سینمایی نیوز – فیلم مستند “برادرم نادعلی” ساختهی درخشان “علی تکروستا” به بخش “شاخههای زیتون” سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر اختصاص داشت. موضوع حساسیت برانگیز فیلم باعث شده بود که استقبال خوبی برای تماشای اثر از سوی مخاطبان جشنواره که عموماً تماشاگران حرفهای سینما هستند، و همچنین از جانب خانوادهی ایثارگران به عمل آید.
پس از نمایش فیلم در کاخ جشنواره، با دو تن از حاضران “صفرعلی دهقانکار” که در فیلم، بار روایت بر روی شخصیت او متمرکز شده بود و برادر شهید “نادعلی دهقانکار” میباشد، برای تماشای فیلم به کاخ جشنواره آمده بود، و دیگری، “منصور نظری”، از تماشاگران جدی این مستند به گفت و گو نشستیم.
ابتدا صفرعلی دهقانکار بیان داشت: «آنچه که شما در مدت زمان 75 دقیقه در فیلم دیدید بُرِشی از 75 ساعت تصویربرداری از رنجی بود که بر ما در طول این سالیان رفته است و رنج آورتر از آن این میباشد که به آن صورت با ما همکاری نشده است و نتیجه قطعی را دریافت نکردیم.
در این میان همهگیری کرونا نیز مزید بر علت شد و همینطور مشغلههایی که بنده شخصاً در زندگی دارم حاصل کار را به تعویق انداخت. البته این مسئولین هستند که میبایستی پیگیر کار و تماس با بنده باشند اما متاسفانه اینجا برعکس شده است و این من هستم که در این سالها به دنبال مسئولین میدوم. اگر همکاری نکنند همچنان نتیجه نمیدهد. از جایی به بعد هم آقای “علی تکروستا” در قالب مستند ساز به ما اضافه شدند تا بلکه در نتیجه گیری تسریع شود».
وی افزود: «در این بین یک اتفاق عجیب نیز افتاد و آن اینکه ما متوجه شدیم از دو مزاری که در قطعه 44 گلزار شهدای بهشت زهرای تهران به نام “نادعلی دهقانکار” بود یکی از این قبور مفقود شده است. ما برآن بودیم که از بقایای اجساد باقی مانده در این دو مزار آزمایش DNA به عمل آوریم تا مشخص شود کدام یک از پیکرهای این دو شهیدِ همنام متعلق به برادر ما میباشد اما حالا با تخریب شدن یکی از این قبور میبایست ابتدا از این مزاری که موجود میباشد نبش قبر و آزمایش DNA به عمل آید و در ادامه اگر نیاز شد باید به پروندههای موجود از سالهای قبل در سازمان بهشت زهرا و معراج شهدا و بنیاد شهید رجوع شود تا مشخص گردد آن پیکر دفن شده در مزاری که حالا اثری از آن باقی نمانده متعلق به چه رزمندهای بوده است».
برادر شهید با ذکر خاطرهای بیان کرد: «در واقع سال 69 که برای نخستین بار توسط هم محلیهای ما که برای انجام خاکسپاری شهیدان “علی اصغر تکروستا” و “ناصر تک دهقان” به تهران آمده بودند این دو مزار رویت شده بود با دو قبر به نام “نادعلی دهقانکار” مواجه بودیم اما مدتی است که یکی از این دو قبر ناپدید شده است. کار الان کمی سختتر شده است. خواسته من این است که این آزمایش DNA هر چه سریع تر انجام شود و اگر به نتیجه نرسیدیم آن مزار و هویت پیکر رزمندهای که در آن مدفون شده بود کشف شود».
او در همین رابطه اضافه کرد: «به ما اینطور گفته بودند که از این دو شهید با نامهای “نادعلی دهقانکار”، یکی رزمنده و دیگری گروهبان بود. فامیلی “دهقانکار” در سراسر کشور بسیار نام فامیلی نادریست. در کل ایران 4 شهید با نام “دهقانکار” هستند. یکیشان “مرادعلی دهقانکار” نام دارد که پسر عموی من است. دیگری “محسن دهقانکار” است که هم محلی من است و الان در شمال (شهسوار) مدفون میباشد. یک شهید دیگر با نام “دهقانکار” نیز در لرستان آرمیده است. من حتم دارم شهیدی که در بهشت زهرا دفن هستند برادر من میباشد.
من احتمال میدهم آن شهید دیگری که با نام “نادعلی دهقانکار” در همان قطعه دفن میباشد شخص دیگری است که احتمالاً نامهای در جیب او با نام برادرم قرار داشته و یا پوتین برادرم را که اسمش بر آن حک شده به پا کرده بوده و این اتفاق رخ داده است. اصلا مزاری که الان با نام برادرم وجود دارد، مکان آن فرق میکند با مزار دیگری که من همان سالهای ابتدایی دیدم و کمی با این قبر فاصله داشت».
وی با اشاره به نامهای که از دفتر یکی از مراجع عظام دریافت داشته است بیان کرد: «حتی در استفتائی که از مرجع عالیقدر “علوی گرگانی” داشتیم، این طور اعلام کردند که چون 30 سال از زمان دفن پیکر شهید گذشته است، بنابراین نبش قبر همراه با هتک حرمت نمیباشد و این طور نیست که تنها چند ماه از تاریخ دفن گذشته و گوشت بر بدن، بدون تغییر مانده باشد. ما این نامه را همراه با درخواستمان به بنیاد شهید تهران و البرز و نظرآباد ارائه دادیم اما آنها به ما جوابی در قالب نامه ندادند و تنها به یک توضیح ضمنی مبنی بر همکاری اکتفا کردند. حتی این را به شما بگویم، زمانی که دوربین تصویربرداری در طول ساخت فیلم روشن بود، کارکنان بنیاد با ما جلوی دوربین برخورد خوبی داشتند اما تمامی اینها بعدا فراموش میشد. حتی بعدها تا به الان یکبار نیز با من تماس نگرفته اند که بگویند کجا هستی و چه میکنی».
دهقانکار این طور به صحبتهای خود پایان داد: «در سنگ مزار ابتدایی که سالیان دور ما رویت کردیم، فقط نام شهید نادعلی دهقانکار روی آن حک شده بود؛ اما بعداً با مزاری روبهرو شدیم که روی آن نام پدر و تاریخ و محل شهادت درج شده بود که در پیگیریهایی که داشتیم به ما اعلام کردند برادر دیگرم “سلطانعلی دهقانکار” این اطلاعات را با کپی شناسنامه در اختیار آنها قرار داده است. تاریخ و محل شهادت را هم نفت شهر به 31/4/1367 تقریبی در نظر گرفتند؛ چرا که عملیات مرصاد در آن محدودهی زمانی واقع شده است.
برادرم پیش از رسیدن موعد خدمت سربازی نیز در جبهه حضور داشت و بعدها طی نامهای به ما اعلام کرد که میخواهد در مدت زمان خدمت سربازی نیز در منطقه باقی بماند که 3 ماه آموزشی را در بیرجند طی کرد و سپس به پادگان باختران و سرپل ذهاب اعزام شد. برادر من متعلق به محل دیگری غیر از تهران میباشد و پدر و مادر ایشان و تمامی اجدادشان برای منطقه دیگری هستند؛ پس چرا در اینجا همچنان دفن باشد؟! ما می خواهیم ابتدا آزمایش DNA انجام شود و سپس پیکر به زادگاه شهید منتقل گردد. برخی از مسئولین به من میگویند این مزار و پیکری که در آن قرار دارد را همینطوری که هست بپذیر؛ اما من به آنها میگویم اگر خود شما بودید قبول میکردید. بنیاد شهید و معراج شهدا باید به ما کمک کنند؛ اما من تعجب میکنم که کاری صورت نمیگیرد».
تمام دلخوشیهای من از دنیا دو چشمت بود!
منصور نظری، از علاقهمندان سینمای “علی تکروستا” و از تماشاگران فیلم “برادرم نادعلی” هم در خصوص ویژگیهای این اثر اظهار داشت: «زمانی که آقای “تکروستا” مستند را تولید میکردند سرِ پروژهی دیگری با ایشان همکاری داشتم و داستان را برای من تعریف میکرد که ما داریم این کار را انجام میدهیم و در این مرحله هستیم و این اتفاقات افتاده بود و اینجاها رفتیم و داستان را به صورت کامل، بدون اینکه من ببینم، به صورت روایی تعریف کردند و خیلی برایم جذاب بود. اصلا یک چیز عجیبی بود و باور نمیکردم که برای یک خانوادهی شهیدی که مسئولان زباناً این همه برایشان ارزش قائل هستند، یک چیز بسیار سادهای مثل آزمایش DNA از ایشان دریغ شود.
اینکه بخواهند برایشان آزمایشی انجام بدهند تا که شهیدشان برگردد. بالاخره برادرشان است و خانوادهشان است و چشمانتظار هستند که برگردد. خیلی از خانوادهی شهدا هنوز هم امید دارند که فرزندشان زنده باشد و برگردد. این سالیان سال که جلو آمدیم بعضا یکسری چیزهای دکوری و ویترینی دیدیم که در اصل برای آن مفاهیم، آنچنان ارزش و احترامی قائل نیستند؛ یعنی اینها گذشته و فرسوده شده است و ارزش های آنها از بین رفته است. و به گونه ای می خواهند از سرشان باز بکنند. از این باب، کار “علی تکروستا” بسیار جالب بود و دلی بود و عاشق کارشان بودند و همذاتپنداری عجیبی با این موضوع داشت.
او با اشاره به موانعی که بر سر راه انجام آزمایشات DNA شهدای گمنام ایجاد می شود گفت: «این ممکن است به این دلیل باشد که مسئولین نمیخواهند زیر بار تعهدات مالی به خانوادهی شهید بروند. خود آقای “تکروستا” گفته اند که به ایشان صراحتا این را بیان داشته اند. اصلا یک سیاست کلی است که اگر ما این کار را انجام دادیم، فردا بقیهی خانوادهی شهدا هم می آیند. هزاران شهید گمنام داریم که صاحب دارند. پدر و مادر و خانواده و برادر دارند و چشم انتظار فرزندشان هستند. مثلا شهید اهل لرستان است، ولی برده اند مازندران دفن کردهاند. شهید مازندران را به عنوان مثال در دانشگاه صنعتی شریف، در تهران دفن کرده اند. شهید دانشگاه صنعتی شریف را در چهار محال و بختیاری دفن کردند. همه به دنبال این هستند که عزیزشان برگردد؛ ولی اینها می گویند که پدر و مادرها که فوت کردهاند و برادر و خواهرها که در قید حیات هستند داغدار نیستند؛ پس دیگر قضیه را زنده اش نکنیم که حالا آنها بیایند و ما بخواهیم نبش قبر بکنیم و با DNA تشخیص دهیم و یک سری دفتر و دستک و پروژه و برنامه انجام بدهیم و در این بین به کار و زندگیمان هم نمی رسیم و این کارها خسارت مالی هم برایشان دارد. اینها صراحتا گفتهاند که یکی از دلایلی که این بحث را باز نمی کنند بحث مالی است».
وی با ذکر خاطره ای در این باره افزود: پسردایی مادرم مفقودالجسد است و یک سنگ قبری دادند و پدر ایشان همین امسال فوت کردند؛ که بالای 90 سالشان بود. مادر ایشان هم فوت کرده اند. تا آخرین روز زندگی چشمانتظار فرزندشان بودند. آقایان و مسئولین می خواهند یک سرپوشی روی آن بگذارند که سر و صدایش درنیاید و یک مدت دیگر هم قضیه تمام شود و یک یا دو نسل از روی آن می گذرد.
او در پاسخ به اینکه با این اوصاف چکار می شود برای خانوادهی دهقانکار و باقی خانواده های شهدای گمنام انجام داد گفت: راهکار مشخص است. ولی مسئولین نمی خواهند این کار را انجام دهند؛ چون برایشان بحث های مالی دارد و کلی وقتشان را می گیرد و برایشان کارایی ندارد و این موضوع را مختومه شده می دانند و نمی خواهند پرونده های شهدای گمنام را باز کنند. این موضوع برایشان ارزش آنچنان ندارد. وگرنه راهکار مشخص است. 1- شهدایی قبل از سال 1382 یعنی سالی که آزمایش DNA آمده است بانک ندارند. شهدای گمنام ما مشخص است. در بهشت زهرا و هرجایی که محل دفن شهدا باشد، بروند نمونهبرداری کنند و یک بانکی مشخص کنند و از خانواده شهدا هم یک بانکی مشخص کنند. بنیاد شهید و پزشکی قانونی کارمند زیاد دارد و امکاناتش را دارند که این کار را انجام دهند و DNA تهیه کنند. کاری است که 2 یا 3 ساله می توانند پوشه بندی کنند. خانواده های شهدا و اجساد را بگذارند کنار همدیگر. این کار خیلی راحت است و چیز پیچیده ای نیست؛ اما منفعتی برایشان ندارد!
گفتنی است فهرست عوامل فیلم مستند “برادرم نادعلی” به این شرح می باشد: کارگردان و تصویربردار: علی تکروستا، تهیه کننده: محسن اسلامزاده، تدوین: حمید مشایخی، طراحی و ترکیب صدا: محمدحسین ابراهیمی، مدیر تولید: محسن تکروستا، عکاس: امید یکهفلاح، اصلاح رنگ و نور: محسن خیرآبادی، امور اداری: علیرضا حسنی، روابط عمومی و تبلیغات: محراب محمدزاده، وحید شاهی، مجری طرح: موءسسهی فرهنگی میثاق.
فیلم مستند “برادرم نادعلی” یکشنبه 9 خرداد، ساعت 17:50 در سالن شماره 3 سینما چارسو و سه شنبه 11 خرداد، ساعت 19:50 در سالن شماره 2 سینما آزادی برای عموم مخاطبان به نمایش درمیآید.
سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، پنجم تا دوازدهم خردادماه به دبیری محمدمهدی عسگرپور در تهران، پردیس سینماگالری چارسو، سینما آزادی و سینما کانون برگزار می شود.
گفتگو از: تورج اردشیری نیا
| عکس از: الهام سادات روئین تن