به گزارش سینمایی نیوز و به نقل از ایران تئاتر، مسلم قاسمی*: مسئله تئاتر دانشآموزی و نمایش خلاق در آموزشوپرورش موضوع تازهای نیست. مسابقات هنری (تئاتر، سرود، نقاشی، صنایعدستی، شعر، داستان و…) ازجمله فعالیتهایی بوده که قبل از انقلاب نیز در آموزشوپرورش روالی عادی داشته و هرساله با شور و حال خاصی انجام میشده. مسلماً برگزاری این مسابقات، نقش مهمی در رشد، خلاقیت و شکوفایی دانشآموزان داشته و میدان رقابتی نیز برای مربیان، مدیران شهرها و استانهای آموزشوپرورش و متأسفانه در این رهآورد سالانه، هر یک بهنوبه خود، برای موفق شدن در این کارزار فرهنگی و هنری بهویژه هنرهای نمایشی و دریافت جایزه و تشویق و توفیق در این میدان، چهبسا به کارهایی مانند دعوت از افرادی بهاصطلاح حرفهای به مدارس و انتخاب متونی که هیچ سنخیتی با فضای تعلیم و تربیت و… ندارند، متوسل شدهاند. (افرادی که بعضاً کسب عنوان برایشان بر تعلیم و تربیت و حتی اخلاق و… ترجیح داشته و کودکان و نوجوانان را فدای این رقابتها میکردهاند و میکنند.) و شوربختانه این روال بدون تغییری بنیادی در بعد از انقلاب نیز تابهحال ادامه داشته و در هیچ زمانی بهطورجدی برای تصحیح این جریان سیال، راه معقولی پیشنهاد و اعمال نشده است؛ که بحث بر این موضوع، فرصت ویژهای میطلبد که به امید خدا بعداً به آن خواهیم پرداخت.
اما بحث اصلی ما نمایش است، زیرا مقوله نمایش دربرگیرنده همه این هنرهاست، به انضمام مواجهه رودررو و بیواسطه با تماشاگر و کنشهای فردی و جمعی و خصوصیات منحصربهفرد این ابزار و هنر خلاقانه، جذاب و شادیآفرین.
نمایش دانشآموزی و نقش آن در ظهور نمایش در کلاس درس، بعد از انقلاب
در سالهای دهه 60 تحولات نسبتاً خوبی در زمینه تئاتر کودک بعد از انقلاب صورت گرفت و گذشت چند سال از انقلاب و انسجام نهادها، باعث شکلگیری گروههای نمایشی و همچنان جان گرفتن مجدد فعالیتهای هنری دانشآموزان بهویژه تئاتر دانشآموزی شد. یکی از مهمترین آنها، ایجاد فضایی «آموزشی-کاربردی» جهت برگزاری پراکنده دورههای نمایش خلاق در کشور و همچنین، دورههای هنری برای مربیان و معلمان دوره ابتدایی آموزش پرورش بود.
بهطور مثال اولین جشنواره تئاتر و سرود دانشآموزان دختر و پسر استان تهران (بعد از برگزاری دوره ششماهه آموزش تئاتر مربیان و معلمان و مسئولان هنری خانمها و دورههای نمایش خلاق آقایان)، نقطه عطفی بود در این سالها که با اتاق فکری متشکل از افراد کارشناس و مطرح آن دوره، به شکلی بسیار وسیع و منسجم در سالنهای بزرگ شهر تهران ازجمله، تالار وحدت، تالار محراب، سالنهای موزه هنرهای معاصر و فضای باز آن و تالار فرهنگ و دو سالن تئاتر شهر و… انجام شد و مسئولان سیاسی و فرهنگی و هنرمندان و کارشناسان کودک و نوجوان این رویداد را حمایت کردند و در پی آن مسابقات بزرگ و سراسری نمایشنامهنویسی و… اما غرض از این گزارش که اینجانب مدیر و دبیر آنها بودم، نه ادعایی بر پدر بودن، بنیانگذار بودن، خالق بودن و… عناوین مندرآوردی ژورنالیستی و نه یکهتاز بودن است در این حرکت! بلکه با پشتوانهای که به سالهای قبل از انقلاب و تئاتر کانون پرورش میرسید و تجربیات آن زمان در ارتباط با نمایش خلاق و کارهای فیالبداهه با دانشآموزان در مدارس و کانونهای فرهنگی و… به این نتیجه رسیدیم که با هایوهوی و سروصداهای تبلیغاتی، شاید بتوان قدمهایی را برای شناساندن نقش نمایش در آموزشوپرورش تا حدودی به گوش مسئولان کماطلاع، بهویژه در حیطه تعلیمی و تربیتی نمایش و ابعاد خلاق و… آن زمان رساند، اما باید حواسمان جمع میبود که کودک و دانشآموز وجهالمصالحه و معامله مربیان و مسئولان، جهت رقابت، نه برای هدف غایی خلاقانه و شورونشاط کودکی و نوجوانی، بلکه کسب مقام و جایزه و… قرار نگیرند. همچنین از نتایج مسابقات بزرگ و سراسری نمایشنامهنویسی و سیل ارسال نمایشنامه به استان تهران به این واقعیت رسیدیم که بدون انجام دورههای نمایش خلاق و نمایشنامهنویسی کودک و نوجوان برای مربیان و معلمان، فعلاً، باید کار نمایشنامهنویسی برای این مقاطع را به گروهی حرفهای و آشنا به تعلیم و تربیت بسپاریم؛ لذا اینجانب با اهداف ذیل و با پیشزمینهای که از قبل داشتم و تشویق دوستان، کار جدی نوشتن نمایشنامه با اقتباس از موضوعات کتابهای درسی بهویژه کتابهای فارسی دوره ابتدایی را آغاز کردم:
1- مطالعه دقیق یک موضوع درسی به بهانه نمایشی کردن آن، با کمکمربی و معلم کلاس.
2- تقویت حس دوستی و همکاری در کلاس برای انجام یک کار گروهی.
3- تقویت نظم و انضباط و مسئولیتپذیری فردی و گروهی و احترام به یکدیگر.
4- رشد و توسعه اعتمادبهنفس در راستای ساختن یک اثر گروهی.
5- تعالی بخشیدن و چشاندن، لذت کار خلاق و ایجاد جوی آرام ولی کوشا و پویا در روند آماده شدن یک اجرای نمایشی.
6- حداکثر مشارکت در فعالیتهای گفتاری و رفتاری در کلاس درس.
7- اثرات غیرمستقیم آموزشی و تربیتی در روح و روان دانشآموزان.
8- دسترسی به تجربیات تازه و شناخت شخصیتی که در اجرای نمایش به ایفای نقش آن پرداخته میشود، همچنین آشنایی با شخصیتهای دیگر، بهواسطه ارتباط نمایشی با آنها.
9- توجه به نقش آموزشی و تربیتی در قالب بازی و نمایش که میتواند در انتقال مفاهیم مختلف درسی، تأثیر بسیار عمیقتر و ماناتری داشته باشد.
10- شکوفایی استعدادهای نهفته کودکان و نوجوانان بهواسطه فضایی جهت ابراز وجود برای آنها که توسط این شیوه خلاق و مفرح ایجاد میشود. (1)
کلید این پروژه و پژوهش، دقیقاً بعد از جشنواره با مطالعه در مورد کتابهای درسی دوره ابتدایی و کشف رگههای نمایشی درباره موضوعات و بسط آنها در قالب یک نمایش مفرح زده شد؛ و در سال 1371 به پایاننامهای تحت عنوان «نقش نمایش در آموزشوپرورش» و کار اجرایی نمایش «دومیها، سومیها» (تئاتر در کلاس درس) انجامید.
در سال 1379 مجموعه نمایش «دومیها و سومیها» پس از سالها در انتشارات مدرسه، به چاپ رسید و پس از آن با وقفهای که به خاطر تغییرات دائم در کتابهای درسی ایجاد شد. به ترتیب مجموعه نمایشهای چهارمیها، پنجمیها، ششمیها در سال 1389 و سپس مجدداً مجموعه دومیها و سومیها به تفکیک در سال 1396 چاپ شدند در فاصله انتشار این مجموعهها، دهها مجموعه نمایشی و ادبی، تألیفی و ترجمه دیگر نوشته و… منتشر شد؛ و بعد از آنها، دو مجموعه نمایشنامه کوتاه شامل 30 نمایشنامه، نیز برای دوره راهنمایی با عناوین «مردی که برای انسان شدن آمده بود و بهشت فروشی»، در همین انتشارات، در سال 1396 و با مقدمه و پیشگفتاری راهبردی و آموزشی به چاپ رسید.
این مجموعهها با حدود 70 الی 80 نمایشنامه درسی، آموزشی، تربیتی و… بدون واسطه و بخشنامه به داخل کلاسهای درس رسوخ کردند و با دستورالعملهایی که در پیشگفتار کتابها آمده بود، در شیوههای مختلف (زنده، عروسکی، عروسکی زنده و آهنگین و نهایت اجراهای رادیویی) در کلاسهای درس و مدرسه اجرا میشوند و گواه آن هزاران جلد کتابی که از این سری، چاپ و تجدید چاپ شدهاند، آن هم با وجود بازرگانی دولتی و غیر خلاق و ناآشنا به هنر و تعلیم و تربیت این مؤسسات انتشاراتی که اکثراً، کتابهای نمایشی را در زمره ادبیات کودک نیز نمیدانند!
تعریف تئاتر در کلاس درس
تمام این مقدمه طولانی در این جمله نهفته است «تئاتر درسی فعالیتی است خلاقانه در کلاس درس توسط دانشآموزان با محوریت «مربی و معلم آشنا به نمایش در حد معمول» و با استفاده از شیوهنامههای عملی که توسط کارشناسان این گونه تئاتر تدوین شده است.» بدون سروصدا، هیاهو و مسابقه و جاروجنجالهای ژورنالیستی! نمایشنامههایی که در این مجموعهها ارائه شده همانگونه که در پیشگفتار کتابها آمده، نمونههایی هستند برای خلق نمایشهایی که در کلاس درس توسط خود دانشآموزان با کمکمربی شکل میگیرند! «هدف نهایی ما ایجاد زمینهای است برای خلاقیتهای نهفته در شما و شکوفایی آنها در جهت خلق اثری که از نمایش آن، نهایت لذت را ببرید؛ بنابراین، روشها و تکنیکها و اجرای این نمایشها همگی بسته به ذوق و خلاقیتهای گروهی خود شماست و پیشنهادات ما شاید راهگشا باشند، اما کافی نیستند»(2)
در قسمتی از این مقدمه، اجرای یک نمایش را با یک تیم فوتبال مقایسه کرده است؛ «در یک گروه نمایشی هر کس در هر مسئولیتی باید نقش خود را خوب بازی کند. لذت اجرای یک نمایش خوب متعلق به همه دستاندرکاران آن تیم نمایشی خواهد بود؛ پس انتخاب متن، روخوانی، فهمیدن خوب نمایشنامه، تقسیم نقشها و تمرین آن، طراحی دکور ساده و استفاده از امکانات مدرسه یا خانه با اجازه اولیا و زیر نظر مربی و معلم مدرسه و بهکارگیری موسیقی و صداهای لازم، همه و همه باید توسط اعضای گروه و دانشآموزان کلاس و با نظارت مشورتی دقیق مربی انجام بگیرد. مطمئناً هیچ بینندهای توقع یک کار حرفهای و بدون نقص را از شما نخواهد داشت و زیبایی این کار هم در همین عمل گروهی شماست. باور کنید گاهی اوقات این کمبودها و نقایص، لذت دیدن این اثر را برای اولیا و مربیان چند برابر خواهد کرد. چون هدف از اجرای نمایش در کلاس درس و مدرسه، یک فعالیت تعلیمی و تربیتی پرشور و لذتبخش است و نتایج آن بسیار بالاتر از اجرای نمایش در سالنهای تئاتری و بهاصطلاح حرفهای (برای مسابقات، جشنوارهها) و کسب مقام و رتبه است.» (3)
جشنواره ملی (تئاتر درسی)؛ انحراف یک جریان پویا!
چند سال پیش، به هشتمین جشنواره نمایش کتابهای درسی در میناب دعوت شدم.
نام این جشنواره برایم بسیار جالب و هیجانانگیز بود. جشنوارهای که حاصل تلاش چندینساله کار روی کتابهای درسی بود. با وجود سفری که در پیش داشتم مشتاقانه پذیرفتم و عازم آن شهر شدم.
روزهای بسیار زیبا و لذتبخشی بودند. دانشآموزانی از شهرستانهای بسیار دورافتاده و محروم آمده بودند، با حضوری زیبا و حرفهایی قابلتأمل! ظاهری محروم و فقیر اما اندیشهای قوی، پویا و باشکوه! آن هم در جشنوارهای جمعوجور و خودمانی، با همت معلمی پرشور و یارانی صمیمی.
با خود میاندیشیدم که آینده و فردای این جامعه به دست این کودکان خواهد افتاد و این آیندهسازان، دیگر هر چیزی را بدون تفکر و تعقل نخواهند پذیرفت. اجراهایی بسیار متنوع، برگرفته از موضوعات کتب درسی و اجتماعی. البته در لابهلای این اجراها، حضور و رسوخ مستقیم افکار بزرگسالانه نیز مشهود بود که نکته مهمی از بحث ما را دربرمیگیرد. در این چند روز بسیار کوتاه، در دنیای خود و اندیشههای خود، در بین این کودکان غرق بودم! اما یک چیز مرا بسیار آزار میداد و آن تلاش برخی مربیان و مسئولان، برای مقام آوردن بود؛ یعنی تلاش آنها بیش از آنکه برای ارتقای این ابزار در خدمت تعلیم و تربیت و یک فعالیت مفرح کلاسی باشد، صرفاً، تلاش برای خوشامد مسئولان و داوران جشنواره بود، آن هم برای کسب مقام.
و این روش، نقطه عطفی برای کمرنگ کردن یک حرکت گسترده و آرام و مستمر تعلیمی، تربیتی و نمایشی، در همه کلاسهای درس و تغییر آن به نمونهسازی یک نمایش از هر مدرسه و شهرستان و استان، برای شرکت در جشنواره نمایشهای کتابهای درسی، به هر قیمت! و مسلماً مدارسی در این روند موفقتر خواهند بود که از امکانات بیشتر بهرهمند هستند و با خدمت گرفتن افرادی بهظاهر حرفهای خارج از مدرسه و گاه ناآشنا به تعلیم و تربیت و… در این راه میکوشند؛ که این امر، بهخوبی در این جشنواره مشهود و محسوس بود؛ و کوتاهسخن: تغییر کانال حرکتی مستمر، آرام و ساده کلاسی بدون هیاهو، به جشنوارهای پرسروصدا و رقابتی نمونهساز برای کسب مقام. حال در این روند چه کودکانی به دلیل نبود امکانات و محرومیتها باید از کسب این عناوین محروم شده و با چشمی گریان و سرخورده اطرافیان، به شهر و مدرسه خود بازگردند؟! از ابتدا این مهم را به دوستان یادآوری کردم و سالهای بعد نیز که با دستاندرکاران این جشنواره در میناب بهطور مجازی در ارتباط بودم بهنوعی در مورد این مهم و شیوه اجرای کودکان و بهکارگیری همه بچههای کلاس در این حرکت و… تذکر میدادم و حتی چند بار پیشنهاد کردم که برای تشویق همگانی، یک سری از کتابهای تئاتر در کلاس درس را به تعداد مدارس شرکتکننده در جشنواره، بهرایگان ارسال کنم که جواب تأییدی برایم نیامد؛ تا اینکه متوجه شدم، دو سالی است این حرکت، کشوری و بهاصطلاح ملی و صاحب پایتخت هم شده است! با شناختی که از معاونت تربیتی وزارتی داشته و دارم و شیوهنامه بسیار ابتدایی، غیرکارشناسی و سلیقهای و … که دقیقاً آن را مطالعه کردهام، سالها آرزویی را که میتوانست با حرکت صحیح این جشنواره، به کمال برسد، تقریباً بربادرفته دیدم. بهویژه هنگامیکه یکی از مسئولان وزارتی باافتخار گفت: انشاءالله میخواهیم این جشنواره را بینالمللی کنیم! «حتی تعریف این واژه برای خودش یک پشتوانه فرهنگی و علمی، میخواهد!» نمیدانم چه سری است، سودای بینالمللی شدن! در وزارتی که ظرف مدتی کوتاه دو وزیر عوض کرده و با سرپرست میچرخد و با آمدن فردی جدید، امکان تغییر هر برنامهای میرود، به جای تبیین و تصحیح آنچه داریم، به فکر بینالمللی کردن میافتیم! لذا ازاینپس حتی اگر بخواهیم این روند را به حالت اولیه و یک کار پژوهشی و علمی خود نیز برگردانیم نیز بسیار بعید یا مشکل خواهد بود؛ در فضایی که به کار بردن واژههایی چون «پایتخت تئاتر درسی، خالق تئاتر درسی و…» به رسمی رایج تبدیل شده است. متأسفانه جامعهای که هر حرکتش بر پایه جنجال و هیاهو و تبلیغات ژورنالیستی و… صورت بگیرد، دیگر از حرکتهای زلال و آرام فرهنگی اثری نمیماند!
و اما لب کلام؛ سالهاست کارشناسان و خردمندان حوزه نمایش خلاق و تئاتر کودک و نوجوان در آموزشوپرورش، نظرات کارشناسانه خود را به طرق مختلف در کلاسها، جلسات، سمینارها، جراید و صفحات مجازی اعلام کردهاند، اما ظاهراً مخاطبان اصلی، یا فرصت مطالعه در این زمینهها را ندارند یا چندان علاقه و ادراکی به این نوع نگرش از خود بروز نمیدهند؛ لذا سعی ما این است که از این به بعد خطاب و گواهمان تاریخ باشد و آینده و فردای آیندهسازان این مرزوبوم. البته بیانصافی است که نگوییم آنچه هست نیز حاصل تلاش و کوشش کارشناسان هنری است که با تمام حسن نیت و علاقه مشغول به فعالیتاند و شاید، توان توجیه این موضوعات را برای مدیران و تصمیمگیران دائمالتغییر ندارند. لذا به گواه تاریخ، مسئولان و دستاندرکاران آموزشوپرورش را مخاطب قرار میدهم.
1-این جشنواره را به حالت اولیه خود در هر شهرستان و استان برگردانید.
2-از دادن جایزه، رتبه و مقام در شکل فعلی اکیداً خودداری و تشویق گروهی را مدنظر داشته باشید. (4)
3-به جای نمونهسازی، به آموزش نمایش خلاق مربیان بهطورجدی پرداخته و به حرکت مستمر تئاتر درسی در کلاسهای درسی مدارس توجه کنید. (5)
4-شیوهنامه اولیه را کنار گذاشته و شیوهنامه جدیدی را با همکاری و همیاری کارشناسان آگاه به تعلیم و تربیت و آشنا به روانشناسی کودک در آموزشوپرورش تدوین و اجرا کنید. (6)
5-و در آخر، نمایش ساده و زلال کتابهای درسی را از جنجال و هیاهو دور نگهدارید و آن را به دست نامحرمان و ناآشنایان نسپارید.
*پژوهشگر و مدرس نمایش خلاق و تئاتر در کلاس؛ و معلم و مربی تربیتی
پینوشتها:
(1) مقدمه مجموعه نمایشهای کتاب «دومیها و سومیها» انتشارات مدرسه سال 1379
(2) و (3) مقدمه مجموعههای تئاتر در کلاس درس «مجموعه کتابهای دومیها تا ششمیها» انتشارات مدرسه برهان.
(4) مقاله (جشنواره کتابهای درسی) استاد داوود کیانیان. منتشر شده در ایران تئاتر
(5) حاصل اکثر جلسات و مصاحبههایی که «بنیاد نمایش کودک»، با مسئولان و مطبوعات و… داشتهاند.
(6) پیشنهاد میشود شورایی مرکب از پنج کارشناس آگاه به تعلیم و تربیت و نمایش خلاق که بعضاً از معلمان و مربیان آموزش پرورش بوده و آثار و مقالاتی در زمینه نمایش و تعلیم و تربیت در آموزش پرورش داشتهاند، با مدیریت و کارشناسی واحد هنری معاونت پرورشی آموزشوپرورش و معاونت آموزش ابتدایی، شیوهنامهای را بر اساس واقعیات و امکانات موجود تنظیم و آماده کنند