سینما معمولاً در نقشهایی ظاهر میشوند که قدرت، استرس، خونسردی یا حتی آشفتگی روانی را نشان میدهند. از رهبران مافیایی گرفته تا ماجراجویان بیپروا، سیگار نمادی از دنیای پیچیده و گاه تاریک آنها بوده است.
هر ساله میزان استعمال دخانیات در فیلمهای ایرانی بیشتر میشود. نویسندگان فیلمنامه معمولاً برای نشان دادن عصبیت و منفی بودن یک نقش یا پر کردن برخی خلاءهای فیلمنامه، یک شخصیت را سیگاری تصویر میکنند. اما آیا راه دیگری برای این مسئله وجود ندارد؟
معمولاً در سینمای ایران سیگار کشیدن جزو حقههای سینمایی محسوب نمیشود در حالیکه در هالیوود هنرپیشههایی همچون جورج کلونی هستند که حاضر نیستند حتی برای بازی در یک فیلم سیگار بکشند. به نظر میرسد در سینمای ایران یکی از سه شرط بازیگر شدن، «سیگاری بودن» است. نقش رضا (مهدی هاشمی) بازیگر بدلِ دو فیلم با یک بلیت/ (داریوش فرهنگ ـ 1369) را به یاد آورید. وقتی کارگردان فیلم (داریوش فرهنگ) او را یافت تا بدل هنرپیشۀ پاشکسته شود سه شرط را لازمۀ شغل بازیگری خواند که یکی از آنها «سیگار کشیدن» بود.
سالها است که بر اثر فعالیت طرفداران حقوق حیوانات، دیگر حیوانی در سینما کشته نمیشود. اگر لازم باشد که یک حیوان مثلاً یک گوزن علی الظاهر در فیلمی کشته شود سعی میکنند این مسئله آنقدر غیر حرفهای باشد که حتی ظن آن را برنیانگیزد که عوامل فیلم یک حیوان را به هنگام فیلمبرداری کشتهاند. برای این مسئله نمونههای زیادی وجود دارد که میتوان به فیلم داستان سر راست/ دیوید لینچ (1999) اشاره کرد که در اردیبهشت 1387 از شبکه دوم سیما نیز پخش شده است.
چه ایرادی دارد که استعمال سیگار در سینما نمایشی باشد و بازیگران از سر لذت سیگار نکشند؟ در حالیکه افراد سیگاری برای استخدام در بسیاری از مشاغل در گزینشها رد میشوند چرا باید هنرپیشگان سیگاری برای کار کردن در سینما الویت داشته باشند؟!
در فیلم آلمانی خوب/ سودربرگ (2006) که در سال 1386 از برنامۀ سینما اقتباس نیز پخش شده است، جورج کلونی یک سیگاری قهار است ولی تمام سیگار کشیدنهای او در واقع با جلوههای سینمایی از کار درآمده است به طوری که ما هیچگاه واضحاً نمیبینیم که او به سیگار پک بزند و متعاقباً دود آن را از دهان بیرون بدهد. در سایت IMDb آمده است که جورج کلونی از سنین نوجوانی تا نزدیک به سی سالگی سیگار میکشید. اما وقتی عموی محبوبش بر اثر سرطان مرد او تصمیم به ترک سیگار گرفت. کسی که نخواهد سیگار بکشد حتی حاضر نمیشود برای بازی در سینما نیز برای لحظات کوتاهی به این مادۀ سمّی لب بزند.
ترفند فیلم آلمانی خوب همچنین در یک نما از فیلم جدایی نادر از سیمین نیز به کار رفته است. در دقیقۀ 84 از این فیلم، سیمین پشت به دوربین در بالکن ایستاده است و یک جاسیگاری جلوی او است. بعد از لحظاتی او سیگار را خاموش میکند و به داخل آمده با شوهرش صحبت میکند. یکی از دلایلی که فیلم جدایی نادر برای نمایش در سینماهای امریکا رتبۀ PG-13 (تا سیزده سال فقط با والدین) را گرفت علاوه بر محتوای آن، همین نمای کوتاه از استعمال دخانیات بود.
آیا فرزندان ما از اطفال امریکایی کم اهمیتتر هستند؟ چرا فرزندان گل ما باید شاهد پک زدنهای عمیق و با لذت هنرپیشههای محبوبشان در سینما باشند؟ آیا نمیدانید که این بیشترین تبلیغ و ترویج برای سیگار و دخانیات است؟ آیا هنرپیشههای وطنی از هنرپیشههای هالیوود بیاهیمتتر هستند که باید به جبر کارگردان و علیرغم میلشان سیگار بکشند؟ بنده دیگر از آن هنرپیشگانی که خودشان سیگاری هستند و برایشان سیکار کشیدن در جلو و پشت دوربین تفاوتی نمیکند سخن به میان نمیآورم. فقط باید متذکر شوم که اگر به سبب اهمال هنرپیشگان یا کارگردانان در این خصوص، جوانی در این مملکت سیگاری شود و شاید هم در آینده معتاد به مواد دخانی و مخدر دیگر، ذمۀ ایشان در دنیا و آخرت مشغول خواهد بود.
اگرچه سیگار به عنوان یک عنصر مضر در سلامتی امری نکوهیده در جوامع انسانی محسوب می شود و معمولا در همه جای دنیا در تبلیغات آن موارد مرتبط با مضرات پزشکی نیز منعکس می شود اما معمولا در سینما سیگار تعابیر و تعاریف خاص خودش را دارد و از این گزینه شاید نامرغوب در پرده نقره ای به عنوان متریالی در استایل سازی و حتی تعاریف شخصیت ها استفاده می شود اتفاقی که در جشنواره گذشته فیلم فجر در فیلم های مختلف دستمایه سینماگران بود و به طرز عجیب و غریبی بی مهابا سازندگان آثار سینمایی به سراغ آن رفته بودند.
شاید غیر قابل باور باشد اما حتی نویسندگان هم در فیلمنامهها از این متریال برای تعریف شخصیتها و حتی روند قصه استفاده میکنند و نمیتوان کتمان کرد در بسیاری از مواقع «سیگار» تعریفی از شخصیت دارد و حتی در طراحی و پرداخت کاراکتر در دل قصه نیز کاربردی تعریف شده ایفا می کند که حتی در معرفی آن به تماشاگر و دیگر شخصیتهای آن داستان موثر است.
در اینکه «سیگار» و استفاده از آن در یک اثر فرهنگی چقدر درست یا غلط است و اینکه آیا شخصیتهای محبوب سیگاری میتوانند مخاطبان سینما را به سیگاری شدن ترغیب یا تشویق کنند یا خیر؟! بحثی است که نمیتوان به راحتی از کنار آن گذشت.
به هر حال ستارههای جذاب و پرطرفدار سینمای دنیا و حتی ایران با هر استایل و فیزیک میتوانند روی روند زندگی مخاطبانشان تأثیرگذار باشند و حتی سبک و سیاق رفتاری، لحن و نوع برخورد با دیگران قطعا به سرعت در جامعه الگوبرداری خواهد شد.
اینکه یکی از ستارههای نامدار سینمای دنیا تنها به خاطر استایل به دست گرفتن سیگارش به یکی از آکتورهای تبلیغاتی یکی از معروفترین برندهای سیگار دنیا تبدیل میشود و حتی حضورش در فیلمهای مختلف با همین بهانه صورت میگیرد و عکسها و فیلمهایش سالها در جهان سینما میچرخد، یعنی ستارههای سینما میتوانند تأثیرات مثبت و منفی بسیاری روی مخاطبشان به لحاظ رفتاری، فرهنگی و حتی اخلاقی داشته باشند.
صنعت دخانیات سابقه طولانی در ترویج مصرف سیگار و استعمال دخانیات در تلویزیون و سینما دارد. از دهه ۱۹۲۰ تا ۱۹۵۰، شرکتهای دخانیات با استودیوهای فیلمسازی برای نمایش محصولات خود در سینما و تلویزیون همکاری میکردند و حتی برای حضور در کمپینهای تبلیغاتی سیگار به ستارههای سینما پول میدادند. در واقع، به مدت حدود یک دهه، از هر سه ستاره برتر سینما، دو نفر در حال سیگار کشیدن در فیلمها و تبلیغ این کار بودند. با ممنوعیت تبلیغات سیگار در تلویزیون و رادیو در سال ۱۹۷۰، بازاریابی صنعت تنباکو به سینما منحصر شد.
شبهاتی در اینباره وجود دارد که برندها و شرکتهای دخانیات داخلی نیز به منظور تبلیغات غیرمستقیم، با سینما و تولیدات سینمای خانگی کشور همکاریهایی دارند و برای سرمایهگذاری در امر فروش و تبلیغات محصولات خود وارد این مسیر شدهاند. هرچند این اقدام از گذشته رایج بوده، اما در شرایط فعلی که اقتصاد سینمای ایران در وضعیت مطلوبی نیست و از طرفی به دلیل کاهش محدودیتها، فضا رهاتر است، این احتمال هم قویتر است.
سیگار کشیدن در فیلمهای سینمایی و سریالهای نمایش خانگی بهقدری برجسته شده که ناخودآگاه توجه مخاطب را به خود جلب میکند. کودکان و نوجوانان با توجه به دوره سنیشان بهشدت تحت تأثیر محیط اطرافشان قرار دارند و تمایل دارند تا در پوشش و رفتار از دیگران بهویژه شخصیتهایی که از محبوبیت بالایی برخوردارند، الگوبرداری کنند و یکی از در دسترسترین و راحتترین رفتارها برای تقلید کودکان و نوجوانان از شخصیتهای محبوب در فیلمها، سیگار کشیدن است.
مسلماً کودکان و نوجوانان نمیتوانند در برخی رفتارها مانند ماشین، خانه و لباس با شخصیتهای موردعلاقهشان همزادپنداری کنند، به همین دلیل سعی میکنند حداقل در سیگار کشیدن شبیه آنها باشند و احساس محبوبیت و جذابیت کنند، از طرف دیگر در اغلب فیلمها شخصیتهای سیگاری غالباً در سکانسهایی که عصبانی و ناراحت هستند، شروع به کشیدن سیگار میکنند و این رفتار ناخودآگاه این مطلب را به مخاطب بهویژه نوجوانان منتقل میکند که گاهی بهمنظور رسیدن به آرامش میتوان بهجای استفاده از راهبردهای حل مسئله به سیگار پناه برد. هرچند که در تلویزیون مقطعی پخش صحنهها و تصاویر مربوط به استعمال دخانیات از کشیدن سیگار گرفته تا… در کلیه برنامههای نمایشی، فیلم و سریالهای تلویزیون، ممنوع اعلام شده بود، با این وجود در آثار تلویزیونی شاهد صحنههایی بودهایم.
در سریالهای نمایش خانگی برخلاف تلویزیون با توجه به اینکه معیارهای آزادتری وجود دارد، نمایش مصرف دخانیات را به کرات از سوی شخصیتها میبینیم. گرچه ممکن است از سوی سازندگان فیلم و سریال ها توجیهاتی از این قبیل که شخصیتهای استعمال کننده سیگار در عمل ضدقهرمان هستند نیز مطرح شود اما با این حال تعدد و حجم بالای صحنههای سیگار که بسیاری از آنها غیرضروری و فاقد بار دراماتیک هستند، باعث اعتراضاتی در فضای خانوادهها و رسانه شده است و جنبه بدآموزی و منفی اثر را تقویت و تشدید میکند.