به گزارش سینمایی نیوز و به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، در جریان برگزاری «رویداد مروری بر سینمای مستند ایران» سیاوش جمالی مستندساز کارگاهی را با حضور مستندسازان استانی در زنجان برگزار کرد و در این کارگاه از ویژگیهای فیلمسازی مستند گفت.
او در ابتدای این کارگاه گفت: سنی که شما در آن قرار دارید، ویژگیهایی دارید، یکی از از این ویژگیها به فایت کات شباهت دارد یعنی شما با ویژگیهای خودتان و تصمیمهایی که میگیرید، اخت گرفتهاید. حال سوال اینجاست که آیا دوست دارید به اصولی که یاد گرفتهاید، به صورت راف کات نگاه کنید؟ یعنی کمی ایدئولوژی فیلمسازیتان را دستکاری کنید و بگویید از فیلمهایتان راضی نیستید یا فیلمسازیتان با وجود شرایط سختی که گذراندید آنطور که باید و شاید دیده نشد.
جمالی ادامه داد: وقتی که میخواستید در این کارگاه شرکت کنید به این فکر میکردید که تنها یک ساعت را میگذرانیم و تمام میشود یا میخواستید اتفاقی بیفتد و چیزی تغییر کند؟ چه چیزی برای شما اهمیت داشت؟ همه آدمهایی که فیلمهای ما را تماشا میکنند، مثل شما هستند؛ دغدغه آنها این است که آیا وقت من، ارزش دیدین فیلم شما را دارد یا خیر؟ آیا برای من تغییری در راه است؟ تقریبا همه ما فیلمها را برای این میبینیم که به چیزی برسیم؛ در این کارگاه نیز میخواهیم کمی نگرشتان را نسبت به فیلمهایتان تغییر دهید.
کارگردان «فریاد رو به باد» تاکید کرد: تمام داستانهایی که ما فیلمسازان میسازیم، وقتی به اتفاق فرخندهای تبدیل میشوند که به ما شجاعت تغییر را دهند؛ وقتی به فیلمهای خوبی که دیدهایم، فکر میکنیم، تک واژه «شجاعت» را در آن میبینیم. به نظر من خیلی از فیلمهای ما شجاع نیستند چراکه خودمان شجاع نیستیم و واقعیت این است که فیلم با فیلمسازش دیده میشود پس نکته مهم این است که فیلمساز باید به نقطهای وارد شود که برایش ترسناک باشد و آن نقطه برای مخاطب جذاب خواهد بود؛ ما این قسمت را واقعا فراموش کردهایم و باید از زاویه آسایشمان خارج شویم. علاوه بر فیلمساز، سوژه نیز باید جسور باشد، اگر اینگونه نباشد، فیلم لطمه میخورد.
اولین قاعده سینمای مستند گفتن حقیقت است
جمالی اظهار کرد: آدمهایی واقعی هستند که احساسشان را به کلمه تبدیل کنند. ما در مستندهایمان تنها از احساسات غم، خنده، حال بد و بدبختی استفاده میکنیم، لحنهای جدید وارد مستندهایمان نمیکنیم چراکه صفتها را بهصورت جزئی نمیبینیم؛ قاعده اول مستندساز باید این باشد که احساس شخصیاش نسبت به سوژه را شناسایی کند و احساس را به کلمات خوب و جذاب محدود نکند بلکه آن را جزئیتر بنگرد، هرچه جزئیتر نگاه کنید، میتوانید مفهوم جدیدتری از آن بسازید.
این فیلمساز ادامه داد: برای مثال وقتی از ما میپرسند، حالت چطور است، نگوییم خوب است، بد است یا اتفاقات خوبی برای من رقم خورده است بلکه باید چیزی بگوییم که شنونده تعجب کند و پیگیری سوال برای دیگران جذاب باشد. اولین قاعده سینمای مستند این است که حقیقت را بگوید، قبل از هر چیزی باید حقیقت سوژه را کشف کنیم سپس در یک بسته بندی خوشمزه برای مخاطب نمایش دهیم پس رابطه فیلمساز با سوژه بسیار مهم است، وقتی این رابطه درست پیش رود، بیننده نیز وارد میشود.
کارگردان «قصه یک مرد» عنوان کرد: وقتی سوژهای را در فیلمسازی مد نظر قرار میدهیم باید از خودمان بپرسیم که آیا بیننده این سوژه را دوست دارد؟ آیا در این سوژه ویژگیهای جسورانهای وجود دارد؟ آیا سوژه ملالآور نیست یعنی احساستش را بیان و آنها را به کلمه تبدیل میکند؟ اگر اینگونه باشد پس سوژه یک قدم جلو است. حال به درون زندگی سوژه میرویم و بررسی میکنیم که او در زندگی از چه چیزهایی میترسد؟ مثلا اگر سوژه کسی باشد که ترس از آبرو دارد و بیآبرویی را تجربه کرده باشد باید چگونگی این اتفاق را کشف کنیم.
آیا مستندساز ترسهای سوژه را میفهمد؟
او خاطرنشان کرد: نوع فیلمسازی برای من اینگونه است که وقتی وارد زندگی سوژه میشویم، ترسها و نگرانیهای او را کشف کنیم و ببینم که آیا ترسها و نگرانیهای سوژه، ترسها و نگرانیهای من نیز است؟ آیا این ترسها را میفهمیم؟ اگر اینگونه نباشد مخاطب به سرعت متوجه میشود که فیلمساز با سوژهاش همذاتپنداری نکرده است. وقتی میگوییم اولین قاعده رابطه فیلمساز با سوژه است یعنی فیلمساز را به جای تماشاچی قرار دهیم و همذاتپنداری او با سوژه را بررسی کنیم بدین ترتیب فیلمساز به جای مخاطب فکر نمیکند بلکه خود را تماشاگر میپندارد. مشکل بسیاری از فیلمها نیز، ملالت، نبود جسارت و صمیمیت است اگر سه ویژگی ذکر شده در فیلمها باشد، مشکل بسیاری از آثار حل میشود. احساس تنها چیزی است که درباره درون و حال ما، واقعیت را میگوید.
تهیهکننده «سایههای بیخورشید» درباره ترس بیان کرد: پس اولین چیزهایی که در فیلمسازی مستند بسیار روی آنها سرمایهگذاری میکنیم، این است که آیا سوژه جسور است و میتواند درباره ترسهایش حرف بزند؟ این نکته در فیلمنامهنویسی نیز وجود دارد که نویسنده باید ترسهای سوژهاش را بنویسد اما از آنجایی که در سینمای مستند، فیلمنامهنویسی وجود ندارد، باید بهعنوان فیلمنامهنویس و مستندساز، فیلمنامه سوژه را از زندگیاش کشف کنیم و ببینیم این ترسها از کجا آمدهاند و در آن میان ترسهای خودمان را هم کشف کند.
جمالی تاکید کرد: فیلمها کمک میکنند که احساساتمان را برونریزی کنیم و فضایی ایجاد شود تا آدمها خودشان را بیان کنند حتی در یک زندگی معمولی. مشکلی که خیلی از فیلمهای ما دارد این است که برونریزی آدمها بهخصوص در ایران خیلی سخت است و به دلیل خودسانسوری و نگاه جامعه، همیشه کلمات را واضح بیان نمیکنیم.
قانون اول جسارت سوژه، رفاقت با اوست
او پس از پخش مستندی درباره زوجی که مشکلاتی با یکدیگر دارند، توضیح داد: نکته اول اینکه در نگاه روانشناسانه فیلم، اطلاعات زیادی را درباره سوژهها به دست آوردیم، نکته دوم اینکه سعی کنید از مصاحبه در فیلمسازی دوری کنید، در مصاحبه سوژه مجبور میشود بر اساس سوالی که از او پرسیده میشود، پاسخ دهد ولی وقتی آنها را در بحران قرار دهید، برونریزی میکنند. و سومین نکته این است که ما از لایه اول گفتگوی زوج به لایه دوم رسیدیم یعنی بحث غذا بود اما به تفکر آنها رسیدیم پس در فیلمسازی مستند باید فضایی ایجاد کنیم که مخاطب فقط از یک زاویه، فیلم را تماشا نکند بلکه به زاویههای دیگر نیز برسد. این فیلم مثالی برای جسارت حرف زدن سوژه بود.
این فیلمساز تصریح کرد: قانون اول برای جسارت سوژه این است که با او رفاقت داشته باشیم، اگر صمیمیت وجود نداشته باشد، سوژه میفهمد و نمیتواند به راحتی صحبت کنید ولی اگر رفاقت وجود داشته باشد، اعتماد شکل میگیرید و برونریزی بهوجود میآید. از طرف دیگر باید در تدوین نیز اخلاقیات را در نظر بگیریم و از اطمینان سوژه سو استفاده نکنیم. وقتی صمیمیت گفتگو وجود داشته باشد اولین لایه مستند شکل میگیرد و تماشاگر با آن ارتباط برقرار میکند.
همدلی، کلیدواژه فراموش شده دنیای مستند
جمالی در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: کلید واژه همدلی نیز از جمله مسائلی است که در سینمای مستند فراموش شده است یعنی باید کاری کنم که تماشاگر با سوژه رابطه حسی برقرار کند. همدلی معانی مختلفی دارد، از دیدگاه من دلسوزی و ترحم، همدلی نیست بلکه واکنش شما به احساسات دیگران است، همدلی بازتاب احساس است یعنی شما بتوانید احساستان را با آن شخص به یک درجه برسانید.
او تاکید کرد: همدلی، مجروح و تیمارگر، امدادگر و اصلاحگر نیست، همدلی، انسان و انسان با ویژگیهای انسانی است و اگر مستندساز بتواند این ویژگی را قوی کند که کار سختی است، فیلم خوبی را شاهد خواهیم بود. همدلی رابطه ایجاد میکند و رابطه در مستندسازی بسیار پر اهمیت است. استاد این کار عباس کیارستمی بود، او تمام سعیش را میکرد که پیش از فیلمبرداری با سوژه ارتباط برقرار کند. اگر ما پیش از فیلمسازی اهمیت موضوع را درک کنیم و بدانیم برای چه فیلم میسازید، به ذهن سوژه بیشتر ورود میکنیم و رابطهمان با تماشاگر نیز پررنگتر میشود. اصل قضیه، همذاتپنداری با سوژه است که باعث همذاتپنداری مخاطب با سوژه میشود به همین دلیل است که میگویند داستانها تجویزی برای شجاعت هستند.
این فیلمساز مستند در پایان کارگاه بخشهایی از مستندهایی را پخش کرد و به تحلیل مضامین موجود در آنها پرداخت.