سینمایی نیوز- مقدمه؛ در نظریه اندرو تئودور پیرامون ژانر عناصر شکلی، روایی و مضمونی تثبیت شده در آثار سینمایی هستند که گونهای از فیلمها را در کنار یکدیگر قرار میدهد. این تئوری که با رویکرد مرگ مولف در فرانسه کلید خورد، سبک و نوع خاصی از سینما را توصیف میکند و به مخاطب اجازه میدهد که آثار سینمایی را نه در قالب مولفهایشان بلکه در رعایت سبک مورد نظر تحلیل کنند.
جشنواره فجر هر ساله با اختلاطی از مضمون و سینما در سودای الحاق تالیفات هر هنرمند بوده است، تالیفاتی که اساسا از ساختاری فرمیک و مقدمهای برخوردار بودهاند. حال اگر بخواهیم چارچوب این الگوها را در قواعد و ضوابطی کلی سر هم کنیم مستلزم برچسبی نشانهدار خواهیم بود. ژانر آن برچسب مورد نظر است. برچسبی که ساز و کار مختص به هر فیلم را ترسیم کرده و ورود هر فرد را به جهان فیلم تسهیل میکند.
بنابراین ژانر با دستهبندی آثار سینمایی، گونههای مختلف هنری را منطبقبر متعلقات خود توصیف میکند. حال اگر متعلقات مذکور در سیستمی فرمیک به ساحت درام جاری شوند، رسالت یکی از اصلیترین قواعد سینما ادا خواهد شد. در این یادداشت به سابژانر «تاریخی-مذهبی» و فیلمهای آن در جشنواره فجر و چند نمونه از آثارسینمایی حاضر در ادوار جشنواره میپردازیم.
مذهب و تاریخ دو عنصر ریشهدار در فرهنگِ ایران و ایرانی هستند که پرداخت به آنها در سبک و گونهای تثبیتشده همواره قابل رویت است.
ملک سلیمان؛ ظهور فناوری و تکنولوژی در عصر اکران فیلم ملک سلیمان -ساخته شهریار بحرانی- از قویترین شاخصههای اثر در قالب ژانر تاریخی است. فیلم در بهرهبرداریاش از آیات قرآن، ظرفیت تماتیک داستان را در شفافیت هرچه تمام رقم میزند و قصد دارد با استفاده از تکنولوژی مزبور آرایههای زیباییشناسانه فیلم را برقرار سازد. به طوریکه برقراری آن عنصر باور را در ذهن مخاطب تبلور دهد. باور نگاریِ تاریخی ضابطه سیستماتیکی است که در چند بُعد قابل تامل است. مهمترین آنها نوعی انگیزه ارجاعی در بطن اجرا و زیست کاراکتر هاست و انگیزهٔ ثانویه پس از ارجاعات تاریخی، در شگرد کارگردانی نهفته است. نگاهی ساختی به عناصر دراماتیک و روایی فیلم. به بیان دیگر فیلم را در بند قراردادهای ارجاعی قرار ندادن و تاکید بر آنچه منزله درام شناخته میشود. در واقع اقناع باور و انگارههای تاریخی در ساحت ذهن مخاطب با دستاوردهای دراماتیک اثر برابر است. معیارهای مذکور در تعریف دوبارهشان به آغوش ژانر رسیده و با مختصات آن ترجمه میشوند. اگر ترجمه مذکور در سیستم فرم و زبان سینما قرار گرفت، ژانر فیلم قابل ادراک است.
در فیلم ملک سلیمان با توجه به گفتههای مطرح شده آنچه نگین تاریخ و مذهب را در فیلم میکارد، توجه فیلمساز به انگیزههای ساختی، نمایشی و جلوت اغواگر سینماست. به همین سبب فیلم در رهنمودهایی به سمت ژانر دستاوردهای مثبتی داشته است.
محمد رسول الله؛ اساسا تئوریهای برآمده از تاریخ منباب خداپرستی و ایمان در کالبد معجزه و آیه تعریف میشوند. پیرفت دادن به این معجزات با تنپوش روایت تشریفات بلامنازعِ ژانریک در ساحت مذهب و تاریخ خواهد بود. محمد رسول الله اثر مجید مجیدی در انطباق با تاریخ معاصر خود به درستی از اعمال تماثیل شکلی و بصری استفاده میکند و در وهله بعدی بر بنمایههایی مضمونی مانور میدهد. اگر از درصد دراماتورژی فیلم در انطباق با مضامین روایی فاصله بگیرم، میتوان اثر مجید مجیدی را با شاخصهای اتمسفریک به ژانر مورد نظر یعنی تاریخ و مذهب نزدیک دانست. فیلم حال و هوای روحانی خود را با دیالوگهایی اخلاقگرا و ماندگار -به سان آیات قرآن- پیوند میدهند و از میزانسنهای مونوکروماتیک در این جهت استفاده میکند. میزانسنهایی که اغلب غبار سفید رنگی آنها را فرا گرفته و به واسطه آن ترکیب اشیا تلطیف شده است.
روز واقعه؛ بهرام بیضایی اسطورهشناسی قهار و مولف در رشته نمایش است. او در فیلمنامه روز واقعه با پیوند عناصر مرکزی و تاریخی با مسیر فرعی و پیرفت دادن به پیوند مزبور سعی دارد به ادبیات حسی و تکنیکال خود جهت دهد. او در غایت تبعیت از ژانر ارزشهای انسانی و تاریخی را به چالش میکشد. در فیلم روز واقعه موقعیت زمانی و مکانی عاشورا از منظری دیگر روایت شده و با مختصات آن نگاه (منظر) چشمههای مذهب را در دل تاریخ میجوشاند.
بهرام بیضایی از مقتضیات نمایشگونه در نینوا و سازوکار دیالوگمند نطفه فرم را استخراج کرده و به سانِ تعزیهای با شکوه جلوت تراژدی را رسم میکند.
فیلم ورای تماثیل و انگارههای شکلی از خلال شکل روایت محاسن ژانر را به رخ میکشد.
شهرام اسدی کارگردان فیلم در پسِ شمایل تکرار شونده همچون لباس، صحنه و کاراکتر انگیزههای اساطیریِ آن دوره را به جوشش میاندازد و فرهنگ اسطورهسازی را با ساحت سینمای دینی-مذهبی همراه میکند.