به گزارش سینمایی نیوز و به نقل از روابط عمومی گروه سینمایی هنر و تجربه، حسین نصیری کارگردان فیلم در ابتدای صحبتهای خود ضمن تشکر از عوامل فیلم و گروه هنر و تجربه که شرایط اکران این فیلم را فراهم کردند گفت: روزی در حال بازگشت به اردبیل بودم و باید مسیری را پیاده طی میکردم. در مسیر با افرادی در کنار یک نیسان آبی روبهرو شدم که اسلحه به دست داشتند. همان لحظه چند سگ از کنار جاده عبور کردند و آنها با تیر سگها را زدند و جنازهها را در خودرو گذاشتند. من چند دقیقه خشکم زد و توان حرکت نداشتم. این ماجرا نقطه شکل گیری ایده «سگ کش» بود.
نصیری ادامه داد: خوشبختانه اکران فیلم خوب شروع شد و با استقبال خوبی همراه بود و امیدوارم با همکاری و حمایت دستگاههای مختلف و گروه هنر و تجربه این اکران ادامه داشته باشد.
وی با اشاره به پروسه روند انتخاب بازیگران به انتخاب حسین عابدینی اشاره کرد و گفت: در بحث پروسه انتخاب بازیگر، چالشهای بسیاری داشتم تا اینکه اصغر عباسی پیشنهاد داد از حسین عابدینی استفاده کنیم و همان لحظه فهمیدم او برای این نقش کاملا مناسب است.
رامتین شهبازی استاد دانشگاه و منتقد سینما که به عنوان کارشناس در این جلسه حضور داشت، درباره «سگ کش» ابراز داشت: در سینمای ایران اتفاق مهمی در حال رخ دادن است. معیار اصلی سینمای ایران، این روزها فروش یک فیلم است و آثار تازه، برای بهتر شدن از فیلم صدرنشین جدول فروش ساخته میشود. البته وجود چنین فیلمهایی در سینما نیاز است و یک شکل از سینما به شمار میآید. اما متر و معیار در سینما، نباید به کمدیهای پرفروش تبدیل شود. شاخص سینمای ایران بزرگانی مانند کیارستمی، تقوایی، مهرجویی و حاتمی هستند.
وی در خصوص فیلم «سگ کش» گفت: «سگ کش» اثری قصهگو است و شاید با تدوین دوباره، فیلم میتوانست قابلیت اکرانی مناسب هم داشته باشد. موضوعاتی مانند عشق در فیلم وجود دارد و به همین دلیل «سگ کش» میتواند مخاطب عام را هم جذب خود کند. نصیری نشان داد از آن دسته فیلمسازان است که به قصهگویی علاقه دارد. قصه گفتن با روایت تفاوت دارد و نباید این نکته را فراموش کرد. فیلمنامه «سگ کش» گره گشایی و گرهافکنی خوبی دارد.
شهبازی افزود: فیلمساز با هوشمندی از بازیگر چهره در این اثر استفاده نکرده است چراکه بازیگر چهره با خود نشانههایی دارد و به فکر مخاطب جهت میدهد. اما با وجود این نکات، فیلم میتوانست بهتر باشد.
این استاد دانشگاه بیان کرد: فیلمهای آذری زبان در طی این سالها بسیار موفق بودهاند. زندهیاد اصغر یوسفینژاد فیلم «ائو» را ساخت که موفق بود یا برادران ارک هم فیلم موفق «پوست» را کارگردانی کردند و یا حتی در سینمای کوتاه هم آثار خوبی به این زبان ساخته شده است.
این منتقد ادامه داد: من برای فیلمسازی که از تهران و شهرهای بزرگ خارج میشود و فیلم خود را در جغرافیایی سخت مقابل دوربین میبرد، امتیازی مثبت در نظر میگیرم و هنگامی که داور هستم به این مسئله توجه میکنم. به همین دلیل به زعم من نصیری از بسیاری فیلمسازان جلوتر است. نکته دیگر این است که زبان و گویش، در زبان بدن مهم است و بخشی از یکدست نبودن بازیها به این اتفاق مربوط است. کسی که آذری صحبت میکند ممکن است سختی یا نرمی خاصی را نسبت به زبان فارسی در مکالمات خود اعمال کند. افراد در رویارویی با زبان جدید، به سراغ تقلید لهجه میروند چون زبان قابل تقلید نیست. نکته دیگر این است که بهتر است فیلمساز اثر را به تدوینگر دیگر بسپارد چراکه فیلم به فریمگیری نیاز دارد و این مسئله باید در جزئیات اعمال شود، زیرا در نتیجه نهایی تاثیر بسیاری دارد. اگر بازیگر در حد یک ثانیه حرکت اضافه داشته باشد، ذهنیت تماشاگر به هم میریزد. به کارگیری این مسائل نیاز به تجربه دارد.
در ادامه نشست حسین عابدینی بازیگر این فیلم گفت: من به دلایلی چندین سال از فضای هنری فاصله گرفتم و فعالیتی نداشتم. شغل دومی را انتخاب کرده بودم و منتظر پیشنهاد یک نقش خوب بودم. وقتی اولین بار فیلمنامه را خواندم، به شدت جذب متن شدم. من تا به حال نقش یک شخصیت روحانی را ایفا نکرده بودم. به دنبال حضور در فیلمهای ارزشمند هستم و در این سی سال علاقهای به حضور در آثار گیشهای نداشتهام. فضای این فیلم من را جذب کرد و حس کردم کارگردان هم توانمندیهای به خصوصی دارد. اولویت اول من در انتخاب نقش، فیلمنامه است و اعتقاد دارم اگر شخصیتها و داستان خوب شکل گرفته باشد، هفتاد درصد مسیر موفقیت یک اثر طی شده است. فیلمبرداری این فیلم در دوران کرونا و با سختیهای بسیاری صورت گرفت.
در ادامه صبا جلیلآقازاده بازیگر این فیلم گفت: من به فیلمهای سبک هنری علاقه دارم و به دنبال دیده شدن نیستم. من هنوز در نقطه صفر هستم و تازه میتوانم بگویم برای شروع کردن این حرفه آمادهام. از سال ۸۹ تا ۹۹ به دنبال حضور در کاری بودم که واقعا به آن علاقهمند باشم. من عاشق کارهای ارزشمند هستم. پیش از این فیلم با آقای نصیری کار کرده بودم و او توضیحات کلی را درباره این نقش به من ارائه کرده بود. بعد از خواندن فیلمنامه ابتدا از پذیرش نقش ترسیدم چراکه شرایط سختی وجود داشت. میخواستم اولین کارم به زبان فارسی باشد و در نتیجه فیلم دیده شود. از طرفی فضای متفاوت فیلمنامه من را به قدری جذب کرد که با خودم گفتم وقتش رسیده است تا کاری را که میخواهم انجام دهم.