به گزارش سینمایی نیوز و به نقل از روابطعمومی خانه موسیقی ایران، حمیدرضا عاطفی پس از تماشای کنسرت ارکستر سمفونیک منظومه سیمرغ یادداشتی منتشر کرد که متن آن بدین شرح است:
«مجمعی کردند مرغان جهان
آنچه بودند آشکارا و نهان
فخر موسیقی و هنر ایران، استاد فرهاد فخرالدینی در آخرین اثر خود کنسرتی را بر مبنای منظومه سیمرغ عطار ساخته و پرداخته کرد و به همراهی ارکستر سمفونیک تهران روی سن تالار وحدت برد.
ده اجرای پرصلابت که با استقبال کمنظیر مخاطبان مواجه شد. بویژه مخاطبانی که در بین آنها نخبگان و فرهیختگان و موسیقیدانان بسیاری حضور داشتند.
فخرالدینی در این کار جسورانه یک بار دیگر نشان داد که از تفکری والا برخوردار است؛ اندیشهای پخته و ژرف که از وجوه و ابعاد متعددی نضج یافته است؛ درواقع او با چشم بصیرت، فن و هنر، سیاست و ادبیات و دغدغهمندی اجتماعی و تعهد اخلاقی را در هم آمیخته و با اسباب جمعی که نزدیک به نه دهه در کسب آن کوشیده، به اکسیر دانایی و توانایی دست یافته تا با ساخت چنین آثاری مجموعهای از عناصر مختلف تاثیرگذار را در قالب اثری هنری و زیبا و چون عصارهای گوارا به کام مردم و مخاطبانش بریزد.
طیف وسیعی از مخاطبان از این کنسرت با دست پر برگشتند، نخست، موسیقیدانان و علاقهمندان به موسیقی در هر دو بخش موسیقی ایرانی و موسیقی به اصطلاح کلاسیک و غربی بودند که از شنیدن و دیدن این ارکستر محظوظ شدند. لازم به ذکر است که فخرالدینی با استفاده از تمامی ظرفیتها و فنون موسیقی غربی از جمله ارکستراسیون، کنتر پوان، سازبندی… و همچنین با بهرهگیری از دانش وسیع خود در زمینه موسیقی دستگاهی و ایرانی و تلفیقی از این دو ژانر اثری را ساخته که فعالان و علاقهمندان هر دو بخش از شنیدن آن لذت میبرند.
همین یک ویژگی برای موفقیت و فخامت یک اثر موسیقیایی کافیست تا به عنوان اثری متفاوت و جذاب ماندگار شود. حال آنکه فخرالدینی با توجه به شرایط و اوضاع و احوال درونی انسان امروز در ایران و حتی فراتر از آن برای انسان و انسانیت در جهان امروز، منظومهی سیمرغ را برگزیده و با غور در فرازهای مهم آن از جمله هفت وادی در طلب عشق و معرفت و معنویت و سلوک انسانی و مبارزه با تمامی پلیدیها و رسیدن به جاودانگی انسانیت بال به بال سیمرغ اسطورهای داده است.
منظومهی بلندی که به زیبایی تمام و با تلفیقی استادانه و اجرایی زیبا بر ذهن و ضمیرشنوندگان بهخوبی مینشیند؛ در این اثر، تقریبا تمامی مخاطبان از مضامین ادبی عطار بهره میبرند اما بیش از همه این ادبا و شعرا هستند که از درآمیختگی بسیار استادانه و دقیق این همه شعر و نغمه با شگفتی به وجد میآیند و با ذهن و ضمیری مشحون از زیباییهای خیالانگیز از ادبیات عرفانی و اساطیری سیراب میشوند.
در کنسرت اخیر شکوه نوازندگی و بویژه با تکنوازی (سولیست) ویولن امین غفاری در کنسرتو پیانوی بخش اول که به رهبری آرش امینی اجرا شد از دیگر ویژگیهای روشنی بخش این برنامه بود که درسهایی هم برای همهی هنرمندان و برنامهگذاران داشت، حمایت یک پیشکسوت و استاد از جوانان هنرمند در دو حوزهی نوازندگی و رهبری ارکستر و نکات و ظرایف دیگری که بماند.
بهرهگیری از دو خوانندهی توانا که همچون دو کفهی ترازو در تلاش برای غایت تعادل، مدام در کنار یکدیگر بالا و پائین میرفتند اما در نهایت تعاول را نشانه گرفته بودند.
صداگیری و صدادهی مناسب و دقیق ارکستر و حس و حال زیبایی که ناشی از انرژی بالا و شانیت رهبر ارکستر جناب فخرالدینی بود و اینجا دقیقا همان جایی بود که نقش رهبری و جایگاه آن در ارتقا کیفی ارکستر نقشی بلامنازع و بیبدیل را ایفا میکرد.
نوشتن این قطعهی سنگین برای ارکستر با این همه ظرایف و ملودیهای گوشنواز و بدیع کار ساده و آسانی نیست و آنها که با رپرتوارهای با کلام و ارکسترال آشنا هستند میدانند که برای چنین آثاری یک عمر باید گذاشته شود آن هم آیا به دل بنشیند یا نه و آیا اساسا قابلیت اجرا دارد یا نه و مهمتر از همه اینکه ساخت چنین آثار بزرگ (فقط بزرک و نه فاخر!) متاسفانه معمولا از سوی نهادهای دولتی و حکومتی سفارش داده میشود و کمتر هنرمند عاشقی پیدا میشود که بر اساس دغدغههای ملی و فرهنگی و بدون کمترین حمایتی عمر گران مایه را برای ساخت چنین آثار ملی و میهنی صرف کند.
حال آنکه فخرالدینی با اتفاقات تلخ و ناگواری که منجر به کنارهگیریاش از رهبری ارکستر ملی بود این کنارهگیری و اتفاقات تلخ را به فرصتی ارزشمند مبدل ساخت و بیش از یک دهه از عمر خویش را برای ساخت چنین اثر زیبا و ماندگاری صرف کرد.
فخرالدینی بزرگ نشان داد که در نهمین دهه عمر خود همچنان با انگیزه و پرتلاش برای مردمش و سرزمینش حرمت و احترام وصفنشدنی قائل است و برای موسیقی ایران سرمایهای بزرگ بهشمار میرود.
کنسرت منظومه سیمرغ (قاف) از همه نظر یک الگوی زیبا برای همهی فعالان فرهنگ و هنر ملی ایران محسوب میشود. برای هنرمندان، نوازندگان، برنامهگذاران، مدیران و مسئولان فرهنگی و همه و همه… که با بینش و عشق و ایثار میتوان در هر زمان و مکان و در دل هر یاس و نومیدی، سیمرغی دیگر آفرید و یک جهان پیام خلق کرد.
برای فرهاد فخرالدینی، این مرد بزرگ آرزوی سلامتی و بهروزی دارم و امیدوارم همچنان برایمان بماند.»