ما نه آن داد و انصاف را داریم که زیباییهای بیان و شایستگیهای اندیشه تنی چند از معاصران برجسته را هرچند جوان و ناشناس مانده باشند، بستاییم و نه از آن دلیری و شجاعت اخلاقی برخورداریم که ملاحظهکاری را کناری نهیم و زشتیهای کلام برخی از معاصران کهنهکار را بازگوییم و زشت و زیبای سخن آنان را در حدی از اعتدال منطقی و دور از حب و بغض و مصون از مجذوب و مرعوب بودن، با ترازوی نقد فنی بیان کنیم و همانگونه که قدر سخنهای ارجمند را میشناسیم، بیارزشی آثار هرکس را از هرجا و در هر مقام که باشد، بازشناسانیم تا جوانان شایسته را بهکار آید و پیران پیراسته را قدر افزاید.
اگر هنوز ترازوی نقد درست در دست اهل زبان نیست تا سوداگران سخن را از اندیشهاش دل به لرزه درآید، نه از آنروست که زبان پارسی را مقیاسهای ادبی نیست بلکه بیشتر از آن جهت است که امروز در اهل زبان به قول بهار: شجاعت ادبی و اگر بتوان گفت: تعصب ادبی از میان رفته: تعصبی حتی از گونه آنچه دکتر ولیالله خان نصر داشت و باری دیرینیان را به حفظ و حراست زبان وا میداشت.
برگرفته از کتاب نویسندگان پیشگام (در داستاننویسی امروز). نوشته علیاکبر کسمایی. ناشر: شرکت مولفان و مترجمان ایران. چاپ اول بهار سال 1363