به گزارش سینمایی نیوز و به نقل از سایت جشنواره فیلم فجر، جایگاه دبیران جشنواره فیلم فجر، گاهی از یک مسئول اجرایی فراتر میرود چرا که با تصمیمات و دیدگاههای خود، مسیر جشنواره و حتی سینمای ایران را تا حد زیادی تحت تأثیر قرار میدهند.
این جشنواره در طول چهل و دو دوره پیشین، دبیران متعددی به خود دیده که هر کدام به نوعی تاثیری در جشنواره و برگزاری آن داشتهاند.
دبیران جشنواره هستند که با انتخاب شعار، تعیین رویکرد کلی تصمیم میگیرند جشنواره چه پیامی را منتقل کند. همچنین تعاملات دبیر جشنواره میتواند فضای جشنواره را تحت تأثیر قرار دهد و به ایجاد یک فضای دوستانه یا انتقادی بینجامد.
دوره اول؛ حسین وخشوری
حسین وخشوری به عنوان نخستین دبیر جشنواره فیلم فجر، در اولین دوره این جشنواره که از ۱۲ تا ۲۲ بهمن ۱۳۶۱ برگزار شد، مسئولیت مدیریت و برگزاری این جشنواره را بر عهده داشت. وخشوری همزمان مدیرکل تحقیقات و روابط سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود و نقش مهمی در شکلدهی این رویداد هنری ایفا کرد.
نخستین دوره جشنواره فیلم فجر پایهگذار تحولاتی در سینمای پس از انقلاب ایران شد و نقش مهمی در تقویت سینمای کشور داشت. نگاهی به اسامی فیلمهای حاضر در بخش مسابقه آماتور، حال و هوای زمان برگزاری جشنواره را بازگو میکند.
این دوره فقط شامل مسابقه سینمای آماتور بود و بخش سینمای حرفهای، به صورت غیر رقابتی برگزار شد.
دوم تا دوازدهم؛ سیدمحمد بهشتی
در میان دبیران دورههای مختلف جشنواره فیلم فجر، سید محمد بهشتی با ۱۰ دوره رکورددار است. این مدیر سینمایی از جشنواره سوم تا دوازدهم دبیر این رویداد سینمایی بوده است.
در دوره او که ریاست سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیریت عامل بنیاد سینمایی فارابی و مدیریت تلویزیون در دوران دفاع مقدس را در کارنامه دارد؛ جشنواره تلاش داشت تا به سمت ایجاد تعادل بین رویکرد هنری و اجتماعی در فیلمها حرکت کند. همچنین، توجه ویژهای به فیلمها با موضوعات ملی و ارزشی وجود داشت.
در سالهای ۱۳۶۲تا ۱۳۷۳ جشنواره فیلم فجر بهعنوان یک رویداد سینمایی با چارچوبهای مشخص و حرفهای تعریف شد. او استانداردهای جدیدی را برای برگزاری جشنواره تعیین کرد که تأثیرات آن همچنان مشهود است. بهشتی با تأکید بر حمایت از فیلمهای ایرانی، بستری فراهم کرد که آثار داخلی به شکل گستردهتری دیده شوند. این سیاست باعث رونق سینمای ایران و ارائه آثار متنوع شد.
در دوره مدیریت او، جشنواره فیلم فجر به تدریج ابعاد بینالمللی پیدا کرد و فیلمسازان بینالمللی نیز در این رویداد حضور یافتند، که به معرفی سینمای ایران به جهان کمک کرد. او از طریق بنیاد سینمایی فارابی به تقویت زیرساختهای تولید فیلم و ارتباط با سینماگران پرداخت که نقش مهمی در رشد سینمای ایران و جشنواره ایفا کرد.
مهدی فریدزاده در دوره سیزدهم و در سال ۱۳۷۳ دبیری این رویداد فرهنگی را بر عهده داشت. او پیش از این مسئولیتهایی در عرصه سینما داشت و به دلیل تجربه مدیریتی، برای دبیری جشنواره انتخاب شد. در دوره او، تلاشهایی برای تقویت وجه ملی جشنواره صورت گرفت و ساختار اجرایی آن بهبود یافت.
او با بهبود ساختارهای اجرایی جشنواره و سازماندهی بهتر، توانست برگزاری رویداد را حرفهایتر و منظمتر کند. در این دوره تلاش شد تا آثار داخلی در محور توجه قرار بگیرند. این رویکرد به رشد و گسترش سینمای ملی کمک کرد. همچنین، دوره سیزدهم یکی از آخرین دورههایی از جشنواره بود که فقط بر تولیدات داخلی متمرکز بود. این اقدامات بستر لازم برای توسعه بخش بینالملل در سال بعد را فراهم کرد.
دوره چهاردهم و پانزدهم؛ عزتالله ضرغامی
دبیری دورههای چهاردهم (۱۳۷۴) و پانزدهم (۱۳۷۵) جشنواره فیلم فجر بر عهده عزتالله ضرغامی، معاون سینمای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت بود.
این دو دوره با تحولات مهمی در جشنواره همراه بودند و تأثیرات قابلتوجهی بر مسیر سینمای ایران گذاشت. این دوره نقطه آغاز گسترش بخش بینالملل جشنواره بود و برای نخستین بار آثاری از سینمای جهان بهصورت جدیتر در جشنواره حضور یافتند. همچنین آثاری مانند «پدر» ساخته مجید مجیدی، «خواهران غریب» از کیومرث پوراحمد و «لیلی با من است» از کمال تبریزی در دوره چهاردهم ارائه شدند و توانستند توجه زیادی به سینمای ایران جلب کنند.
در واقع این دو دوره از دورههای انتقالی در جشنواره فیلم فجر بودند، جایی که سینمای ایران قدمهای اولیه خود را برای حضور جدیتر در صحنه بینالمللی برداشت.
دوره شانزدهم تا نوزدهم؛ سیفالله داد
در دوره شانزدهم تا نوزدهم جشنواره فیلم فجر همزمان با سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۹ دبیری جشنواره بر عهده زنده یاد سیفالله داد، معاون سینمای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت بود. این دورهها به بازنگری و تحولاتی اساسی در ساختار جشنواره مشهورند.
از جمله تغییرات مهم در دوره شانزدهم، حذف الزام نمایش فیلمها در جشنواره بهعنوان شرط اکران سالانه بود. همچنین، بخش بینالمللی رقابتی به جشنواره اضافه شد که آن را از قالب کاملاً داخلی خارج کرد و مخاطبان بیشتری را جذب کرد. از دیگر نوآوریها، اضافه شدن بخش انتخاب فیلم برگزیده از نگاه تماشاگران بود که باعث جلب مشارکت عمومی بیشتر شد.
در این دورهها، فیلمهایی چون «آژانس شیشهای» ساخته ابراهیم حاتمیکیا و «درخت جان» ساخته فرهاد مهرانفر برنده جوایز مهم شدند، نشاندهنده توجه به آثار اجتماعی و ارزشمند سینمای ایران بود.
سیفالله داد با تأکید بر اصلاحات زیرساختی و ترویج سینمای هنری و ملی شناخته میشود و او با نگاه تحلیلی و فرهنگی، کیفیت و اعتبار جشنواره فیلم فجر را ارتقا داد.
دوره بیستم و بیست و یکم؛ محمدمهدی عسگرپور
دورههای بیستم و بیست و یکم جشنواره فیلم فجر، همزمان با سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۱ به دبیری محمدمهدی عسگرپور، مدیرعامل وقت بنیاد سینمایی فارابی با تغییراتی در شیوه برگزاری و تمرکز بر آثار سینمایی برجسته همراه بود. عسگرپور، به عنوان دبیر، تلاش کرد جشنواره را به سمت تقویت جنبههای هنری و فرهنگی هدایت کند و کیفیت آثار ارائهشده را بهبود بخشد. در این دورهها، افزایش توجه به آثار مستقل و تأثیرگذار اجتماعی مشاهده شد.
او همچنین با تاکید بر بینالمللیتر شدن جشنواره، سعی کرد تعامل بیشتری با سینمای جهانی ایجاد کند و فضایی برای ارائه آثار نوآورانه و خلاقانه فراهم آورد. عسگرپور در این دو دوره برگزاری، جشنواره را به بستری برای شناسایی و رشد استعدادهای جوان سینمای ایران تبدیل کرد.
دوره بیست و دوم تا بیست و پنجم؛ علیرضا رضاداد
دوره بیستودوم تا بیستوپنجم که در سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۵ به دبیری علیرضا رضاداد، مدیرعامل وثت بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد، تحولات قابلتوجهی در جنبههای ساختاری و محتوایی داشت. رضاداد، که در این دورهها مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی نیز بود، تلاش کرد تا تغییراتی در بخشهای مختلف جشنواره ایجاد کند و جذابیت و تنوع بیشتری به این رویداد ببخشد.
در این دورهها بخشهای جدیدی با نامهای «سودای سیمرغ» یا مسابقه سینمای ایران، «چشم واقعیت» (مستند)، «جام جهاننما» (بینالملل) و «جلوهگاه شرق» (سینمای آسیا) معرفی شدند. این تغییرات به جذابتر شدن و گستردهتر شدن جشنواره کمک کرد، هرچند برخی منتقدان معتقد بودند این تغییرات بیشتر از ساختاری بودن، نمادین بودند.
فیلمهای برجستهای چون «روز سوم» (برنده بهترین فیلم و بهترین کارگردانی در دوره بیستوپنجم)، «خونبازی» و «سنتوری» در این دورهها نمایش داده شدند. در بیستوپنجمین دوره، یک سیمرغ بلورین خاص به فیلم «فرش ایرانی» اهدا شد که شامل ۱۵ کارگردان مطرح ایرانی بود. این اقدام نشاندهنده تأکید جشنواره بر نمایش تنوع فرهنگی ایران بود. رضاداد توانست با ایجاد تغییرات ساختاری و نمایش آثار شاخص، جشنواره فیلم فجر را به یکی از نقاط اوج خود در دهه ۱۳۸۰ برساند و بر جذابیت این رویداد برای مخاطبان داخلی و خارجی بیفزاید.
دوره بیستوششم و بیستوهفتم؛ مجید شاهحسینی
در دوره بیستوششم و بیستوهفتم همزمان با سالهای ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ مجید شاهحسینی، مدیرعامل وقت بنیاد سینمایی فارابی، دبیری جشنواره فیلم فجر را بر عهده داشت؛ این دوره با تغییرات مهمی همراه بود. شاهحسینی به عنوان مدیری با رویکردهای خاص فرهنگی و ایدئولوژیک شناخته میشد و تأکید ویژهای بر مفاهیم دینی و انقلابی در آثار سینمایی داشت. در این دورهها، جشنواره به سمت حمایت از تولیدات سینمایی با مضامین ملی و ارزشی گرایش بیشتری پیدا کرد. سیمرغ زرین «بهترین فیلم از نگاه ملی» و جوایزی همچون پلاک طلایی، برای حمایت از آثار با رویکرد ملی و اجتماعی به جشنواره اضافه شد. ولی در مقایسه با دورههای قبلی، حضور فیلمهای بینالمللی محدودتر شده و توجه بیشتر به تولیدات داخلی و سینمای ایران معطوف شد.
فیلمهایی مانند «اتوبوس شب» از زنده یاد کیومرث پوراحمد و «به همین سادگی» از رضا میرکریمی در دوره بیست و ششم درخشیدند و فیلم «درباره الی» به کارگردانی اصغر فرهادی، از آثار شاخص دوره بیست و هفتم بود که مورد تحسین قرار گرفت و جوایزی دریافت کرد.
این دو دوره جشنواره با تلاش برای ارائه روایتی از سینمای متعهد و ارزشی همراه بودند، اما با واکنشهای متفاوتی روبرو شدند. برخی از این رویکرد استقبال کردند، در حالی که گروهی از منتقدان آن را عاملی برای کاهش تنوع و کیفیت هنری جشنواره دانستند.
دوره بیست و هشتم و بیست و نهم؛ مهدی مسعودشاهی
در دوره بیست و هشتم و بیست و نهم، همزمان با سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ دبیری جشنواره فیلم فجر بر عهده مهدی مسعودشاهی بود. این دو سال از دورههایی بودند که به واسطه تغییرات در سیاستگذاریها، گسترش بخشهای مختلف جشنواره و همچنین حواشی سیاسی و اجتماعی آن سالها، مورد توجه قرار گرفتند. این دو دوره در ادامه مسیر جشنواره، بر ه، تعامل با مخاطبان و احیای جنبههای مختلف این رویداد سینمایی صورت گرفت. مجتبی امینی، که بیشتر بهعنوان یک تهیهکننده و فعال سینمایی شناخته میشود، هرچند برخی منتقدان تجربه امینی را برای مدیریت این رویداد ناکافی دانستند، سعی کرد سیاستهای جشنواره را بهسوی تقویت آثار ملی و حمایت از سینمای داخلی هدایت کند. هرچند این دورهها نیز همچنان با چالشها و حواشی مواجه بودند.
در این دو دوره جشنواره جهانی و ملی همزمان برگزار شد؛ نبود آثار بینالمللی شاخص، جشنواره را از جنبه جهانی کمرنگ کرد و در برنامهریزی بخش بینالملل ضعفهایی دیده میشد. همچنین سیمرغ بهترین فیلم از نگاه مردم در این دو دوره به دلیل مسائل فنی حذف شد.
دوره چهل و سوم؛ منوچهر شاهسواری
امسال، چهل و سومین جشنواره فیلم فجر، به دبیری منوچهر شاهسواری در حالی برگزار میشود که دبیر آن از چهرههای شناختهشده در بدنه سینماست. او پیش از این بهعنوان مدیرعامل خانه سینما، ارتباط نزدیکی با اصناف و فعالان سینمایی دارد. همین تجربه و جایگاه شاهسواری در میان سینماگران، باعث انتخاب او بهعنوان دبیر، به نوعی نشاندهنده تلاش برای تعامل بهتر با بدنه سینما است.
یکی از نوآوریهای این دوره، توجه به دسترسی بیشتر مخاطبان، از جمله افراد توانخواه است که با برنامهریزی ویژه اکرانها انجام میشود. همچنین در این دوره با تصمیمی مهم، بخش بینالمللی از این رویداد تفکیک شد و به صورت مستقل و در زمانی دیگر برگزار میشود.
این تغییر با هدف تقویت دیپلماسی فرهنگی و ارتقای نقش جشنواره فیلم فجر در میان ۱۴ جشنواره معتبر جهانی صورت میگیرد. به هر حال باید دید رویکردهای اجرایی شاهسواری در این دوره میتواند نیازها و انتظارات سینمای ایران را در این دوره برآورده کند یا خیر.
منبع: فارس