به گزارش سینمایی نیوز و به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، محمداحسان مفیدیکیا: استالین به سینما نگاه ویژهای داشت، او پرده نمایش فیلم را پنجرهای برای نشان دادن واقعیتهای شوروی میدانست و طبعاً با چنین نگاهی جامعه هنری آن روز کشور شوراها از رویهای فرمالیستی دوری میکرد و سعی بلیغش را در نمایش یک به یک و بیواسطهتری از ویژگیهای برتر جامعه بکار میگرفت.
در این فضا ژیگا ورتوف، که علیرغم میل باطنیش نظارت و محدودیتهای استالینی را هم در کار فیلمسازی پذیرفته بود، یک ایده متهورانه در سر میپروراند؛ یک فیلم مستند پر از جلوههای ویژه بصری و تجربههای تکنیکی که قطعاً با اتهامات فرمالیستی مواجه میشد، اما ورتوف در 1929 با به تصویر کشیدن زندگی روزمره روز تا شب در شهرهای اودسا، خارکف و کییف که جزو خاک اتحاد جماهیر شوروی بودند، یکی از مهترین فیلمهای تاریخ سینمای مستند را ساخت: «مردی با دوربین فیلمبرداری». ورتوف، بردارش میخائیل کوفمن را همزمان هم به عنوان فیلمبردار و هم سوژهی مستند انتخاب کرد. آن مردی که در بیشتر صحنههای فیم دوربینش را به دوش میکشد یا در حال فیلمبرداری است، میخائیل است.
زوایای قاب تصاویر مدام از سوژه به دوربین و برعکس تغییر میکند. این رفت و آمدها حتی به میز تدوین و برش نگاتیوها هم میرسد، آنجایی که همسر ورتوف در حال انجام تمام آن جلوهای ویژهای بود که یا ابداع خود ورتوف بودند یا تا آن زمان به آن صورت مورد استفاده قرار نگرفته بودند.
نتیجه تلاش این شورای سه نفره، فیلمی شد که جامعه هنری آن روز وادار به عکس العمل نسبت به آن شدند، یک عده مثل آیزنشتاین آن را «شیطنت بدون انگیزهی دوربین» و یک مصداق از فرمگرایی افراطی دانستند، و بسیاری منتقدان هم زبان به تحسین ورتوف و فیلمش گشودند. این اعلام موضع نسبت به «مردی با دوربین فیلمبرداری» تا امروز هم ادامه داشته و این مستند در بسیاری از فهرستهای بهترین فیلم یا بهترین مستند، اگر اول و دوم نباشد، در دهتای بالای فهرست جا دارد.
ورتوف در آثاری که از سر ایدههای خود میساخت، نگاه نظریهپردازش را هم دخیل میکرد و از این رو برخی از آثر شاخصش را میتوان به عنوان «فیلمجستار» تلقی کرد. در بین این فیلمها «مردی با دوربین فیمبرداری» شاخصترین است. ورتوف به واسطهی همین نوع نگاه ویژهاش بعدها هم جریانساز شد، برای نمونه، اسفیرشوب و تورین آثار برجستهی خود «سقوط خاندان رومانف» و «تورکسیب» را متأثر از او ساختند.
مردی با دوربین فیلمبرداری
هرچند مثل بسیاری آثار دیگر در گیشه آن روز شوروی، امید استقبال چندانی از ساخته جسورانه ورتوف نمیرفت اما، پوستر تبلیغاتی فیلم، همه تلاش خود را کرد تا این اتفاق نیفتد، پوستری که آن هم در نوع خود بدعتی بود که ورتوف بنا نهاد، جملاتی مقطع که در آن زمان اغراقآمیز مینمود، اما از دید ما که از امروز به آن نگاه میکنیم و دوباره و دوباره «مردی با دوربین فیلمبرداری» را تماشا میکنیم، بهترین توصیف به نظر میآید: «این یک فیلم شش حلقهای است، به اطلاع تماشاگران میرسانیم که این فیلم تجربهای است حاصل از توالی تصاویری از پدیدههای بصری در قالب فیلم، بدون زیرنویس، بدون صحنهآرایی، فیلمی از بیرون استودیو. این کار تجربی ادامه کوشش برای ایجاد زبان سینمایی است، زبانی ناب و حقیقتاً جهانی، با شالودهای کاملاً متفاوت از زبان تئاتری و ادبی»
ادامه دارد …
منبع: روزنامه ایران