شجریان موسیقی را از فضای مجلسی به سمت امری فرهنگی و اجتماعی برد
صادقی گفت: فرهنگ ایران به جز ادبیات کلاسیک، ۴ پرچم حیرتانگیز دارد. موسیقی، نمایش، فرش و معماری از جمله این موارد است. شجریان یکی از مفاخر موسیقی است. شوپنهاور میگوید که در هنرها همه میکوشند تا به موسیقی برسند. مصداق این سخن شوپنهاور برای من، ربنای شجریان است؛ این موضوع صرف نظر از این بوده که شما شیعه، سنی و یا پیرو هر دیگری باشید. زیرا این نوا در دل و جان شما مینشیند.
او افزود: شجریان با تبحری که بر فرهنگ عمومی و مذهبی تا ادبیات ما داشت؛ هنرمندی یگانه شد. ادراکش بر فرهنگ، موسیقی و اشعاری که میخواند، ادراک بزرگی بود. آقای شجریان هنرمندی یگانه بود که ویژگیهای مهمی داشت. اولین ویژگی او ادراک است. ادراک او از فرهنگ و اشعاری که میخواند بسیار ریشهدار بود و همین موضوع یکی از عوامل تاثیرگذار بودن اوست. دومین مورد تسلط فنی اوست که او را جلوتر از بقیه برده بود. سومین مورد احساس است که آن را در ملودیها و تحریرهایش به نمایش میگذاشت. زیرا او سرد و گرم زندگی را تجربه کرده بود. آقای شجریان دارای این سه ویژگی بسیار ویژه و والا بود که توانست به چنین جایگاهی دست پیدا کند.
این کارگردان تئاتر در ادامه بیان کرد: با این همه آنچه از او تصویری نمادین ساخت؛ تنها معطوف به این تکنیکها نبود؛ بلکه تشخص اوست که او را چون لطفی و علیزاده و … از دیگران متمایز کرد. آنها با کارهای خود به موسیقی بعد اجتماعی دادند و با شور و خروشی که داشتند موجی ایجاد کردند که موسیقی را از فضای مجلسی به سمت امری فرهنگی و اجتماعی برد. این مسئله بسیار با اهمیت است و فکر میکنم آقای شجریان اولین کسی بود که این کار را انجام داد.
شجریان موسیقی را از سطح حس وارد حوزه هنر کرد
یونس شکرخواه استاد دانشگاه و روزنامهنگار نیز در این مراسم گفت: نباید در اینجا از موسیقی بگویم؛ زیرا حضورم در این مکان و امکانی که اکنون به من سپرده شده است، به خاطر سه دهه دوستی با محمدرضا شجریان است. باید بگویم یکی از بزرگترین اتفاقاتی که توسط شجریان برای موسیقی ایران ایجاد شد، کشیدگی دامن موسیقی از پدیدهای سمعی به شرایط و ابعاد دیگری بود. شاید بتوان گفت که این اتفاق در یک تاریکی مطلق صورت گرفت.
او افزود: در واقع شجریان موضوع موسیقی را از سطح حس وارد حوزه هنر کرد. کاش دوستانی که به حوزه فلسفه آشنا هستند، از این زاویه به این موضوع نگاه میکردند. شجریان دائم تاکید میکرد که موضوع موسیقی فقط مهارت نیست؛ بلکه رخداد حقیقت بوده که پدیدهای درونی شده است. او برای موسیقی ایرانی شرایطی ایجاد کرد که تاکید جدیدی روی معنا بر فرم داشت. زندهیاد شجریان انسانی کاملا چند بعدی بود که نگاهش به موسیقی و خط را کاملا درک میکرد. او به تحریر به مثابه کشیدگی خط در خوشنویسی نگاه میکرد. البته نه هرجایی که اغتشاش معنایی پیدا کند.
این روزنامهنگار با تاکید بر مهارتهای شجریان در هنرهای دیگری چون خوشنویسی به ارتباط خوانش موسیقایی او با هنر خوشنویسی و دیگر هنرها اشاره کرد و ادامه داد: زندهیاد شجریان همواره رعایت مخاطب را میکرد. او خود را با جامعهاش بیارتباط نمیدانست و به قدری روی این موضوع حساسیت داشت که مثال زدنی بود. در حقیقت پیش درآمدی که به مخاطب داشت، او را به جایی رساند که میبایست با آنها در ارتباط باشد. زندهیاد شجریان خویشتن داری فراوانی داشت و همین موضوع موجب شده بود که گاهی متن به حاشیه کشیده شود.
شکرخواه در پایان گفت: او فرامتن را به خوبی درک میکرد؛ همین مسئله هم سبب میشد تا شجریان موقعیت را به مقصد تبدیل کند. او فهمید راه دشواری در پیش دارد؛ از همین رو باید متن با فرامتن و حاشیه گره میخورد. به هر ترتیب در نهایت توانست از یک مطرب، استاد موسیقی بسازد؛ استاد محمدرضاشجریان.
دنیا مشتاق فرهنگ و هنر ماست
غلامحسین امیرخانی خوشنویس و رئیس شورای عالی خانه هنرمندان ایران نیز در بخش دیگری از این مراسم گفت: بعد از سخنرانیهای درخشانی که در این مراسم صورت گرفت، بیش از پیش متوجه شدم که ما در همه عرصهها، صاحب گنجهایی هستیم که اگر فرصت مناسب به آنها داده شود، در رفیعترین قلههای هنری جهان میایستند. همانطور که حافظ و سعدی هم همچنان از چنین جایگاهی در جهان برخوردارند.
او افزود: خودم را مستحق صحبت کردن از موسیقی نمیدانم؛ تنها نکتهای که در این لحظه میتوانم درباره شجریان بگویم، این است که قدر خودمان را بیشتر بدانیم. این قدرشناسی در مقاطع مخالف قابل بهرهبرداری است. در واقع ما باید در برنامههای فرهنگی خودمان، بهگونهای منتظر بهانهای تاریخی نباشیم؛ زیرا تاریخ فرهنگ و هنر سرزمین ما به قدری درخشان است که میتوان هر روز آن را به یک مناسبت اختصاص داد. با این پیشنهاد میتوانیم در هر ۳۶۵ روز سال یک نشست فرهنگی داشته باشیم. البته شاید امکانات اجازه چنین کارهایی را ندهند اما میتوان بهگونهای برنامهریزی کرد که این آرزو تا حد ممکن برآورده شود.
این استاد خوشنویس در بخش دیگری از صحبتهای خود عنوان کرد: دنیا مشتاق فرهنگ و هنر ماست اما ما در مواقع زیادی در سکوت زندگی میکنیم. قطعا میدانم امکانات کمی داریم اما امکانات، همین وجود شما مخاطبان و استادان است؛ شما میتوانید برنامههای متعددی را در همین مکان برگزار کنید. برنامههایی که میتواند در برگیرنده جذابیتهای فراوانی باشد. ما خودمان هم کوتاهی کردیم، کما اینکه اگر در هر ماه بتوانیم با یک نام بزرگ یا یک هنر جهانی، برنامهای را برگزار کنیم، باز هم انباری فرهنگ و هنر ما خالی نمیشود. این نیاز بهگونهای است که هرچه قدر جرعههای گوارای فرهنگ و هنر را بنوشیم، تشنهتر میشویم.
امیرخانی همچنین درباره ویژگیهای هنری شجریان در عرصههای مختلف هنر به ویژه هنر خوشنویسی توضیح داد: ما خوشنویسان با شعر نفس میکشیم. ما در دنیا یگانه هستیم. اما مدتی است سکوت کردهایم. پس باید کاری کنیم که هنر ما و امثال شجریان بیشتر از هر زمان دیگری به دنیا معرفی شوند. این راه و رسم قدرشناسی از فرهنگ و هنر ایران زمین است.
پخش تعدادی کلیپ از اجراها و مصاحبههای محمدرضا شجریان، اجرای یک قطعه آوازی با صدای علی جهاندار از شاگردان شجریان، اجرای موسیقی توسط مجتبی عسگری و سامان صادقیان و پخش مستندی کوتاه که به صحبتهای تعدادی از هنرمندان پیشکسوت موسیقی ایرانی پیرامون روند درمان محمدرضا شجریان در ماههای پایانی عمر میپرداخت، از دیگر بخشهای مختلف برنامههایی بود که در این مراسم انجام شد.
همچنین در بخش دیگری از مراسم، از سردیس محمدرضا شجریان اثر مریم نجفی رونمایی شد.
محمدمهدی عسگرپور، دکتر یونس شکرخواه، منوچهر شاهسواری، سید غلامرضا موسوی، مجتبی میرطهماسب، حجت قاسمزاده اصل، علیرضا حسینی، غلامحسین امیرخانی، زیدالله طلوعی، محسن کرامتی، شهرام گیلآبادی، بابک چمنآرا، جلیل اکبریصحت، داود گنجهای، داریوش پیرنیاکان، فاضل جشمیدی، علیرضا میرعلی نقی، مسعود فروتن، کوروش سلیمانی، آرش امینی و مهناز رونقی از جمله مهمانان این مراسم بودند.