به گزارش سینمایی نیوز و به نقل از ارتباطات و اطلاع رسانی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، امیرعباس صادقی: جشنواره سینما حقیقت که بسیاری از سینماگران آن را ویترین سینمای مستند ایران میدانند، چند روز پیش به ایستگاه شانزدهم خود رسید و با معرفی آثار برتر به کار خود پایان داد.
با نگاهی به این جشنواره معتبر سینمایی میتوان به نکات قابل تأملی رسید که بیان آن میتواند راهگشای این بخش سینمای ایران باشد.
نکته اول: سینمای مستند جسور است
اساتید رسانه بر این باورند که «سینما»، رسانه است، چرا که مؤلفههای اصلی که در تعریف یک رسانه بیان میشود را به نحو احسن داراست. در این بین، سینمای مستند، ویژگی رسانه بودن را در حد اعلای خود دارد، چرا که هم مطالبهگر است و مهمترین موضوعات جامعه را به صورت عیان و واضح نشان میدهد، هم آگاهیبخش است و هم میتواند چراغ راهنما برای کسانی باشد که دلسوزانه به دنبال حل مشکلات و معضلات اجتماعی هستند.
این عبارت که «سینمای مستند در بین همه شاخههای سینمایی، پیشرو است»، جملهای قابل تأمل است و باید بیش از گذشته مورد توجه مسئولان دستگاههای فرهنگی به ویژه متولیان برگزاری سینما حقیقت قرار گیرد. اگر قرار است با مشکلی آشنا شویم و به ابعاد مخفی شده آن پی ببریم، بدون شک بهترین قالب مستند است. مستندساز به عنوان یک خبرنگار حرفهای که کاملترین تجهیزات رسانهای را در اختیار دارد به خوبی میتواند در دل موضوعات رفته و با جسارت خود، ابعاد دیده نشده از چالشهای اجتماعی را به نمایش بگذارد. همانطور که در سالهای اخیر و به ویژه در جشنواره سینما حقیقت اخیر، نمونه آن را دیدیم.
برای مثال، فیلم خوب «خونه مامان شکوه» مهدی شامحمدی که در سینما حقیقت امسال به نمایش درآمد، تصویری متفاوت از اعتیاد به ویژه در بین جوانان و حتی دهه هشتادیها را به نمایش گذاشت. دیالوگهای تکاندهنده شخصیتهای اصلی فیلم به خوبی فاش کرد که کارهای پژوهشی انجام شده در این حوزه نیازمند بازنگری اساسی است و باید به اعماق جدیدتری از این موضوع اجتماعی فکر کرد. همچنان در پایان این مستند، حقایقی بیان شد که قطعا برای مسئولین امر تکاندهنده است.
علاوه براین، مستندی به کارگردانی محسن آقایی درباره ترنسها در سینما حقیقت به نمایش درآمد. کمتر به یاد دارم که رسانههای جمعی به ویژه رسانه سینما توانسته باشند تصاویری تا این حد عینی و واقعی از مشکلات و چالشهای ترنسها را به نمایش بگذارند. این افراد هم گروهی از جامعهاند و حتماً باید به آنها و زندگی متفاوتشان توجه داشت. کارگردان «پیله ابریشم» نشان داد که نسبت به این سوژه بیتفاوت نبوده و به راحتی از کنار این گروه عبور نمیکند. این مستند به خوبی نشان داد که سینمای مستند تا چه اندازه پیشرو و جسور است.
از سویی دیگر، مستندهای محیطزیستی حاضر در این جشنواره نیز مطالبهگر بودند و دریچه نگاه جدیدی را به روی فعالان این عرصه باز کردند.
نکته دوم: سینما حقیقت حق مستندسازان را ادا کند
موضوع دیگری که میبایست مورد توجه قرار گیرد، تلاش برای دیده شدن آثار مستندسازان است. اگر از فیلمهای آنان تقدیر کرده و جسارتشان برای توجه به موضوعات مهم را ستایش میکنیم باید فضایی فراهم شود تا این آثار در سطح بزرگتری از جشنوارهها دیده شود. یعنی باید کاری کرد تا مستندها به دست نخبگان، دانشگاهیان و مردم برسد. در این بین، مسئولیت مهمی به دوش سینما حقیقت قرار دارد.
جشنواره باید تلاش کند تا مستندهای خوب که عمدتاً در همین جشنواره هم رونمایی شدند در چرخهای درست و دقیق حرکت کرده و در سطح گستردهتری دیده شوند. چه خوب است که با حمایت جشنواره، مستندها به اکرانهای دانشگاهی و نخبگانی رفته، سپس در بین فعالین هر حوزه به نمایش گذاشته شود، به جشنوارههای معتبر خارجی راه پیدا کنند و در نهایت در رسانه ملی به عنوان مهمترین رسانه برای تماشای مردم به نمایش دربیاید.
البته درست است که جشنواره سینما حقیقت توان محدودی برای تحقق این امر دارد اما به نظر میرسد که میتوان با ایجاد پلهای ارتباطی بین گروههای مختلف نقش مهمی در این زمینه ایفا کند.
نکته سوم: لزوم ساخت مستند از شهید سلیمانی و تقدیر از سینما حقیقت
سینما حقیقت در 3 سال اخیر، جایزه ارزشمندی را برای مستندسازان طراحی و اجرا کرده است. جایزهای با عنوان «سرباز وطن» که به بهترین مستندهای ساخته شده درباره سردار شهید حاج قاسم سلیمانی تعلق میگیرد. اهمیت طراحی چنین جایزهای از آن جهت است که مشوق بسیار مهمی برای ساخت مستندهای بیشتر درباره شهید سلیمانی به شمار میرود.
در طول 3 سال پس از شهادت حاج قاسم، آثار زیادی در قاب سینمای مستند درباره این سردار جبهه مقاومت ساخته شده است که همگی ارزشمند و قابل تقدیرند. با این حال این روند تولیدات نه تنها نباید متوقف شود، بلکه باید ابعاد جدیدتری از زندگی پربرکت ایشان برای عموم مردم به نمایش دربیاید تا ایرانیان بیشتر با ایشان آشنا شوند.
از این روی، اقدام جشنواره حقیقت برای اهدای یکی از جوایز اصلی خود به مستندسازانی که در این عرصه تلاش میکنند، امری قابل تقدیر است و امیدوارم این موضوع ادامه داشته باشد. درخواست اصلی از مستندسازان نیز این است که در این موضوع مهم بیش از گذشته اهتمام داشته باشند تا شاهد ساخت مستندهای با کیفیتی درباره شهید سلیمانی باشیم. ممکن است گذر زمان باعث شود که حقایق درباره این شخصیت ملی آرام آرام به دست فراموشی سپرده شود، اما ساخت مستندهایی از وی، احتمال وقوع چنین اتفاقی را کمرنگ میکند.
نباید فراموش کنیم که جشنواره سینما حقیقت یکی از مهمترین رویدادهای سینمایی ایران و جشنواره فیلم مستند ایران است. بنابراین انتظارات از آن بالاست. تلاشهای آن برای ارتقای مستندسازی در ایران و پرداخت به سوژههای جدید را باید ستود و باید به این نکته توجه داشت که سینما حقیقت باید حق مستندسازان را به عنوان قشر فرهیخته در بین هنرمندان کشور ایفا کند.