به گزارش سینمایی نیوز و به نقل از سایت هنر و تجربه، با شروع جنگ تحمیلی از سوی عراق به ایران در تاریخ ۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹ شاهد تولد سینمایی در ایران بودیم که از آن به عنوان سینمای دفاع مقدس یاد میشود.
اگر بخواهیم به نخستین تلاشهای سینمای ایران در این زمینه اشاره کنیم باید از فیلم «برزخیها» به کارگردانی ایرج قادری نام ببریم. اگرچه «برزخیها» در زمانی ساخته شد که هنوز عراق به ایران حمله نکرده بود ولی تحرکاتی که در مرز ایران و عراق رخ داده بود، بهانهای شد تا سعید مطلبی، نویسندهی فیلمنامهی این فیلم از این موضوعاستفاده کرده و آن را در روایت ایرانی شدهی «هفت سامورایی» خود بگنجاند.
اما نخستین فیلم رسمی سینمای جنگ در ایران، «مرز» به کارگردانی جمشید حیدری بود که در سال ۱۳۶۰ به نمایش درآمد. پس از توفیق تجاری «مرز» کمکم فیلمسازان و تهیهکنندگان به ظرفیتهای این گونهی سینمایی تازه متولدشده پی بردند و به صرافت ساخت فیلمهایی با این مضمون افتادند. اما بیشتر فیلمهایی که در این زمینه ساخته شدند، از جنگ به عنوان بهانهای برای ایجاد هیجان و صحنههای اکشن استفاده میکردند. «پلاک» ساختهی ابراهیم قاضیزاده، «جانبازان» ساختهی ناصر محمدی، «عبور از میدان مین» ساختهی جواد طاهری و «عقابها» ساختهی ساموئل خاچیکیان از جمله فیلمهای جنگی سینمای ایران بودند که با الگوهایی مشابه به سینمای هالیوود که باواقعیتهای جاری در جبهههای جنگ، فرسنگها فاصله داشتند، ساخته شدند.
اما در نقطهی مقابل و دو سه سال پس از شروع جنگ، فیلمسازانی به عرصهی سینمای ایران وارد میشوند که خود، تجربهی حضور در جنگ را داشتند و نگاهشان، با گروه فیلمسازان قبلی تفاوتهایی اساسی داشت. از جمله نامهای شاخص در این زمینه باید به رسول ملاقلیپور و ابراهیم حاتمیکیا اشاره کرد. اگرچه نخستین آثار این گروه از فیلمسازان، از ضعفهایی ساختاری برخوردار بودند اما به مرور و با کسب تجربه، توانستند وجوه تکنیکی را در کنار توجه به محتوای غنی تر، بالا ببرند.
بدین ترتیب بود که سینمای دفاع مقدس توانست از آن هیجانسازیهای کاذب نخستین عبور کرده و شاهد نگاهی واقعگرایانه به جنگ باشد. جنگی که حالا در آن شاهد بودیم دشمن لزوما، موجودی عقبمانده و کودن نیست که به راحتی مقهور ما گردد. «دیدهبان» و «مهاجر» هردو ساختهی ابراهیم حاتمیکیا، «دیار عاشقان» ساختهی حسن کاربخش و «پرواز در شب» ساختهی رسول ملاقلیپور از جمله آثار قابل توجهی بودند که توسط این گروه از فیلمسازان ساخته شد.
در این میان جنگ، به آثار فیلمسازان روشنفکر سینمای ایران نیز، راه یافت. اگرچه این تاثیر، مستقیم نبود و در واقع به اثرات جنگ در فضای جامعه و زیست مردم آن روزگار اشاره داشت. «باشو غریبهی کوچک» ساختهی بهرام بیضایی، «دندان مار» و «گروهبان» هر دو ساختهی مسعود کیمیایی، «بازی بزرگان» ساختهی کامبوزیا پرتوی و «در کوچههای عشق» ساختهی خسرو سینایی از جمله آثار قابل توجه در این زمینه بودند.
با به پایان رسیدن جنگ تحمیلی هشت ساله، لازم بود که فیلمسازان این گونهی سینمایی به اثرات جنگ در جامعهی پس از آن دوران بپردازند. به همین دلیل بود که فیلمسازان شاخص این سینما، همچون ملاقلیپور و حاتمیکیا، دوربین خود را به فضای شهری پس از جنگ آوردند و قهرمانان بازمانده از جنگ را، در بستر اجتماع امروز به تصویر کشیدند. «از کرخه تا راین»، «بوی پیرهن یوسف» و «آژانس شیشهای» هر سه ساختهی ابراهیم حاتمیکیا، «مجنون»، «پناهنده» و «نسل سوخته» ساختههای رسول ملاقلیپور و «کیمیا» ساختهی احمدرضا درویش از به یاد ماندنیترین این آثار هستند.
اما هشت سال دفاع مقدس دستاورد بزرگ دیگری برای سینمای ایران داشت و آن، رشد تکنیکی تولیدات سینمایی بود. ساخت آثاری همچون «افق» ساختهی رسول ملاقلیپور «سجادهی آتش» ساختهی احمد مرادپور، «سرزمین خورشید» و «دوئل» ساختههای احمدرضا درویش، ظرفیتهای تازهای از تولیدات پرهزینه در سینمای ایران را خلق کردند.
همچنین با فاصله گرفتن از جنگ و باز شدن فضا، بستر لازم جهت انجام تجربههای تازه در سینمای جنگ فراهم شد. نگاه طنزآمیز کمال تبریزی در «لیلی با من است» و تلفیق فضای سوررئال با مضمون جنگ در آثاری همچون «سفر به چزابه» و«هیوا» ساختههای رسول ملاقلیپور و «برج مینو» ساختهی ابراهیم حاتمیکیا منجر به خلق آثاری ماندگار و متفاوت شدند.
از دههی هشتاد به بعد، شاهد ساخت فیلمهایی با رویکرد ضد جنگ هم بودیم. فیلمهایی مانند «اتوبوس شب» ساختهی کیومرث پوراحمد، «ملکه» ساختهی محمدعلی باشهآهنگر، «گیلانه» ساختهی رخشان بنیاعتماد و «طبل بزرگ زیر پای چپ» ساختهی کاظم معصومی.
سینمای دفاع مقدس در دههی نود، همچنان به فعالیت خود ادامه داد اگرچه میزان تولیدات آن به اندازهی سالهای قبل نبود. شاید لازم باشد این گونهی سینمایی برای جلوگیری از تکرار و از دست دادن مخاطب، شاهد نگاههای تازه و متفاوت به مسئلهی جنگ باشد. در این میان آثاری چون «ایستاده در غبار» ساختهی محمدحسین مهدویان، «تنگهی ابوقریب» ساختهی بهرام توکلی، «شیار ۱۴۳» ساختهی نرگس آبیار، «ویلاییها» ساختهی منیر قیدی و «موقعیت مهدی» ساختهی هادی حجازیفر از جمله آثار متفاوت جنگ در یک دههی اخیر بودند که با واکنش مناسب مخاطبین، همراه بود و چراغ سینمای دفاع مقدس را روشن نگه داشتند.
به یاد داشته باشیم در تمام کشورهایی که تجربهی جنگ را داشتهاند، همچنان و پس از گذر سالیان دراز، ساخت آثار جنگی ادامه دارد.