سینمایی نیوز- مدیر بخش برنامههای فرهنگی چهلمین جشنواره فیلم فجر گفت: برگزاری اجرایی جشنوارهها ادای دین دولت در قبال نیاز فرهنگی عامه جامعه و البته حضور موثر و درخشان فعالان هنری تلقی میشود که ذیل مقوله مهمی چون مسئولیت اجتماعی شرایط گفتگو، همدلی، همافزایی، مشارکت و در نهایت اعتماد را بین حاکمان و مردم فراهم میکند.
به گزارش سینمایی نیوز و به نقل از مرکز اطلاعرسانی روابط عمومی جشنواره فیلم فجر، «سعید الهی» را در سینما به عنوان کارشناس سینما و رسانه می شناسند و بسیاری از علاقمندان سینما شاهد حضور و گهگاه مناظرات و گفتگوهای صریح او درباره سینما از طریق رسانه های دیداری و شنیداری بوده ان. اما با تاملی بر سوابق وی از دهه هفتاد تاکنون، میتوان به نقش و فعالیت مستمر«الهی» در برگزاری انواع جشنواره های هنری پی برد. از مدیریت روابط عمومی جشنواره بین اللملی موسیقی و تئاتر فجر و دانشجویی در سالهای 73 تا 79 تا موسس و دبیر اجرایی جشنواره بین المللی فیلم شهر در سال 84 و قائم مقام چندین دوره جشنواره فیلم پلیس و مدیریت بخش های مختلف و البته موفق جشنواره بین المللی فیلم فجر.
او این روزها مدیر بخش برنامههای فرهنگی چهلمین جشنواره فیلم فجر بوده و به سوالات ما در خصوص ماهیت جشنواره های هنری و سینمایی پاسخ داده است:
* آقای الهی به عنوان اولین سول به نظر شما اساساً برگزاری جشنواره های هنری تا چه حد ضروریست و آیا صرف هزینه در این مسیر آورده ای برای عرصه فرهنگ و هنر کشور خواهد داشت؟
_ برای پاسخ به این سوال باید ابتدا فعالیت فرهنگی و توقعاتی که از آن در بین مردم و حاکمیت وجود دارد بازتعریف شود. اینکه برنامه ای عنوان فرهنگی و هنری لقب میگیرد چه نقشی و تاثیری در جامعه دارد و چرا حکمرانان در سراسر جهان سعی می کنند برای توسعه تعاملات خود با توده ها و به تعبیری بقای خود به این امر اهمیت میدهند؟
طبیعیست اگر این برنامه ها منجر به نشاط عمومی و شادابی روح و روان اقشار مختلف مردم نشود غیر از تامین نظر فعالان فرهنگی و صاحبان محصولات و صنایع هنری نتیجه دیگری نخواهد داشت. لذا فلسفه وجودی برنامهریزی برای برگزاری انواع جشنواره های سینمایی و هنری کمک به حال خوب مردم به جوانان علاقمند به این حوزهها و ایجاد انگیزش و امید کافی برای حیات عمومی و در قبال آن احیای اندیشه های فرهنگی ست.
* پس با این توصیف جشنواره ها قبل ازینکه یک فعالیت موضوعی باشند مصداقی از حق و تکلیف فرهنگی دولت و مردم نسبت به یکدیگر است.
_ دقیقا. برگزاری اجرایی جشنوارهها و البته سایر فعالیتهای هنری کشور در واقع ادای دین دولت در قبال نیاز فرهنگی عامه جامعه و البته حضور موثر و درخشان فعالان هنری با تولیدات وزین و متین خود در این رویدادها نوعی تکلیف عمومی در برابر حاکمیت و دولتها تلقی میشود که هر دو ذیل مقوله مهمی چون مسئولیت اجتماعی شرایط گفتگو، همدلی، همافزایی، مشارکت و در نهایت اعتماد را بین حاکمان و مردم فراهم میکند.
*سالهاست که سینمای ایران در بخشهای مختلف شاهد انواع جشنوارههاست. سوالم این است که آیا تعدد آنها تا این میزان را به صلاح میدانید؟
_ سیاستگذاران فرهنگی در صورتی میتوانند مدعی گردش رو به جلوی چرخهای فرهنگ باشند که در آن جغرافیا، پرورش هنرمندان، ارائه و ترویج و تاثیر محصولات آنها در سبک زندگی مردم و نهایتا رشد و تعالی جامعه بطور طبیعی و نه بصورت جبری شکل گرفته باشد.
جشنوارهها در ذات خود عامل و ابزار معرفی و توزیع محصولات و به تبع آن آداب و تفکرات و زیست فرهنگی در میان لایههای مختلف مردمی هستند اما منوط به اینکه تولیدات ارائه و ارزیابی شده در آنها ظرفیت این میزان اثرگذاری سالم و بینقص را در مسیر پیشرفت فرهنگی مردم داشته باشند. بیشک با استدلال هر گونه هزینه کردن و افزایش جشنوارهها یک نوع سرمایهگذاری فرهنگی به حساب میآید و در صورت عکس آن، عین اسراف و تلف کردن بیتالمال است که فقط به کار گزارشدهی برخی مدیران میآید ولاغیر!
* فکر میکنید در مراکز فرهنگی و سینمایی چنین ارزیابی و تحلیلی از جشنوارههای متعدد کشور صورت گرفته است؟
_ من اطلاعی از فعالیت مشخص ادوار گذشته مدیریت های سینمایی در این خصوص ندارم اما با توجه به کاهش محسوس نقش جشنوارهها حتی در مورد موضوعاتی مدنظر خودشان در غنیسازی فرهنگی جامعه و تغییر راه بسیاری از طیفهای مردمی به سمت و سوی غیربومی و چه بسا شیوهها و مدلهای وارداتی غربی و شرقی، به نظرم نه جشنوارهها بلکه عمده فعالیتهای فرهنگی و هنری رایج در کشور فقط در ظاهر خیلی منظم و شیک برپا میشوند و از خروجی قابل قبول و آورده متناسب با هزینه صورت گرفته عاجزند.
*به نظر جنابعالی این امر میتواند شامل جشنواره فیلم فجر هم باشد؟
_ تفاوتی نمی کند. جشنواره فجر فقط چون سابقه طولانی داشته و در میان سینماگران و علاقمندان هنر هفتم از اعتبار و اهمیت خاصی برخوردار است بیشتر در معرض توصیف و تحلیل است والا با سایر رویدادها به لحاظ اثربخشی در یک رده قابل اعتناست. جشنواره فجر اگر بتواند با آثار سینمایی خود فضای عمومی جامعه را رونق داده و امیدبخش کند به توسعه و افق های پیش روی کشور کمک کرده است و اگر تلخی و سیاهی به زندگی مردم تزریق کند و قادر به ترمیم زخم های مردمی که انواع فشارهای معیشیتی و اقتصادی را در شرایط تحریم تحمل میکنند نباشد برگزاری آن فقط منحصر به وقت گذرانی و گپ و گعدههای محفلی خواهد شد.
*برخی معتقدند حشنواره فیلم فجر فرصتی فقط برای اهالی سینماست که در کنار آن هم سایر مردم هم میتوانند از تماشای فیلمها بهره ببرند. نظر شما در این خصوص چیست؟
_مردم همین فیلم ها را در طول سال آینده هم میتوانند در سینماها ببینند و این نوع انحصارطلبیها که به زعم بنده ازجریانات شبه روشنفکری شکل میگیرد سالها برخی سیاستگذاران ما را دچار خطای استراتژیک کرده است.
باور من بر این است در برگزاری جشنواره مهمی چون فیلم فجر از 40 سال پیش تاکنون دو جهان بینی کاملا متفاوت حاکم بوده است که اتفاقا جا دارد در دولت سیزدهم در این خصوص تامل جدی شود.یکی طیفی که به بهانه استانداردسازی و تطبیق با جشنواره های خارجی مدام بر طبل تخصصی بودن جشنواره میکوبند و خواهان محدود کردن دایره جشنواره به کانون های محفلی خود هستند که متاسفانه این اندیشه غلط دامن بسیاری از رسانه های فعلی را هم گرفته و آنها هم به آین موضوع دامن میزنند و دیگری طیفی که از ابتدای انقلاب اسلامی معتقد است جشنواره فیلم فجر اساسا متعلق به مردم بوده و قرار است در آن تولیدات یکسال سینمای انقلاب اسلامی در ردههای مختلف کیفی دیده شوند تا ضمن ارزیابی و داوری شاهد شور و نشاط عمومی در جامعه نیز باشیم.
متاسفانه طیف فکری اول در طول این سالها تا حدودی در نحقق هدف خود موفق بوده و در اجرا میبینیم که جشنواره با وجود تبلیغات محیطی و رسانهای و البته فروش تعدادی بلیط به علاقمندان سینما باز هم در دایره همان کانونهای محفلی مدیریت میشود.
*شاید متولیان امر در طول این سالها قصد ایجاد تعادل بین این دو نگاه را داشتهاند؟
_ انشالله که چنین باشد اما مصادیق و شواهد امر چنین چیزی را تایید نمی کند مگر اینکه امسال با درایت دبیرجشنواره و رئیس سازمان سینمایی اتفاقات متفاوتی رخ دهد.
البته بنده هیچگاه مخالف برگزاری تخصصی و استاندارد جشنوارهها در ساحت اجرا نیستم اما اصالت جشنواره فیلم فجر را مردمی میدانم نه محفلی!
اینکه میگویم جشنواره با وجود همه ظاهرسازیها همچنان مردمی نیست و تاثیری در بسط مفهومی مفاهیم انقلاب اسلامی چه در مجموعه تولیدات خود و چه در بحث برنامه های جنبی خود در طول این سالها به ویژه 8 سال گذشته بین آحاد جمعیت 80 میلیون ایران اسلامی نداشته و حتی گهگاه قادر به تامین نظر بسیاری از طیفهای انقلابی، علما و مراجع، خانواده های شهدا و حتی بزرگان حاکمیت در مقاطعی نبوده بخاطر استقرار همین نظام فکری التقاطی در تشکیلات جشنواره فیلم فجر به عنوان مهمترین رویداد فرهنگی سینمایی کشور است.
*شما حس میکنید با برگزاری برنامه های فرهنگی و انواع نشستهای هماندیشی که قطعا منجر به ایجاد فضای گفتگو میشود مردم هم از این مباحث به اندازه کافی بهرهمند خواهند شد؟
_ ببینید تغییر نگرش چندین ساله و لمس هر تحولی درحوزه اجرا هم زمان بر است و هم نیاز به درک بالا دارد. اینکه ما امسال تلاش کنیم فضای جشنواره را همزمان از تماشای محض چند فیلم و یک نشست رسانه ای با حضور چهره های سینمایی به فضایی برای گوش دادن به دیدگاههای متنوع صاحبنظران، فهمیدن و درک حضور متفکران و اندیشمندان حوزههای مختلف و در نهایت تولید فکر و اندیشه نزدیک کنیم به شدت معتقدم اقدام بزرگی ست که امسال شاید از درون محل اصلی جشنواره و چند دانشگاه معتبر تهران همزمان با برگزاری جشنواره آغاز شود اما به تدریج در سایر جشنوارهها مبدل به الگو شده و در طول دوره های بعدی وجه عمومیتر و مردمیتری پیدا خواهد کرد.