به گزارش سینمایی نیوز و به نقل از سایت خانه سینما، در ابتدای این نشست که مصادف با پنجمین سالگرد فاجعه هواپیمای ۷۵۲ اوکراین بود، مصطفی شیری جلسه را با یاد جانباختگان این پرواز آغاز کرد.
محمد فیضی (کارگردان فیلم چلگان) درباره تجربه ساخت این فیلم گفت:
من قبل از هرچیزی تشکر میکنم از تشریففرمایی شما دوستان گرامی. اگر بخواهم بگویم، شاید تعجب کنید ولی من شاید چیزی در حدود هزار مدل از این فیلمها ساختهام. این فیلم هم کاملا شخصی است و سفارشی نیست. البته یک ورژن آن قبلا برای مرکز گسترش ساخته شده بود که کمی ناقصتر بود. نسخه اولیه فیلم تصاویر زمستان را نداشت و در تابستان ساخته شده بود. البته مواردی بود که نیاز به اصلاح داشت که بعدا در تابستان سال بعد رفتیم و ساختیم. در واقع فیلم به مرکز گسترش وارد شده و بعد مونتاژ شخصی داشته و مواردی هم به آن اضافه شده است. کارهایی که من انجام دادم، همگی در حوزه روستا بوده است. حدود تقریبا ده سال است که نتوانستم فیلم بسازم . هنوز هم تشنه کارکردن هستم. اگر تهیه کننده ای باشد باز هم میشود نمونه این کار را انجام داد.
فرح زارع کارگردان مستند جمکرد در آغاز صحبتهای خود بیان داشت: من هم به نوبه خود تشکر میکنم از دوستان و همکاران که تشریف آوردند برای دیدن فیلم. حقیقتا من قبلا تجربه چندتا کار اجتماعی را داشتم، تا اینکه از طرف تهیه کننده دعوت شدم برای ساخت یکی دوتا مجموعه مستند مربوط به صنایع دستی . سفری داشتم به کرمان تا در مورد هنر پتهدوزی مستند تلویزیونی بسازم . چند روزی را ضبط داشتیم و من یک مقدار در مورد نقوش پته پژوهش کردم و دیدم چه زوایای پنهانی دارد و چه اسراری در آن نهفته است . مثلا یکی از نقوش اصلی گل نیلوفر است که لوتوس به آن میگویند. حتی در مورد این گل یک کتاب جداگانه نوشته شده، اینقدر که عمیق است موضوعش بحث اسطورهای و رمز و رموزی که در این نقش هست. لذا تصمیم گرفتم یک فیلم جدا کار کنم . تلویزیون اساسا به این بحثها علاقهمند نیست. به خصوص که بعضی از نقوش ریشه در باورهای زرتشتیان دارد و برای آنها بسیار پراهمیت است . پس اگر میخواستم از زرتشتیان بگویم، تلویزیون محدودیت داشت و احتمالا سانسور میشد. تصمیم گرفتم مستند جدا کار کنم . یک سفر دیگر به کرمان رفتم و با زرتشتیان آنجا همکاری کردم و خیلی سپاسگزارم از ایشان که همکاری بینظیری هم داشتند. همه امکانات حتی داخل آتشکده هم فراهم شد. حتی نیایشی نیز برای من اجرا کردند . منزل یکی از زرتشتیان هم رفتیم که برایمان فضا را مهیا کردند و اینکه حالا سعی کردم بیشتر به بحث اسطورهای بپردازم من در طی پژوهشی که انجام میدادم از زبان خود مردم کرمان چیزی که شنیدم و این بود که چون کرمان شهری خشک و کویری است، مردم آنجا علاقهمند هستند که آرزوها و رویاهایشان را در غالب صنایع دستی خودشان بیان کنند و نشان دهند . پته کرمان یک گلدوزی خیلی زیبا و ظریفی است که پر از گل ، نقوش و باغهایی است که همواره آرزوی انسانها بوده و آنها به این نحو آرزوهای خودشان را بیان میکردند. این جرقهای شد برای من که در این باره بیشتر صحبت کنم و یاد داستان جمکرد افتادم . زیرا جمکرد آن باغی است که جمشید شاه میسازد و در واقع یک باغ جاودانه است.
سام ارجمندی کارگردان فیلم روزگار مرد سالخورده درباره این فیلم گفت:
عرض سلام و تشکر دارم از همه دوستان که قبول زحمت و حضور پیدا کردند . من با دوست عزیزم، آقای شهرام میراب اقدم، یک کاری انجام میدادیم و فیلمی میساختیم درباره سینما . در رابطه با آرشیو عکس رفتیم خدمت آقای اسکوئی که از همانجا آغاز شد و شروع کردیم برای ساختن فیلم. ولی خوب متاسفانه اتفاقی افتاد برایشان که دیگر نشد فیلم را ادامه بدهیم و دیگر جمع شد . یک تدوینی انجام دادیم تا مجددا حدود دوسال بعد با یک سری از دوستان دیگر رفتیم و یک روز دیگر هم در خدمتشان بودیم و فیلمبرداری کردیم. در نهایت متاسفانه کرونا آمد و ایشان فوت کردند. شخصیت بسیار دوست داشتنی بودند. هم محتوای کارشان ، عکس و کارهایی که کردند بسیار جذاب و دیدنی بود.
سام ارجمندی درباره روند ساخت و حضور جشنوارهای فیلم افزود:
زمان ساخت سال ۱۳۹۳ ما کار را به جشنواره ارائه کردیم و در جشنواره سینما حقیقت هم بود ولی ما فرصت تاریکخانه را نداشتیم چون آقای اسکوئی وقتی آن اتفاق برایشان افتاد کلا آنجارا جمع کردند و آن بالا هم تعطیل شد، تا سه سال بعد یکی از دوستان پیشنهاد کرد برویم و فیلمبرداری کنیم و قرار بود که به صورت دیگری دربیاید ولی ما دیگر ادامه ندادیم و آن راشهائی بود که دیدید.
ما تصمیم گرفتیم آن تاریکخانه را هم اضافه کنیم . چون ما از دست دادیم و ایشان جمع کرده بودند و دوسال بعد آنجا را اجاره دادند و باز مجددا برگشتند و کارشان را ادامه دادند ولی دیگر کار نمیکردند بلکه فقط حضور داشتند که در فضای خانه نمانند . ما هم رفتیم آنجا خدمتشان و همانجا تاریکخانه را گرفتیم و یک چیزهای کوتاهی اضافه کردیم به همین دلیل من تاریخ را ذکر کردم چون مشخص شود چند سال بعد. البته الان عکاسخانه دایر است .
محمد فیضی در پاسخ به پرسشی درباره مدت زمان تولید فیلم چلگان بیان داشت:
اتفاقی که برای این فیلم افتاد این بود که ما دوبار رفتیم برای فیلمبرداری و چندتا فصل اضافه کردیم. به دنبال تدوینگر بودیم. بالاخره یک تدوینگر پیدا کردیم که بیاید این کارها را انجام دهد . به هر حال مرتب امروز و فردا شد و خلف وعده و این امر دو سال طول کشید تا مواجه شدیم با دوره کرونا . و بعد فهمیدیم کل هارد از دست رفته و همه چی نابود شده در واقع . هیچ چیزی هم نگفتن که داستان چی بوده . دوباره شخصی را پیدا کردیم به نام آقای اسماعیل جعفری که ایشون زحمت بازسازی رو کشیدن . باز بدشانسی آوردیم سر اینکه زیرنویس انگلیسی بزنیم برای فیلم ، یک سال هم پروسه اون طول کشید گفتم نخواستم آقا فیلم را بدهید بروم . و بدین ترتیب من حتی فرصت جشنواره را هم از دست دادم . من فارغ التحصیل دانشکده صدا و سیما هستم و تقریبا آخرین نسل نگاتیو بودم . من چهار فیلم ۱۶ میلیمتری کارکردم . میخواهم در اینجا تشکر کنم از شما بابت این جلسات که راه اندازی کردید و در واقع من اولین بار است اینجا آمده ام و صحبت میکنم.
فرح زارع کارگردان فیلم جمکرد در بخش پایانی صحبتهای خود افزود:
فیلم جمکرد یک کار دلی است و متاسفانه خیلی بابتش حرف و مخالفت شنیدم . کار متعلق به انجمن سینمای جوان بود . بسیار انتقاد شد از من . از من خواستند که کار را عوض کنم و من مقاومت کردم و کار یک سال بلا تکلیف ماند و من دوست نداشتم آن را تغییر دهم . گفتند چرا در مورد پته صحبت نکردی . مثلا باید فرق آن را با سوزن دوزی سیستان شرح میدادی . اینها چیست که گفتی؟! گفتم نگاه من این است اگر قرار باشد یک اثر هنری خلق شود . من قرار نیست اطلاعات بدهم . کار را با استاد محمدرضا اصلانی دیدیم . ایشان فیلم را خیلی دوست داشتند . گفتند شما کار خودت را بکن و بها نده به این صحبتها و این یک کار تجربی و ارزشمند است.