به گزارش سینمایی نیوز و به نقل از روابط عمومی جشنواره ، جلسه نقد و بررسی آثار اجرا شده در نخستین روز جشنواره تئاتر منطقهای فجر یک (کرمانشاه)، ساعت 22 شامگاه چهارشنبه هفتم دی در سالن سینما مجتمع انتظار کرمانشاه، با حضور عرفان پهلوانی (پژوهشگر و منتقد) و همچنین اعضای گروههای نمایشی شرکت کننده در این رویداد هنری، برگزار شد.
عرفان پهلوانی، در ابتدای این جلسه از برگزاری مجدد جشنوارههای منطقهای بعد از 7 سال ابراز خرسندی کرد و گفت: «برگزاری این جشنوارهها اتفاق بسیار بزرگی است و تاثیرات فرهنگی بسیاری دارد. خوشحالم که با تمام سختیها و مشکلات اجرایی، چراغ این جشنواره در کرمانشاه روشن شده است.»
او در ادامه، یکی از بنیانهای مجموعه هنرهای نمایش را گفتوگو دانست و ادامه داد: «گفتوگو، موضوعی است که ما ایرانیها گاهی در آن ضعیف عمل میکنیم. باید تمرین کنیم و از هنر تئاتر و مجموعه هنرهای نمایشی بهره بگیریم تا هرچه بهتر فرهنگ گفتوگو در جامعه و میان خانواده تئاتر گسترش پیدا کند.»
این منتقد تئاتر با اشاره به برخی از اجراهای روز نخست جشنواره گفت: «از هنرمندان درخواست میکنم ماجرای کمدی را جدیتر بگیرند و فراموش نکنند این موضوع تابوشکنی نیست و توهینی به ارزشها به شمار نمیآید. از درد با درد گفتن هنر است اما به گمان بسیاری از اندیشمندان به چالش کشیدن رنج با نگاه کمدی، بسیار جسورانهتر و هوشمندانهتر است و همواره بزرگانی در بزنگاههایی از تاریخ این کار را کردهاند.»
او ادامه داد: «جامعه ما امروز به شدت نیازمند نشاط و انرژی خوش است و طبیعتا رسالت هنرمند این است که حال مردم را بهتر کند و این به معنای کتمان آنچه در جامعه وجود دارند نیست.»
پهلوانی با اشاره به این که روایت قصه، بخش مهم و تاثیرگذاری در هنر نمایش است، گفت: «هنر تئاتر، هنر اینجا و اکنون است، هنرمند اگر روایتی هم انجام میدهد باید دراماتیک باشد؛ یعنی رویدادهای گذشته را به اینجا و اکنون بیاورد. اتفاقی که بهعنوان مثال در نقالی رخ میدهد و نقال داستانهای قدیمی را که بارها شنیدهایم با روایتی جذاب به اینجا و اکنون میآورد.»
این منتقد افزود: «در بخش عمدهای از درامهای ایرانی و نمایشهایی که بر پایه نمایشنامه نویسان ایرانی اجرا میشوند، یک نفر میآید ماجرایی را تعریف میکند. این کار نمایشی و دراماتیک نیست بلکه ما باید رویداد را به اینجا و اکنون بیاوریم و بازنمایی و بازآفرینی کنیم.»
«داستان مجسمه»؛ آغازی زیبا و دراماتیک
در ادامه این نشست، نمایش «داستان مجسمه» به صورت ویژه مورد نقد و بررسی قرار گرفت. برای همین، اتابک مهراد، نویسنده و کارگردان این اثر روی صحنه آمد.
عرفان پهلوانی در ابتدا، نمایش «داستان مجسمه» را داری روایتی صحیح توصیف کرد و ادامه داد: «یکی از مهمترین ویژگیهای اجرایی این اثر، آغاز بسیار زیبای آن بود، آغازی بهرهمند از تصویر که کارکردی دراماتیک داشت.»
او افزود: «گاهی در آثار نمایشی، میزانسنها و تصاویری که ساخته میشوند بیشتر در راستای تنوع بصری و دیگرگونی دیداری هستند و کارکرد دراماتیک ندارند ولی در «داستان مجسمه»، بیشتر میزانسنهای آقای مهراد بهویژه تصاویر آغازین آن، افزون بر آنکه به لحاظ زیبایی شناسی و سواد بصری چشم نواز بودند، کارکرد دراماتیک هم داشتند.»
این پژوهشگر و منتقد افزود: «بدن، بیان، حس تمرکز و میمیک بازیگران این نمایش بسیار ستودنی است و یکی دیگر از ویژگیهای این اثر، جنس موسیقی بود که استفاده شده بود. موسیقی هم در لحظههایی که ملودیک بود و زمانی که افکتیک میشد در پیوند با اثر قرار داشت و از اثر بیرون نمیزد.»
او ادامه داد: «بدترین نوع موسیقی این است که تماشاگر تصاویر را فراموش کند و تنها از شنیدن موسیقی لذت ببرد ولی در این نمایش، موسیقی در پیوند با اثر بود.»
پهلوانی، «داستان مجسمه» را وامدار نمایش ایرانی دانست و گفت: «ما با هنر نیاکان خودمان بیگانهایم و یکی بهترین اتفاقات این است که در تولید آثار جدید از شیوهها و شگردهای هنر و نمایش ایرانی گرتهبرداری و آنها را بهروزرسانی کنیم.»
او به استفاده از شکل دایره که مصداق نمایش ایرانی است، اشاره کرد و افزود: «استفاده از دایره که هم در صحنه و هم در بروشور این نمایش دیده میشود، نشانهای بسیار مهم در جهانبینی ایرانیان بهشمار میآید که به لحاظ نشانهشناسی میشود ساعتها درباره آن گفتوگو کرد.»
عرفان پهلوانی استفاده از رنگ سفید در این نمایش را هم اقدامی ارزشمند دانست و افزود: «رنگها به لحاظ نشانهشناسی در فرهنگهای گوناگون معناهای متفاوتی دارند و کارکرد رنگ سفید در فرهنگ ایرانی، اقیانوسی از معنا دارد.»
او گفت: «این نمایش بهرهمند از نگاه کمدی است و چگونگی روایت این نمایش هم متفاوت بود. در لحظههایی درست به روایت میپرداخت، کارکرد دراماتیک خودش را پیدا میکرد و تماشاگر را از ماجرای اینجا و اکنون دور نمیکرد.»
در ادامه، اتابک مهراد، کارگردان نمایش «داستان مجسمه» گفت: «من چند سالی بود کار نمیکردم ولی پس از دیدن یک خبر ایده این نمایشنامه به ذهنم رسید. این خبر درباره فرشته آزادی بود که از دوره مشروطه وارد ایران شده و هماکنون در حیاط مجلس است.»
او با اشاره به این که این متن را سال گذشته نوشته است، ادامه داد: «متن، پس از چندبار ویرایش و بازنویسی نهایی شد. من ذهنم همیشه درگیر استبداد و تکرار است. درمورد این موضوع تحقیق کردم و طی مطالعاتی که درباره دوره مشروطه داشتم، ذهنیت برایم ایجاد شد که ممکن است این چرخه را خود مردم میچرخانند. با نگاه به بزنگاههای تاریخی در 120 سال گذشته، تلاش کردم به جای رهبران، مردم عادی را بررسی کنم و تصمیم گرفتم بخش کمدی اثر را پررنگ کنم.»