سینمایی نیوز – در دومین روز از برگزاری سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، سالن شماره 3 پردیس سینما گالری چارسو در سانس ساعت 16 به نمایش فیلم مستند “برادرم نادعلی” ساخته درخشان “علی تکروستا” از بخش “شاخه های زیتون” اختصاص داشت. موضوع حساسیت برانگیز فیلم باعث شده بود که استقبال خوبی برای تماشای اثر از سوی مخاطبان جشنواره که عموماً تماشاگران حرفهای سینما میباشند و همچنین از جانب خانواده ایثارگران به عمل بیاید.
پس از نمایش فیلم در کاخ جشنواره، با کارگردان فیلم به گفتگو نشستیم و تب و تاب اثر موجب شد که “صفرعلی دهقانکار” برادر شهید و “منصور نظری” یکی از تماشاگران علاقهمند به فیلم هم در میانهی گفتگو به ما اضافه شوند.
عوامل فیلمی که حالا دیگر جهانی شده بودند، از تپههای سبزِ جوانی و گمنامیِ روستای “صالحیه” پایین آمده بودند؛ در تلاطم، بی شهیدِ گمنامشان، در باد، در باران. از مزارِ پدر بر تپه و با یادگار مادر در طاقچه. یکی شدند خواهرها و برادرها؛ در معبرِ سال، “برادرم نادعلی” پاییزِ جوانی است.
سینمایی نیوز: با عرض سلام و تبریک به جهت حضور فیلم خوبتان در جشنواره جهانی فیلم فجر، لطفا خودتان را برای مخاطبان این گفتگو معرفی بفرمایید.
– بنده هم عرض سلام دارم به حضور ارجمند مخاطبان پایگاه خبری خوب شما که از جامعهی عزیز ایثارگران میباشند، و تشکر میکنم. “علی تکروستا” هستم. متولد 15/5/ 1358 در روستای “صالحیه” استان البرز و همانجا هم سکونت دارم. کارگردان فیلم مستند “برادرم نادعلی” هستم که پیش از این نیز در جشنواره چهاردهم سینما حقیقت حضور داشت و سپس به سی و نهمین جشنواره فیلم فجر راه پیدا کرد و این سومین حضور آن در سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر میباشد.
سینمایی نیوز: این فیلم، نخستین کارتان است؟
– بله نخستین کارم است. جالب این است که بنده تا سن حدود 41 سالگی یک شغل آزاد داشتم و یک سال و نیم است که وارد این حرفه شدهام و هیچ شناختی از این فضا نداشتم و با هیچ واژهای از فیلم سازی آشنا نبودم. حتی از اصطلاحات راش، سکانس، پلان، دکوپاژ، میزانسن هیچ شناختی نداشتم. مستند “برادرم نادعلی” را خودم تصویربرداری و صدابرداری کردم.
سینمایی نیوز: با توجه به اینکه میفرمایید سابقه قبلی کار در سینما نداشتید، آموزش اولیهتان ظاهراً در “مجتمع شهید آوینی” بوده است؟
– بله. حدود 2 سال قبل در “مجتمع شهید آوینی” سازمان صدا و سیما، دورهها را با استاد “محسن اسلامزاده” گذراندم که واقعاً از ایشان تشکر میکنم. خیلی کمک حالم بودند. استاد، بسیار با اخلاق هستند و به من اعتماد داشتند و من را خیلی سریع وارد بخش تولید کردند و توانستم با اولین مستندم حضور جشنوارهای داشته باشم.
سینمایی نیوز: بین این همه فیلم، به چنین جشنوارههای معتبر و بزرگی راه پیدا کردن، اتفاق بزرگی است.
– بنده حدود 20 سال یکی از بانیان برگزاری مراسمهای شهدا بودم و این بحث شهدای گمنام سالها دغدغه ام بود. و فکر میکنم این توجه دوطرفه هست. اگر مستندی بخواهد کار خوبی در بیاید هم باید دغدغهی سوژه باشد و هم دغدغهی کارگردان و برای آنها مسئله باشد. خیلی اوقات، من خودم اشک میریختم در حیطهی اتفاقاتی که میافتاد و همیشه برایم جای سوال بود. یکی از بستگانم که مفقود الاثر بود “فریدون یکهفلاح” نام داشت. مادر ایشان زن داییِ مادرم بود. تا روز آخر عمرشان که از دنیا بروند، چراغ حیاط خانهشان را در روستای “صالحیه” نظرآباد کرج روشن میگذاشتند و میگفتند: «که اگر فریدون برگشت چراغ حیاط روشن باشد». تشک فرزندش را تا آخرین روزِ عمرش کنار خودش می انداخت و میگفت:« اگر احیاناً فریدون برگشت، تشک او پهن باشد».
سینمایی نیوز: فکر ساخت این فیلم “برادرم نادعلی” از کجا آمد؟ چه اتفاقی افتاد که شما به فکر ساخت این مستند افتادید؟
– دههی 60 زمانی که تعدادی از هممحلیهای ما از روستای “صالحیه” برای آیین تدفین 2 تن از شهدای روستایمان “علی اصغر تکروستا” و “ناصر تکدهقان” به بهشت زهرا میآیند، آنجا به طور اتفاقی 2 سنگ مزار با نام شهید “نادعلی دهقانکار” میبینند که مدتی قبل شهید شده بود و خانوادهشان از او بی خبر بودند. این موضوع سالها برای من خیلی دغدغه شده بود.
همچنین چون یکی از بانیان یادوارههای شهدا بودم، همیشه برایم دغدغه بود که این “نادعلی دهقانکار” چه شد. گفتم برای او یک کتاب بنویسم که یک اتفاقی بیفتد؛ تا اینکه مستند ساز شدم که خودش یک قصهی طولانی دارد که چرا من در سن 41 سالگی به سمت مستند سازی آمدم. جالب اینجاست که هر جا که دور میزنم باز قصهی شهدا سراغم میآید. و اتفاقات بسیار خوبی هم در این مسیر افتاده است!
سینمایی نیوز: این اتفاق سالهای دور در “صالحیه” برای شما مسئله شده بود.
– بله. در روستای ما 4 شهید مفقودالاثر داریم که یکی از آنها “نعمت دشتگرد” نام دارد. برادر این شهید میگوید که تا 1 سال قبل که پدرم از دنیا برود تا زنگ خانه یا در خانه به صدا در میآمد، از جایش بلند میشد و میپرید و میگفت که حتماً “نعمت است” که برگشته است. پدران و مادرانِ شهدا هنوز هم چشم انتظار فرزندشان هستند. به نظر من باید یک فکری به حال آنها بکنند و این ده تا پانزده هزار شهید گمنامی که داریم را از طریق آزمایش DNA به خانوادهی آنان برسانند.
سینمایی نیوز: شهید “علی اصغر تکروستا” که تدفین پیکرشان بانی پیدا شدن مزار شهید “نادعلی دهقانکار” شد چه نسبتی با شما دارند؟
“علیاصغر تکروستا” از بستگان پدرم هستند. خودم هم این توفیق الهی را دارم که برادر شهید می باشم. نام برادرِ شهیدِ بنده “جمشید تکروستا” می باشد.
سینمایی نیوز: شهید “جمشید تکروستا” را هم معرفی میفرمایید؟
– برادرم سال 1363 در درگیری دموکرات و کوموله جانباز شدند. به گفتهی دوستانش چفیهاش را باز می کند و پایش را که مجروح شده بود میبندد. وقتی برادرم و دوستانش را به اسیری میگیرند، به گفتهی دوستان او، چون برادرم مجروح شده بود و در سمت کوههای کردستان بودند نمیتوانستند او را ببرند.
از سمت مقابل یکی میآید و جمشید را از پشت آنها میاندازد پایین و میگوید که او را نمیتوانید ببرید و یک تیر خلاص به او میزند و عکسِ آن هم موجود است. اسراء به یکی از روستاهای کردستانِ عراق می رسند. چون آنجا عروسی داشتند بقیه اسرا را که 4-5 نفر بودند، آزاد میکنند. اینها در مسیر، پیکر جمشید را بر میدارند و بر میگردند و در حال حاضر، مزار برادرم در “گلزار شهدای صالحیه” است.
سینمایی نیوز: پیشنهاد ساخت فیلم مستند را شما به خانواده “دهقانکار” دادید؟
– بله. من پیشنهاد دادم و به آنها گفتم حالا که شما میخواهید از طریق ارگانهای مختلف، بنیاد شهید و دفتر مراجع پیگیری کنید اگر اجازه بدهید من همراه شما باشم و مستند را بسازم.
سینمایی نیوز: تصویر برداری از کی شروع شد؟ یا امور مربوط به پژوهش که در مستند خیلی مهم است.
– با توجه به اینکه این کار 20 سال دغدغه خود من بود، بنابراین پژوهش زیاد زمان نبرد. دغدغه من این بود که چرا پدرِ “نادعلی دهقانکار” زمانی به جنون رسید و مادرش هم 2 سال بعد از فوت همسر، کلیههایش را از دست داد و دیالیزی شد. این افراد و خانوادههای شهدای گمنام دیگر را که میدیدم برایم دغدغه شده بود که این شهدا را چطوری میشود به خانوادهی آنان رسانید.
کمی که تحقیق کردم دیدم که آقای “دکتر محمود متولیان” در سال 1382 آزمایش DNA را وارد حوزه شهدای گمنام کردند و یادم هست که در مصاحبه گفته بودند که هیچ جایی از من حمایت نکرد؛ تا اینکه “سردار باقرزاده” را دیدم. زمانی که “سردار باقرزاده” را دیدم، مثل یک تشنهای بود و او نیز به دنبال چنین اتفاقی بود. با کمک “سردار باقرزاده” توانسته بودند یک مقدار بودجهای تهیه کنند.
“دکتر محمود متولیان”، دختر و عروسِ او همگی دکتر هستند و خانوادگی آزمایش DNA شهدای گمنام را دارند جلو میبرند و زندگی خود را صرف این موضوع کردهاند. مثل اینکه گلایه هم داشتند؛ ولی متاسفانه هیچ حمایتی از سمت ارگانهای مختلف بجز “سردار باقرزاده” اتفاق نمیافتد. به نظر من دولت باید یک بودجهای تعیین کند که این خانوادهی شهدای گمنام از بلاتکلیفی در آیند.
سینمایی نیوز: شهدایی که بعد از سال 1382 دفن شدند شناسنامه DNA دارند؟
– بله. همهی شهدا و تمامی خانوادههای شهدای گمنام، شناسنامه DNA دارند. تنها 12 الی 15 هزار شهید گمنامی که قبل از سال 1382 دفن شدند دارای آزمایش DNA نیستند. در اینجا با توجه به اینکه پدر و مادر این شهید به رحمت خدا رفتند، برای آزمایش DNA چون برادر شهید حضور دارند هم هیچ فرقی نمی کند.
سینمایی نیوز: چه شد که روایت را از سمت برادر شهید شروع کردید؟
– ایشان دغدغهمندتر از برادرهای دیگر بود. مقام معظم رهبری در بین مستندسازان یک جمله قشنگی فرمودند که: «سعی کنید مستندهایتان را از حالت گفتار محور دربیاورید». الان شما اگر به فردی بگویید که فیلم “برادرم نادعلی” قصهی شهدای گمنام است، حتماً فکر میکنند که مادر و پدر شهیدی را روی مبل نشاندهاند و مصاحبهای در مورد خاطرات آنها گرفتهاند. حضرت آقا فرمودند که از گفتارمحوری به سمت تصویر بروید. با توجه به اینکه با برادر شهید، آقای “صفرعلی دهقانکار” از قبل آشنایی داشتیم، و یک رفاقتی بین ما بود، خیلی راحت توانستم به سوژهام نزدیک شوم و روایتم را به تصویر بکشم. شهید “نادعلی دهقانکار” که شهید شدهاند و ما نمیتوانستیم از این شهید تصویری داشته باشیم. به خاطر جذابیتِ کار، پرترهی برادر شهید را ساختیم و این پرتره روایتی دارد و این روایت، روایتِ شهدای گمنام میباشد.
سینمایی نیوز: بقیهی خانواده در فیلم حاضر نشدند؟
– من به سراغ آنها نرفتم؛ چون نظرم این است که وقتی روی یک سوژه متمرکز بشویم، قصه قشنگتر جلو میرود و پراکنده نمیشود.
سینمایی نیوز: در روند کار به بنیاد شهید و در مجموع، به چه اداراتی مراجعه میکردید؟
– آن فردی که در بنیاد شهید کار میکند، خودش باید درد کشیده باشد تا بتواند درد این خانوادهی شهدا را درک کند. به عنوان مثال همانطور که در صحنهای از فیلم میبینید حتی آنها نمیدانند که ولی فقیه در بنیاد شهید یک نماینده دارند! میگویند ما معاون رییس جمهور داریم و کسی را به عنوان نمایندهی رهبری یا ولی فقیه در اینجا نداریم. فردی که هنوز اینها را نمیداند ولی کارمند بنیاد شهید است! حدوداً 5 ساعت زمان برد که اینها بتوانند یک نامه تنظیم کنند؛ چون نمیدانستند که عنوان نامه را خطاب به رئیس بنیاد شهید چگونه بنویسند. حضرت آیتالله بنویسند، حضرت آیتالله العظمی بنویسند و گفتند که حتماً در نامه بنویسید مسئول عالی! به نظر من کارمند بنیاد شهید باید خودش دغدغهی این خانوادهها را داشته باشد، یا از خودِ همین خانوادهها باشد. چقدر خوب است که فرزندان شهدا، خانوادههای شهدا، از همینها کارمندان بنیاد شهید باشند.
این کارِ پیگیری نبش قبر فقط از طرف دفتر آقای “علوی گرگانی” و مقام معظم رهبری حمایت شد. به خاطر خیلی از محدودیتها ما خیلی از چیزها، پیگیریها و بی توجهیها به خانوادهی شهدا را نتوانستیم در فیلم بیاوریم.
سینمایی نیوز: آیامشکلات دیگری هم سرِ راهتان در ساخت فیلم مستند وجود داشت، یا همکاری خوب بوده است، ولی مشکلات مربوط به خانوادهی شهید بوده است؟
– نمیدانم چرا اجازه تصویربرداری در نهادها و ارگانها باید این همه سخت باشد. من را 10 نفر سفارش کردند که ایشان از BBC نیامده و خود ایشان برادر شهید است. از سپاه و جاهای دیگر تماس گرفتند و گفتند که هیچ موردی ندارد؛ تا اینکه ما توانستیم برویم و تشکیلات ادارهی خودشان را به تصویر بکشیم.
سینمایی نیوز: در حال حاضر کار به کجا رسید؟
– رسالت یک مستند این است که بتواند گرهای از مشکلات جامعه را باز کند. بعد از اکران این مستند، بسیار تماس داشتیم. از سپاه قدس تماس گرفتند و برای دیدار به خانهی شهید نادعلی و برادر ایشان، صفرعلی آمدند. از معراج شهدا و ستادکل نیروهای مسلح نیز تماس گرفتند و طی جلساتی که حدودا 1 ماه یا 45 روز پیش برگزار شد، قرار بر این شد که طی مراحل قانونی، مساعدت کنند و این شهید را به زادگاهش برگردانند.
سینمایی نیوز: بعد از نمایش فیلم، از بنیاد شهید هم تماس گرفتند؟
– متاسفانه خیر؛ هنوز تماس نگرفتهاند.
سینمایی نیوز: آیا شما فکر میکنید که به خاطر زیر بار بحث مالی نرفتن است که بنیاد شهید اینقدر این قضیه را سخت میخواهد بپذیرد؟
– تقریباً میشود گفت که به این دلیل است و جالب این است که با خیلی از خانوادههای شهدای گمنام که صحبت کردم، حاضر هستند هزینهی آزمایش دی. ان. ای را پرداخت کنند. شما نمیدانید که چشم انتظاری خانوادهی شهدا چقدر سخت است؛ چون محجوب و معذب هستند، هیچ وقت خواستههایشان را علنی مطرح نمیکنند.
سالیان سال هم که صبر کنید و همهی پدرها و مادرهای شهدای گمنام هم که از دنیا بروند، یکبار شما این صدا را نمیشنوید که بگویند بیایید و بچه من را بدهید. متاسفانه مسئولین بعضی از ارگانها و ادارهها از این حجب و حیای پدران و مادران شهدا دارند سوء استفاده میکنند. این پدرها و مادرها ذرهذره دارند میسوزند و از دنیا میروند و بعضیها هم نابینا شدهاند از بس که اشک ریختند. بعضیها مثل پدر شهید نادعلی، به جنون رسیدند. صفرعلی میگفت که پدرم حتی حیوان را که میدید جلویش را میگرفت و میگفت: تو خبر داری نادعلیِ من رفته و برنگشته؟!
سینمایی نیوز: آیا این مورد مالی را به طور ضمنی هم گفتند؟
– من چون بعضی از چیزها را قول دادم حرفی نزنم، نمیتوانم بگویم ولی متاسفانه به خاطر مسائل مالی هم هست. این انسانها اصلاً دغدغهی خانواده شهدای گمنام را ندارند. اگر دغدغه داشته باشند مسئله مالی را میشود به گونهای حل کرد. کل خانوادهی شهدای گمنام حاضراند که مسئلهی مالی را خودشان پرداخت کنند. به عنوان مثال، یک روستایی میگوید که من همهی گوسفندانم را میفروشم تا فرزندم را پیدا کنم؛ یا خانهام را میفروشم و مستأجر میشوم تا فرزندم را پیدا کنم.
در این ادارهها انسانهای دغدغهمند کم است. متاسفانه ادارههای ما گزارشی تهیه میکنند، 2 تا عکس میاندازند و داخل کانالشان میگذارند که ما رفتیم با خانوادهی شهید یک دیداری داشتیم؛ و همه اش یک چیز ظاهری و صوری است؛ ولی به آن صورت که بروند و پای درد دل و مشکلات خانوادههای شهدا بنشینند، این کار را نمیکنند. حتی خانوادهی شهدا حاضراند که بنشینند و با آنها درد دل کنند و از آنها هیچ چیزی نمیخواهند. واقعاً هم کسی به سراغ آنها نمیرود. افرادی که میروند و پیگیر میشوند، به مشکلاتشان رسیدگی میشود. ولی آن خانوادهای که نرود و پیگیر مشکلاتش نشود و دغدغههایش را نگوید کسی سراغش نمیرود.
سینمایی نیوز: پدر شهید سال 1375 ابتدا ناپدید و سپس مرحوم شدند؟
– پدر شهید بارها ناپدید شده بودند ولی او را پیدا می کردند. اما در آخرین مرتبه ایشان یک ماه ناپدید شدند و در این یک ماه، گاهی از بلندگوی مسجد اعلام می کردند که مثلا امروز جمعه همه جمع شوند برویم دشت “صالحیه” را بگردیم ببینیم او را پیدا می کنیم یا نه. بالاخره یک شکارچی در حالی که از دور با دوربینِ شکاری انتهای دشت را نگاه میکرده، جسد او را پیدا میکند. دامادِ ما که رفته بودند جسد پدر شهید را بیاورند می گفت که پدر شهید کفشهایش را زیر سرش گذاشته بود و رو به قبله دراز کشیده و از دنیا رفته بودند.
سینمایی نیوز: مادرِ شهید به چه صورت از دنیا رفتند؟
– مادر شهید 2 سال بعد از این اتفاق، در سال 1377 کلیههایشان را از دست دادند و دیالیزی شدند و از دنیا رفتند.
سینمایی نیوز: در بارهی دو سنگ مزاری که در قطعه 44 بهشت زهرا (س) حالا یکی شده است نیز توضیح بفرمایید.
– این قطعاً و 100 درصد دوتا مزار بوده و طبق گفتهی برادر شهید، آقای “صفرعلی دهقانکار” و معراج شهدا، در سالی، سنگ مزارها کامل تعویض شده است. به قول صفرعلی، دیدهاند دوتا شهید در قطعه شهدای گمنام به همین نام و به همین نام پدر هستند، احتمالاً یکی از دو قبر را حذف کردهاند. این قطعاً دو تا مزار بود ولی اینکه یکی از قبرها چطور حذف شده، برای ما جای سئوال است و معراج شهدا گفته است که در درجه اول، همین سنگ مزاری که هست را نبش قبر کنیم و آزمایش DNA بگیریم. چنانچه اگر این نبود، برویم سراغ دومی و آن را پیدا کنیم.
سینمایی نیوز: جای مزار دوم هنوز مشخص نشده است؟
– خیر. هنوز مشخص نشده است. ما داریم به سراغ پروندهها میرویم. این امکان دارد که یک پیگیری طولانی داشته باشد. حالا همین قبری که هست را ما نبش قبر کنیم و آزمایش DNA بگیریم.
سینمایی نیوز: این رسالت دیگری را بر دوش شما می گذارد که آن شهید دیگری که مزارش مشخص نیست هم میتواند به آغوش خانوادهاش برگردد. نمیتوانند بگویند حالا که این شهید پیدا شد، شهید دیگر را رها کنیم.
– در بین این 5 مستندی که ساختهام، همیشه فیلم ساختَنَم یک بحثیست و بعد از مستند، پیگیر کار این خانواده شهدا هستم. مثلاً پروندهی آقای “محمدزمان” که 75 ترکش در بدنش هست و 2 سال اسیر بوده و با 57 -58 سال سن در سرِ میدان اهواز میایستد و برای کارگری میرود. پروندهاش را آوردهام که در تهران پیگیر پروندهاش باشم.
سینمایی نیوز: جای آن مزار هنوز مشخص نیست؟
– نه. هم ما گشتیم و هم خودشان 2 الی 3 روز گشتند. آقای “رنگین” فرستاند و گشتند ولی پیدا نکردند.
سینمایی نیوز: ولی خودشان شمارهی قطعه و ردیف را دارند.
– بله، قطعاً دارند. باید بروند دفاتر قدیم و یا پروندههای سنگ مزارهای بهشت زهرا را بررسی کنند.
سینمایی نیوز: عکسی از آن موقع نبوده است؟
– 2 پرونده بوده است. در یکی از پروندهها روی پوتین، نام “نادعلی دهقانکار” نوشته شده بوده و در پروندهی دیگر یک نامه در جیب او به نام “نادعلی دهقانکار” بوده است. رزمندهای که نامه در جیبش بوده گروهبان بوده است. گروهبان به احتمال زیاد نامهها را جمع میکرده که به شهری ببرد و شهید نادعلی نامه را به او داده است. نادعلی دهقانکار گروهبان نبوده، بلکه سرباز بوده است.
سینمایی نیوز: برادر شهید، آقای “صفرعلی دهقانکار” فرموده بودند که چهار شهید با نام فامیل “دهقانکار” داریم که با آن میشود 5 شهید؛ چرا این شهید را که دفن میکردند به خانواده اطلاع ندادند؟ و اینکه پس، از اول به نام “نادعلی دهقانکار” دفن شده است و اینطور نبوده که گمنام دفن شود.
– برحسب اتفاق، هممحلیها دیدند که اینجا یک مزار هست. حتی زمانی که دفن کردند، اطلاع ندادند. هم محلیها موقع دفن شهید “علی اصغر تکروستا” و شهید “ناصر تکدهقان”، مزار “نادعلی دهقانکار” را آنجا میبینند.
سینمایی نیوز: تصویر برداری چقدر طول کشید؟
– 14 ماه طول کشید. علتِ آن این بود که نخواستم یک چیزی را بسازم، بلکه خواستم اتفاق بیفتد.
سینمایی نیوز: چه مدت فیلم گرفتید؟
– نزدیک به 75 ساعت. و همیشه دوربین را روشن نگهداشتم که به صورت طبیعی آن اتفاق بیفتد. یادم هست زمانی که به معراج شهدا رفتیم و کار درست نشد، سرداری که از آشنایان بود، به من زنگ زدند و گفتند که میخواهید من بسپارم که این قضیه حل شود؟ گفتم که نه. من میخواهم که روایت طبیعی، فیلم را به جلو ببرد و اگر هم که قرار باشد شما این قصه را حل کنید، من در فیلم میآورم که این کار از طریق پارتیبازی حل شد. چون دقیقاً هر اتفاقی که میافتاد را ضبط میکردم و میگفتم میآورم که خودِ خانواده شهید نتوانستند این مشکل را حل کنند؛ بلکه با یک اعمال نفوذ این قضیه حل شد.
فاشنیوز: پس تولید و تدوین چقدر زمان برد؟
– 4 ماه.
سینمایی نیوز: در خصوص شیوه کارگردانی هم توضیح بفرمایید؟
– نگاهم در مستندسازی این است که مستندساز پرتره باید تجهیزات و عوامل تولید را سبک کند. من نظرم این است که یک مستندساز باید از نظر تجهیزات، سرش را زیاد شلوغ نکند. وسواس باعث می شود که ما کاری را شروع نکنیم. من با یک دوربین “آ ایکس “100 و یک عدد میکروفن “هاش اِف” و یک “سه پایه” بدون اینکه خودم را درگیر تجهیزات کنم، فیلمی را ساختم که الان در جشنوارهی جهانی است. من تنهایی به ساخت فیلم مستند میروم که بتوانم به سوژهام نزدیک شوم.
در مستند برادرم نادعلی، همانطور که دیدهاید سوژه خیلی با دوربین و خودم راحت است و علتش هم این است که پشت دوربین فقط من یک نفر، با یک دوربین و یک سهپایه و یک ضبط صوت، بودهام. همیشه کنار سوژهام بودم و خیلی اوقات بدون دوربین هم پیگیر او شدم. این خیلی مهم است که سوژه بتواند به کارگردان اعتماد کند. من درگیر مشکلات سوژهام بودم و حتی خیلی اوقات با یکدیگر به آبیاری زمین می رفتیم.
همهی فیلمهایم را تک دوربینه خودم میسازم و تصویربردار و صدابردار، خودم هستم. حقیقت امر این است که من تجربهی زیادی در این فضا ندارم، ولی با توجه به تجربیاتی که دارم احساس میکنم مهمترین مسئله در مستندسازی این است که طرف، مستندی که میخواهد بسازد دغدغهاش باشد. و متاسفانه به دلیل اینکه از مستندسازان حمایت مالی نمیشود، مستندسازان به خاطر مسایل مالی، با سختی دست به کار میزنند و ممکن است به فیلمی که میخواهند بسازند علاقهای نداشته باشند.
سینمایی نیوز: این فیلم را با سرمایهی شخصی خود ساختید؟
– همهی مستندهایم را اول خودم تولید میکنم و بعداً به ارگانها و شبکههای مختلف عرضه میکنم. اولاً اینکه یک مستندساز باید دغدغهی مستندسازی داشته باشد و دلش بخواهد و دلش رضا باشد تا مستند، مستندِ خوبی باشد. من دوست دارم مستند پرتره بسازم و با تک قصههایی از هزاران قصهای که در جامعه وجود دارد کارنامهام را به پیش ببرم.
سینمایی نیوز: مجری طرح را نیز معرفی بفرمایید؟
– دفتر “مرکز فرهنگی میثاق” مجری طرح پروژه بودند. فیلم هم تهیه شده در “مرکز مستند سوره” است. من از تک تک بچههای “مرکز فرهنگی میثاق” تشکر میکنم. من با اینها زندگی کردهام و علتش این است که زود راه افتادم و از هر کدام از بچه ها یک تجربه کسب کردهام و پیگیرش بودهام. از “حمید مشایخی” که عهدهدار تدوین فیلم بود سپاس دارم. تشکر ویژه از آقای “محسن اسلامزاده” و همینطور دیگر دوستانِ “مرکز فرهنگی میثاق” به ویژه “سلیم غفوری” مدیر محترم شبکهی افق سپاسگزارم.
سینمایی نیوز: فیلم تاکنون جایزه دریافت کرده است؟
– جایزه فعلا دریافت نکردهام ولی در برنامه “به اضافهی مستند” تلویزیون از بین 25 مستندی که طی یک سال و نیم یا 2 سال پخش شده است، بالاترین نمره را کارشناسها به مستند ما دادهاند.
سینمایی نیوز: 5 فیلم مستند تاکنون ساختهاید که این نخستین فیلم بوده است. بقیه فیلمهایتان را هم معرفی بفرمایید؟
– فیلم “بچه شمرون” از شبکهی 1 و مستند پخش شده است که بازتاب بسیار خوبی داشته است. ساخت هر 5 فیلمم در این یک سال و نیم اتفاق افتاده است. فیلم “گوشی باز” که همان فیلم “استراحت بماند” است که آن هم پرترهی یکی از بچههای جهادی است که خیلی کارهای موفق و بزرگی در شیراز انجام داده است. 7 ماه است که در بیمارستان “علی اصغر” درگیر کرونا میباشد. یک روستا در لرستان را کامل در زلزله ساختهاند. ایشان یک قصهی متفاوتی دارد و از نظر ظاهر، شبیه به شهید “علی خلیلی” هم هست. و مادر شهید، ایشان را به فرزندی قبول کرده است و با هم رفت و آمد دارند. مستند “زمان” در خصوص زندگی آقای “محمد زمان”دیگر تولیدم است. پرتره یک آزاده که 2 سال اسیر بوده و جانباز میباشد و با وجود 75 ترکش در بدن، صبحها بر سر میدان اهواز میایستد و به کارگری میرود که در “اندیکا” ساخته شده است و مراحل آخر تدوینش هست. و دیگری “تالاب” نام دارد که همان تالاب “صالحیه” میباشد. تالاب با یکسری مشکلاتی رو به رو است و فیلم در مورد محیط زیست است. و آخرین مراحل تولید را میگذراند. انشاءالله بعد از این مستند، گرهها و مشکلات تالاب حل شود.
گفتنی است فیلم مستند “برادرم نادعلی” یکشنبه 9 خرداد 1400، ساعت 17:50 در سالن شماره 3 سینما چارسو و سه شنبه 11 خرداد 1400، ساعت 19:50 در سالن شماره 2 سینما آزادی برای عموم مخاطبان به نمایش درمیآید.
| گفتوگو از: تورج اردشیری نیا
| عکس از: الهام سادات روئین تن