به گزارش خبرنگار سینمایی نیوز، “شهرام علیزاده” کارگردان فیلم مستند “صداها فریاد می کشند” درباره موضوع این فیلم گفت: در این مستند به ماجرای روز ۲۹ بهمن تبریز در سال ۱۳۵۶ می پردازیم. بعد آنکه مردم محترم قم در ۱۹ دی ماه همان سال قیام کردند و شهید و مجروح دادند، مردم تبریز نیز به پاسداشت این حرکت، تظاهرات برگزار کردند که از طرف رژیم سرکوب شد و شهید و مجروح داده شد تا این اربعین ها به هم متصل و منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد.
وی در مورد علت نامگذاری این فیلم گفت: دوست داشتم که یک فرم جدیدی را در این فیلم تجربه کنم. پیش از این من در خصوص همین موضوع، چندین فیلم برای شبکه برون مرزی، شبکه یک، انجمن سینمای جوانان ایران ساختم که ساختار گفت و گو محور و روایی داشت. برای این فیلم دیدم یک صداهایی در روز ۲۹ بهمن ۵۶ ماندگار شده است. تنها صدا هست که از بین نمی رود. دوست داشتم این صدا ها را جذب کنم.
او ادامه داد: البته در آن زمان وسایل ارتباط جمعی مدرن مثل امروز وجود نداشت و بسیاری از صداها ضبط نشده بودند. حتی تصویربرداری هم از آن روز نشده است. منتها صداهایی از هر دو طرف شامل مقامات حکومت شاه همچون ساواک، استاندار، ژاندارمری، ارتش و از این طرف هم انقلابیون تبریز به سردمداری شهید آیت الله قاضی طباطبایی وجود داشت. این صداها را با اسناد ساواک و صدای چند نفری از ماموران شاه در آن زمان و تصاویر محل وقوع حادثه تلفیق کردم. عنصر صدا در این فیلم مهم است و به این شکل روایت گر داستان شدم.
وی در خصوص علت پرداختن به این سوژه گفت: من بیش از ۳ دهه است که خیلی گمنام درباره دفاع مقدس و انقلاب و جنگ فیلم می سازم و بیش از ۱۸۰ کار مستند در گروه تلویزیونی شاهد و شبکه برون مرزی ساخته ام. دوست دارم که برای شهداء فیلم بسازم چون مظلوم واقع شده اند. هر کس به یک شکل نوکری اش را انجام می دهد و من هم از طریق ساخت فیلم نوکری شهداء را می کنم. این فیلم هم برای شهدای تبریز بود.
او افزود: من خودم اهل تبریز هستم. این واقعه هم از نقاط عطف انقلاب اسلامی است. حضرت آقا هم هر ساله در سالروز این رویداد با مردم تبریز دیدار خواهند داشت و ایشان رهنمودهایی دارند و آنقدر این واقعه ابعاد گوناگونی دارد که فرمایشات آقا در هر سال با سال قبل فرق دارد. این نشان می دهد که این مسئله کهنه نمی شود و زوایای جدیدی دارد.
او در مورد روند تولید و مراحل ساخت گفت: من طی ۴ سال یک تحقیقات اساسی انجام دادم. هر کتابی که درباره این واقعه منتشر شد را در اختیار گرفتم. با افراد حاضر در آن روز مصاحبه داشتم. اسناد ساواک را پیدا کردم. این ها را با یکدیگر تلفیق و فیلمنامه را نوشتم. هر جمله و تصویر و صدایی که در فیلم ملاحظه می کنید بر اساس اسناد است. منتها بحث ساختار و بیان هنری هم هست که زاده ی ذهن من می باشد و مسائلی همچون ریتم و ضرباهنگ و تعلیق را از تدوین در بر می گیرد. من صدا پیشه هایی آوردم که صحنه ها را بازسازی کنیم. ایشان چون بازیگر نمایشی بودند با آن لحن مخصوص به خود صحبت می کردند که من نمی پسندیدم و کات می دادم و برداشت های مختلفی می گرفتم که به لحن مستند برسم. از بین حدود ۲۰۰ نفر تست گرفتم تا به حدود ۱۲ نفر رسیدم.
او درباره چالش هایی که در زمان ساخت این مستند با آن روبرو شد بیان داشت: اگر بخواهم بگویم که مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد. ما بچه های گمنامی که در حوزه سینمای انقلاب و دفاع مقدس و جنگ فیلم مستند می سازیم، نه البته آن هایی که سلبریتی سینمای داستانی جنگ هستند، مشکلات فراوان داریم. برخی از مسئولین بیشتر از آنکه به امور فرهنگی بپردازند، به فکر میز خودشان هستند و مقابل این فیلم ها گارد دارند و به جای اینکه کمک کنند تا این آثار ساخته شود، زیر پای شما را خالی می کنند و اصلا دوست ندارند تا این کارها ساخته شود. بزرگ ترین مانع، همین ها هستند که گذشتن از آن ها خیلی سخت است. تنها عشق به شهدا و موضوعات این حوزه است که ما را سر پا نگه می دارد اما خب سال به سال ما نا امید تر می شویم و مگر چقدر توان ادامه دادن داریم. فعلا کورسویی از امید و توان اندکی وجود دارد. کار در شهرستان هم مشکلات بیشتری دارد. دوست ندارم که در ایام جشنواره، خاطر خوانندگان شما را مکدر کنم و بگذارید در مورد نکات مثبت جشنواره صحبت کنیم.
او درباره ویژگی خاصی که این اثر می تواند داشته باشد و از چشم هیئت داوران پنهان نماند گفت: به نظر من فیلمساز نباید خود را به اثر الصاق کند و اگر فیلم حرفی داشته باشد این را به مخاطب نشان می دهد و اگر زبان الکنی دارد مشکل از فیلمساز است. اگر کاری که برای آن تلاش کردم و نمی دانم به آن رسیدم یا خیر را بخواهم ذکر کنم این است که کادرهای من، کادرهای خالی است و من با صدا به کادرهای خالی جان می دهم و این جان دادن بسیار سخت است. باید حس و حال را به بیننده منتقل کنید.
او درباره جای خالی چنین مستندهایی یادآور شد: بسیار زیاد این جای خالی را حس می کنم. ما در مورد ژانرهای مختلف فیلم می سازیم اما در سینمای انقلاب خیلی فیلم های فراوانی ساخته نمی شود. یک بخش آن به بودجه های کم در این حوزه مربوط می شود و بخش دیگر آن را نامهربانی ها و بی اعتنایی های بعضی از مسئولین تشکیل می دهد. علت دیگری هم وجود دارد و آن گارد فیلم سازانِ روشنفکر نما است که در این حوزه فیلم می سازند اما دانش کافی ندارند.
او در خصوص کمبودهای سینمای مستند گفت: در این جامعه به حوزه های مختلف ورزشی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و تاریخی که نگاه می کنیم، سوژه های فراوانی وجود دارد. فقط مانده با چه زاویه دیدی در مقام فیلم ساز به آن نگاه می کنیم و چه روایتی خواهیم داشت. ما هزاران هزار مستند ناگفته داریم که باید از طرف مستندساز کشف و پالایش شود و فیلمنامه آن را بنویسند و بسازند. در این مراحل، مشکلاتی از قبیل بودجه و متولی خاص این کار وجود دارد. اگر همه چیز به شکل طبیعی انجام شود، فیلم سازان برای ۱۰۰ سال آینده هم سوژه در حوزه انقلاب، دفاع مقدس، جنگ و مقاومت دارند.
این مستندساز درباره تاثیر سینمای شهید آوینی بر کار مستندسازان گفت: شهید آوینی ۲ بخش دارد که یک بخش آن شامل خود وجود ایشان و آثاری که از ایشان به جا مانده مانند فیلم های روایت فتح و کتاب “آئینه جادو” می شود. بخش دیگر را دوران پس از شهادت ایشان شکل می دهد که من با این بخش کار ندارم چون مخالفین و موافقین متعصب خاص خودش را دارد که باید خواند و تحلیل کرد. اما خود شهید آوینی یک انسان روشنفکر دینی بود. ایشان در اوج آگاهی، یک کتاب درباره “آلفرد هیچکاک” در مجله سوره چاپ می کند که این نشان گر آگاهی و روشنفکری دینی شان است که ما به این بخش کمتر پرداختیم و بیشتر به وجه حماسی و اسطوره سازی از او روی آوردیم و دست نیافتنی نشان اش دادیم.
او خاطرنشان ساخت: هیچ وقت نیامدیم دیدگاه ایشان درباره سینما، ادبیات، انقلاب، دین و سایر موضوعات را تجزیه و تحلیل کنیم. آوینی می تواند بر سینمای ما تاءثیر بگذارد آن چنان که گذاشت. شما می دانید زمانی که فیلم “عروس” “افخمی” ساخته شد، ایشان فیلم را تاءیید می کند که یک نوع ریل گذاری است و همان زمان به مذاق خیلی ها در آن سمینار سینما تآتر خوش نیامد و دلش را شکستند و خود آوینی می گوید آن روز برای من روز خیلی تلخی بود که زمان اندکی بعد از آن هم به شهادت رسیدند. آوینی می تواند ریل گذار سینمای ما مستندسازان شود به شرطی که به نحو اسطوره نباشد. آوینی هم دوست داشت در کنار فیلم سازها باشد نه آنکه از بالا به ما نگاه کند.
او اضافه کرد: ویژگی سینمای شهید آوینی، صادقانه بودن آن است. وقتی فیلم های ایشان را فریم به فریم، پلان به پلان ببینید، از دل برآمده و بر دل می نشیند. هم لحن صدای او و هم تصاویری که گرفته است را مردم دوست دارند. شما در اوج جنگ از پشت خاکریز که فقط باید صدای گلوله بشنوید و بوی خون را بر مشام تان احساس کنید، مردانگی و از خود گذشتگی و ایثار و خنده می بینید. این از معجزات سینمای آوینی است که در اوج خشونت، رحمت هم هست و جمع اضداد است.
او درباره برگزاری جشنواره سینما حقیقت و تاثیر آن بر فیلم سازان گفت: ما فیلم ساز جوان و پیر نداریم. فیلم ساز می تواند ۲۰ ساله و کهنه کار و بالعکس ۸۰ ساله و جوان گرا باشد. آقای “کلینت ایستوود” کارگردان و بازیگر ۹۱ ساله آمریکایی فیلم “گریه کن ماچو” را می سازد و “ریدلی اسکات” در ۸۳ سالگی “آخرین دوئل” را می سازد و یا در سینمای کشورمان هم نمونه زیاد داریم. هر جشنواره ای قالب های خودش را دارد و در کشورمان تنها جشنواره سینما حقیقت است که تخصصی به سینمای مستند می پردازد. با این اقدامات و بُردِ بین المللی که این جشنواره دارد، یک جایگاه رفیع و خاص در جشنواره های مستند دنیا پیدا کرده است. حضور در این جشنواره، افتخار خاصی برای هر فیلم سازی است. آن ها در بازار فیلم شرکت می کنند و با فیلم سازانِ دیگر گفت و گو می کنند. اینجا فیلم ساز می تواند نفس به نفس تماشاگر فیلم ببنید.
او در پایان درباره برگزاری بخش آنلاین جشنواره گفت: عدالت در بخش آنلاین جشنواره وجود دارد و یک روستایی دورافتاده کشور با وجود اینترنت می تواند فیلم ها را ببیند و من از این جهت خوشحالم. بخش آنلاین و فیزیکی در کنار هم بسیار خوب است.
پانزدهمین جشنواره سینما حقیقت ۱۸ تا ۲۵ آذرماه به دبیری محمد حمیدی مقدم در حال برگزاری است.
| گزارش و گفت و گو از: تورج اردشیری نیا
| عکس از: الهام سادات روئین تن