به گزارش سینمایی نیوز، مستند «قلعه خاموش» به تهیهکنندگی «فرهاد ورهرام» و کارگردانی «حنیف شهپر راد» از بخش مسابقه نیمه بلند ملی، چهارشنبه ۲۱ آذرماه ساعت ۱۷:۳۰ و جمعه ۲۳ آذرماه ساعت ۱۷:۳۰ در پردیس سینمایی چارسو اکران شد.
«حنیف شهپر راد» متولد 1366 در تهران، که فیلم های «شهر» ، «محمد قاضی به روایت گوستاو دوره» ، «زندگی در میان واژگان» ، «مسائلِ پاریسیه» ، «بیحاشیه» ، «عشق من تبریز»، «در جستجوی دانایی»، «پختستانِ منوچهر انور»، « اقبال و ایران»، «معمارِ فیلمساز» را در کارنامه دارد، در گفت و گو با خبرنگار ما درباره علت نامگذاری فیلم اظهار داشت: ما در مورد یکی از قلعههای باستانی ایران، قلعه ایزدخواست مربوط به دوره ساسانی که از حدود ۱۰۰ سال پیش خالی از سکنه هست فیلم ساختیم. این فیلم در ادامه ی مجموعه «خاطرات روستا» است که آقای «فرهاد ورهرام» سال ۹۶ پروژه را شروع و تقریبا بیش از نیم قرن تغییرات پیش آمده روستاهای ایران را با تمرکز بر معماری و آداب و رسوم بر اساس مونوگرافی یا تک نگاشت هایی از دهه ۴۰ و ۵۰ بررسی کردند. «قلعه خاموش» قلعهای هست که سال هاست کسی در آن زندگی نمیکند.
این سینماگر در خصوص علت پرداختن به این سوژه بیان داشت: سفارشی بود از طرف آقای ورهرام که من هم آن را خیلی دوست داشتم چون این مجموعه اولین کاری بود که مسئولیت پژوهش و کارگردانی را در آن بر عهده داشتم. علت پیشنهاد ایشان به بنده به این جهت بود که من بر روی تغییرات چند شهر در دوران معاصر کار کرده بودم و ایشان فکر میکردند موضوع ایزدخواست برای من مناسبتر هست. پایه و اساس کار ما مجموعه ای مونوگرافی و گزارش، از دانشگاه ملی (شهید بهشتی) در حدود ۶۰ سال پیش شامل چند قطعه عکس نوشته و طراحی دانشجویان اعزامی ایزدخواست به عنوان پروژه دانشگاهی بود. ما این ها را پیدا کردیم و البته خیلی کار آسانی هم نبود ولی توانستیم به نویسنده هر دو مقاله ی کار شده در گوشه ای از ایران دسترسی یافته و با ایشان صحبت کنیم و این تغییرات را جویا شویم. ما نیز به عنوان مستند ساز تغییرات بخشهایی که به قلعه صدمه می زند تا تخریب بخش هایی از قلعه و هم چنین مسئله آب ایزد خواست و آداب و رسوم آن را در کنار این مقایسه پژوهشی بین بازه ۶۰ ساله از آن مونوگرافی ها تا امروز بررسی کردیم.
این مستندساز درباره جای خالی چنین مستندهایی تاکید کرد: این دست فیلمها به دلیل مخاطبان حرفهای که دارند معمولاً بخش خصوصی خیلی علاقهای به تولید این آثار ندارند مگر آن که یک اتفاق خاصی به وقوع بپیوندد. ولی به نظر بنده ارگانها و بخشهای رسمی باید بر روی این موضوع به طور دائمی کار کنند چون شامل صنعت توریسم و همین طور هویت ملی می شود. البته ما با بودجه بسیار اندکی این فیلم را ساختیم. همه عوامل با جان و دل کار کردند و دستمزد پایینی گرفتند و کار با سختی انجام شد. مهمترین چالش در ساخت این مستند و اساسا مستند های فرهنگی، بودجه کم است و فکر میکنم که همه فیلمسازان تایید کنند. برای این فرم فیلمها خیلی سخت میشود فضا تعریف کرد. اما به هر حال یک مجموعه اتفاقات خوب هم داشتیم؛ شما وقتی به دنبال افرادی میگردید که ۶۰ سال پیش گزارشی نوشتند و اگر یافت نمی شدند می بایستی مسیر پروژه را عوض می کردیم ولی آن آدم ها پیدا شدند که حتی یک نفر از ایشان به آمریکا رفته و سال ۹۵ برگشته بودند و ما ایشان را در ارومیه پیدا کردیم و دیگری در اصفهان بودند و خوشحالم که این فیلم توانست به آن مواردی که از اول برنامه ریزی داشتیم دست یابد.
این فیلم ساز آینده دار درباره مراحل تولید و روند ساخت اضافه کرد: آقای ورهرام شناخت خیلی خوبی نسبت به ایران دارند، ایران شناس هستند و میدانستند که باید از کجا و چه مجرایی به پژوهش ورود کنیم و این کارِ من را آسان میکرد. نمونه ی این مقایسهها را آقای ورهرام در یک دهه اخیر بر روی آثارشان بسیار انجام داده بودند. خصوصاً فیلمهایی که دهه ۶۰ کار کرده بودند و دوباره با این آثار مواجه شدند، تغییرات را بیشتر در مقام یک پژوهشگر و کمتر شبیه به یک ژورنالیست و کمتر شبیه به فیلم سازِ قصهگو سنجیدند. ضمن آن که خرده داستان هایی هم گاهی در این فیلم ها به وجود می آید که آثار را جذاب می کند.
برنده بهترین فیلمنامه و نامزد بهترین کارگردانی جشنواره نهال برای فیلم «پونک» (1386) درباره موضوع این مستند توضیح داد: یکی از مسائلی که در این فیلم خیلی ویژه هست آرشیو خاصی است که تا حالا دیده نشده است؛ صحنه هایی از فیلم «مرگ در قلعه ایزدخواست» ساخته آقای “جان قربانی” از سال ۵۷ که برای اولین بار در فیلم ما نمایش داده می شود و بسیار به آن استناد نمودیم. تصاویری که درون قلعه را نشان می دهد و تا به امروز کسی آن ها را به عنوان فیلم ندیده است. و این به نظر بنده یکی از برگهای برنده پژوهشی ما بود که برای سیمای مرکز اصفهان تولید شده بود و از فضای سال های انقلاب کشور در آرشیو مانده بود.
وی در مورد ویژگی های ساختاری و محتوایی این اثر تصریح ساخت: جست و جو گری برای یافتن آدم ها که در فیلم این را کاملا شرح می دهیم. به هر روی وقتی موضوعی را پیدا می کنید این که مسیر را چگونه طی می کنیم برای خودم جالب است. خیلی هم صادقانه به تصویر در آوردیم و واقعا سعی کردیم سندها را و آن چیزی که در فیلم می بینید به تمامی مانند اتفاقی باشد که برای گروه ما در ایزدخواست روی داد. یاد می کنم از کار ویژه “شاهین اشرفیان” در زمینه صداگذاری و موسیقی، و “رضا تیموری” فیلمبردار خیلی برجسته سینمای مستند که فیلمبردار اثر ما بودند.
فارغالتحصیل کارشناسی ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر، در اشاره به اهمیت ارتباط فیلم سازان جوان با سینمای بین الملل خاطر نشان ساخت: بسیار دوست می داریم این ارتباط را شکل دهیم منتها به دلیل این که نگاه و رویکرد ارگان های سفارش دهندهی داخلی ما که در این زمینه کار میکنند خصوصاً تلویزیون به مصرف روزانه است، طبیعتاً با این وضعیت بودجه شما نمی توانید به بازارهای جهانی فکر کنید چون استانداردها خیلی بالاست و آن امکاناتی که برای پیشرفت در بازار جهانی داریم در این جا محقق نمی شود. بازار جهانی نه لزوماً اروپا یا آمریکای شمالی ولی به هر حال فیلمها مقایسه می شود و بازار جهانی نیازهایی دارد. من فیلمی در قائمشهر کار کردم و در ایتالیا که به نمایش در آمده بود خیلی ها تعجب کرده بودند که این شکل فیلمهای علمی و موضوع محور حرفهای در ایران ساخته می شوند. تصور می کردند بیشتر فیلمهای آماتوری به مدل وِریتهای در ایران میسازند. این شدنی است و ما فیلم سازایی داریم که فیلم حرفهای بسازند و نمونه های موفقی نیز در سینمای جهان شدند. به هر حال هر بازاری سلیقهای دارد و سفارش دهنده ها باید بخواهند و بتوانند برنامهای برای پیشرفت در بازار داشته باشند و تنها به آثار در زمان موفقیت شان بسنده نکنند. این فیلم با وجودی که موضوع تخصصی دارد ولی تماشاچیهایی که به صورت غیر مستندی به سالن آمده بودند و مستندی نبودند، ارتباط خیلی خوبی با آن گرفتند و حتی علاقه مند شدند ایزدخواست را ببینند.
او در مورد کمبودهای سینمای مستند یادآور شد: پخش، توانمند شدن بازار خصوصی و علاقه مندی بخش خصوصی برای ساخت مستند که فکر میکنم ۱۲ تا فیلم در همین جشنواره توسط بخش خصوصی حمایت شده است. این نمی تواند برای فیلم ساز جذاب باشد چون بودجه بخش دولتی محدود هست و طبیعتا فیلم ساز تحت فشار قرار می گیرد. من حس کردم فیلم سازان در خیلی از فیلم ها به جهت مسائل بودجهای تحت فشار هستند. فیلم ساز دوست می دارد هر 3 سال یک فیلم فوقالعاده بسازد ولی بعضی از فیلم سازان مجبورند سالی یک یا حتی دو فیلم بسازند و این حتماً از کیفیت کار ایشان کم می کند.
او درباره جایگاه پژوهش در جامعه و مدیریت کلان کشور، همچنین تغییر نگاه مسئولین به سینمای مستند با نگاه روزآمد و مخاطب محور بیان نمود: مخاطب مستند در همه جای دنیا یک مقدار خاص هست. حتی در تلویزیون مخاطبانِ خاص تر به مستند نظر دارند. هر جنسی از مستند حتی پاپ ترین مدل مستند هم باز خاص می شود. اگر فیلم سازان مستند دیده شوند باید تاثیرات کلان بگذارند و با نخبگان جامعه در ارتباط باشند. این تاثیر بر مسئولین هم دارد و نمونههایی هم داشتیم که تغییراتی داشته است و حتی امکان دارد غیر مستقیم باشد که من بسازم و یک پژوهشگر بر اساس آن کاری کند. ولی چون من مستقیم با تلویزیون در ارتباط بودم این رسانه خیلی در این زمینه می تواند موفق باشد که این مسئولیت های خودش را دارد. بخشی از تلویزیون اینترتیمنت و لذت و این موارد هست و تماشاچی خودش را دارد. ولی نمونههایی داشتیم که موفق بودند. همین فیلم میتواند برای وضعیت قلعه ایزدخواست هشدار دهنده باشد که چه شکافهای عمیقی در ۴ سال اخیر ایجاد و تخریبهایی شده است. ما بررسی کردیم، نمونههای آن مشخص و بازسازیهایی شده که همه به تمامی باید بررسی شود. بخش اعظم صنعت توریزم هم میتواند به آنجا جذب و جلب توجه کند و باید هزینه هایی شود و در واقع حضور توریست می تواند کمک کند؛ البته اگر مناسب باشد چون امکان اثر منفی هم هست.
«شهپر راد» در مورد برگزاری جشنواره بین المللی سینما حقیقت و تاثیر آن بر آینده کاری فیلمسازان جوان اظهار نمود: فضا باز تر هست و یک مقدار احساس میکنم باید ممیزی کمتر شود و هم چنین فضا را برای همه افراد باز بگذاریم و از همه ی طیف ها میتوانند حاضر باشند. البته جمع همه نظرات سخت است، هر فستیوال یک کاراکتری دارد. «سینماحقیقت» نمی تواند همه را راضی کند و امیدوارم که همه را ناراضی نکند. در بخش رقابتی جشنوارهها دوست می دارم بعد از نمایش فیلم بلافاصله با تماشاگران به صحبت بنشینیم که این مهم هیچ وقت ایجاد نشده است. این مورد در نمایش خانههای فرهنگ خیلی برای من جذاب بوده ولی متاسفانه در این جا به محض این که فیلم تمام می شود از سالن خارج می شویم و ما نمیتوانیم ارتباط مستقیم فستیوالی که در دل آن گفتمان ایجاد شود و تاثیر بگذارد داشته باشیم و این یک ضعف است.
| گزارش و گفت و گو از: تورج اردشیری نیا
| عکس: الهام سادات روئین تن
«قلعه خاموش»
1403، 54 دقیقه
پژوهش: حنیف شهپرراد
تصویربردار: محمدرضا تیموری
صدابردار: مهرداد عباسپور
صداگذار: شاهین اشرفیان
تدوین: ابراهیم اصغری
نگارش گفتار متن: حنیف شهپرراد
گوینده گفتار متن: حنیف شهپرراد، محمدرضا حکیمپناه، غزاله ارجمندی
موسیقی: شاهین اشرفیان
تهیهکننده: فرهاد ورهرام
تهیه شده در شبکه مستند