سینمایی نیوز- نمایش «هاراگیری» که از هجدهمین جشنواره مقاومت به بخش صحنهای چهل و یکمین جشنواره تئاتر فجر راه یافت، روز یکشنبه نهم بهمن ماه 1401 در تالار سایه تئاتر شهر در دو سئانس 17 و 19 اجرا داشت و ازدحام تماشاگران به حدی بود که بسیاری روی پله ها نشستند. شروعِ خیلی خوب، پرداختِ مناسب نقش ها توسط کارگردان، پایانِ خیلی بهتر، بازی بی نقص و تاثیرگذارِ بازیگران با بدن های آماده و بیانِ بی عیب، یک نمایشِ تماشاگرپسند را روانه اجرا نموده بود.
به گزارش خبرنگار تئاتر سینمایی نیوز، “اصغر گروسی”، کارگردان نمایش “هاراگیری” از شیراز درباره علت نامگذاری این نمایشنامه اظهار داشت: “هاراگیری” در فرهنگ ژاپنی به خودکشی جوانمردانه اطلاق می شود. اینجا هم در اساس، شخصیت اصلی این نمایش که نقطه اتصال ماست، یک موتور است که شی ء محسوب می شود و روح ندارد. ژانر نمایش، تراژدی – کمدی است و امیدواریم تماشاگران لذت ببرند.
برنده جایزه سه دوره از جشنواره فجر در همین ارتباط اضافه کرد: بنده این معنا را دستمایه قرار دادم تا در خصوصِ رشادت جوانان مان که جان شان را که عزیز ترین دارایی هر انسانی می باشد، کف دست گرفتند و در ۸ سال جنگ تحمیلی، زندگی، خانواده، و هر آنچه داشتند را خالصانه، بی هیچ چشم داشتی اخلاص کردند و حتی موتوری که به ایشان تعلق دارد نیز به شکل ژاپنی، خودکشی جوانمردانه می کند تا جانِ صاحبش، در امان باشد و راه گشای آن اتفاقات، توسط رزمندگان، در نمایش باشد.
کارگردان نمایش “هاراگیری” درباره موضوع این نمایشنامه بیان نمود: داستانِ وفای به عهد تا سرحدِ جان است. در زمان جنگ تحمیلی و اشغال خرمشهر، رزمنده شهیدی پیش از شهادت، پلاک و وصیتِ همرزمان و دوستانِ خود را که ۱۸ نفر هستند و جان شان را نذرِ امام رضا کرده اند، به خانمی می سپارد که در قبرستانِ “جنت آباد”ِ خرمشهر، به امرِ کفن و دفنِ شهدا می پردازد و وی را مدیون می کند، تا این پلاک ها و وصایا را داخل ضریح حرم امام “رضا” بریزد. این خانم نیز در زیرِ آتشِ دشمن و علی رغم تمامی مشکلات، از منطقه، عازم مشهد می شود تا این وفای به عهد، اتفاق بیفتد. برداشت هایی آزاد از وقایعِ زمان جنگ شده است که البته ارتباطِ خطی و مضمونی، با داستانِ این نمایش نامه، ندارد.
این نمایشنامه نویس خاطرنشان ساخت: اسامی شهدائی که در این نمایش نامه از روی پلاک، نام برده می شوند، کاملا واقعی است و می توانم از شهید “مهدی خدابنده”، شهید “نظری” و شهید “فیجانی” نام ببرم.
این هنرمند عرصه تئاتر در خصوص علت پرداختن به این سوژه تصریح کرد: سوژه عموم نمایش هایی که درباره جنگ روایت می شود، تکراری است و چه بسا، دیگر از جذابیت برای نسل جدید، برخوردار نباشد. نیاز به ایده ها و ترفند های جدید، دیده می شود که وارد داستان شود. من با تعمد، داستانِ نمایش را، دو پاره نمودم. در پاره نخست، داستان را به گونه ای پیش می برم که تماشاگر، تصور کند این بار هم دارد یک داستانِ تکراریِ دیگری می بیند، اما پس از ۲۰ دقیقه، داستان ،حولِ محوری چرخش می نماید و وارد فضای سورئال می شود و به پیش می رود.
این مدرس دانشگاه تئاتر یادآور شد: مهم ترین نکته ای که در اینجا وجود دارد، این می باشد که هنوز می توان با یک قالبِ جدید، در خصوصِ سوژه های جنگ صحبت کرد. هنوز این ها، جای پرداخت دارد و تنها، به تفکرِ بیشتر و ایده یابی بهتر، نیاز هست.
او در مورد ویژگی های ساختاری و محتوایی این اثر که می تواند توسط هیئت داوران دیده شود تاکید کرد: این نمایش که به روی صحنه آوردیم، یک تئاترِ بی چیز به حساب می آید، چرا که شکلِ کار، چند پاره است و ۳ داستان را به طور موازی پیش می برد و این اتفاق، غالبا در فیلم نامه روی می دهد. اگر این نمایش نامه تبدیل به فیلم نامه می شد، کار راحت تری صورت پذیرفته بود. ولی در نمایش، نمی توانیم از دکورِ ثابتی استفاده کنیم؛ به این علت که گستردگیِ روایت ها، محدود به یک مکان نمی شود و مدام، تغییرِ فاز می دهد.
او این طور به صحبت های خود ادامه داد: اساسا، دیوارِ چهارم را می شکنیم تا با مخاطب، وارد گفت و گو شویم؛ به این خاطر که به مانندِ یک خاطره، بخشِ اولِ نمایش را تعریف کنند که چه بلا ها و مصیبت ها و مصائبی، داشتند. در این میان، مهم ترین عنصر، بازیگری است که تمرکزِ گروه را بر متن گذاشتیم و به طور قطع، تئاترِ بی چیز کار کردیم. ما امید داریم که در همین زمینه ها نیز، نگاه ویژه داوران را به خود اختصاص دهیم.
وی به مهم ترین چالشی که در ساخت این اثر با آن مواجه بود اشاره کرد و گفت: همین ۲ تکه بودن نمایش، چالشِ مهمی بود که با آن روبرو بودیم. من واهمه ی عجیبی داشتم از اینکه چکار می بایستی انجام دهم تا تماشاگر، مجذوبِ اثر باشد، سالن را ترک نکند و تصور اینکه با موضوعِ تکراری روبرو هست را نداشته باشد. با تمام وجود سعی کردیم کدگذاری هایی انجام دهیم و بازی ها را به سمتی ببریم و شرایطی را پدید آوریم تا در مخاطب، این احساس، قلیان کند که باید همراه با ما، نمایش را ادامه دهد و کدی که در اوسطِ نمایش داده می شود را، بازگشایی کند و به چرایی کارِ ما پی ببرد. مانند آنونس هایی که نقش “سوزوکی” اجرا می نماید.
وی همچنین گفت: زمانِ نمایش ما در ابتدا خیلی بیشتر بود و از ۹۵ دقیقه، تعدیل داشتیم تا به ۶۵ دقیقه رسیدیم. این استاندارد ترین زمانِ ماست. بزرگ ترین چالشِ ما، همین بود. نمی توانستیم قصه ی اول را بازگو نکنیم؛ باید طوری آن را به اجرا می گذاشتیم که تماشاگر، دچار رخوت و خستگی نشود.
کارگردان نمایش “هاراگیری” در بخش پایانی صحبت های خود افزود: تشکر می کنم از پوششِ خبری شما در انعکاس آثار نمایشی دفاع مقدس و همچون همیشه، به حمایتِ مسئولین نیز، نیاز داریم. تئاتر کار کردن، در این روز و روزگار، به واسطه ی این شرایط اقتصادی، خیلی سخت شده است. اگر تا ۳ سال پیش می توانستیم خودمان، از پسِ هزینه ها بربیاییم، اما حالا دیگر، نمی شود. مسئولین، دستِ ما تئاتری ها را بگیرند که به شدت، نیازمندِ حمایتِ ایشان، هستیم، قدم های بیشتری همچون همیشه در حوزه سخت افزار و مالی و به هر شکل دیگه ای بردارند تا اتفاقات این چنینی در حوزه تئاترِ دفاع مقدس بیشتر روی دهد و آثار را به سمع و نظرِ تماشاگران در اجراهای عمومی، بگذاریم و آن ها نیز استفاده خودشان را ببرند.
گفتنی است در این نمایش، مریم دهقانی، محمدامین محمدی، مهدی دلال، رضا گردپور به ایفای نقش پرداختند. اصغر گروسی (نویسنده و کارگردان)، ابوالفضل بیجان (دستیار کارگردان)، شمیم عارفان (منشی صحنه)، سیدمحمدحسین حسینی (طراح نور)، محمدحسین زیتون (صدا)، نرگس امیدپور (مدیر صحنه)، کیان معظمی و امید زارع (عوامل صحنه) از دیگر عوامل این نمایش هستند.
چهل و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر از ۲۵ دی تا ۱۱ بهمن ۱۴۰۱ به دبیری کوروش زارعی در تهران در حال برگزاری است.
گزارش و گفت و گو: تورج اردشیرینیا
عکس: الهام سادات روئینتن