به گزارش
سینمایی نیوز، مستند «فصلی که گم شد» از بخش مسابقه فیلمهای بلند هجدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران سینماحقیقت، یکشنبه 18 آذر 1403 ساعت ۲۱:۳۰ در سالن ۱ پردیس سینمایی چهارسو به نمایش در آمد.
“مهدی قنواتی” متولد ۱۳۶۰ در هندیجان خوزستان، کارگردان «فصلی که گم شد» که فیلم های «مجنونين همیشگي»، «جاجيم»، «موزه رشت»، «عطسه»، «یافتآباد»، «همجا»، «جواز»، «هیوا»، «نبرد 45» را در کارنامه دارد، در گفت و گو با خبرنگار ما درباره علت نامگذاری فیلم اظهار داشت: چون از قبل نسبت به ایده ی کلی سوژه یعنی ازدواج زودهنگام و زیر خط قانونی، دغدغه ذهنی داشتم و در استان خوزستان نیز در کنار این موضوع همیشه زندگی می کردم، می اندیشیدم یک فصلی در زندگی این انسان ها از نوجوانی تا زنانگی و مردانگی حذف شده است و دچار روزمرگی ها می شوند. در این بین زمانی را که در جوانی جهت شور و نشاط بیشتر می توانستند استفاده بهتری ببرند از دست داده اند. این صحبت های بنده به معنای مخالفت با ازدواج و نبود شور و نشاط در ازدواج نیست بلکه فقدان کسب تجارب و حظ زندگانی در جوانی است. حذف این فضا مقارن با فصلی است که یک خلاء در زندگی این افراد به وجود می آورد و دلیل نامگذاری این مستند همین بود. با گروه تولید خیلی مباحثه داشتیم تا نامی را برگزینیم که برای مخاطب تداعی کننده محتوای فیلم بعد از پایان نمایش آن باشد.

این مستندساز درباره موضوع این مستند بلند توضیح داد: به اتفاقات زندگی دختری نوجوان به نام کوثر، باهوش و درسخوان در استان سیستان و بلوچستان می پردازد که ۲ سال پایانی دبیرستان منتهی به کنکور، ناگزیر طبق اصرار بزرگان و رسم و سنن منطقه، ازدواج می کند، در صورتی که خود و خانواده رویا ها و آرزو های دیگری متصور بودند.
این سینماگر در خصوص علت پرداختن به این سوژه بیان داشت: در بیشتر نقاط کشور رسومی داریم که جزئی از تاریخ اجتماعی و فرهنگی ما نهادینه شده اند و ربطی به دین و نژاد و قومیت و زبان هم ندارد. صحبت من بر سر درستی یا نادرستی این سنت ها از جمله ازدواج زودهنگام نیست بلکه نگاهم به عواقب گوناگونی است که برای انسان ها رقم می زند و در خانواده های خودمان نیز داشته ایم و خواهیم داشت اگر چه کمتر شده است. از سال های دور نوجوانی که می توانستم به مسائل مبتلابه جامعه اطرافم درباره بانوان، دختران و زنان فکر کنم، این دغدغه در من وجود داشته و به دنبال تصویر کشیدن آن در عکاسی اجتماعی و مستند اجتماعی بودم و با توجه به جامعه آماری سیستان و بلوچستان موضوع را دنبال و به تولید رساندم. سوژه یابی نیز یک سال و نیم زمان برد و همراهی سوژه با ما ضمن حفظ خطوط قرمز خانواده ها خیلی برای من مهم بود و ۵ سال نیز جلسات تصویربرداری در فواصل مختلف به طول انجامید.
این فیلم ساز آینده دار درباره مراحل تولید و روند ساخت اضافه کرد: مرحله پژوهش و سوژه یابی از سال ۹۶ آغاز شد و در ادامه انجام مذاکرات با بزرگان آن خانواده که بسیار هم به من کمک کردند صورت گرفت. شخصیت عموی کاراکتر مستند ما که کدخدای آن منطقه نیز بودند گفتند: «مدل ما این نیست که همه چیز را بسته نگه داریم و چه بسا ساخت این فیلم با صحبت هایی که شما با ما دارید بتواند برای آیندگان قوم راهگشا باشد و اتفاقات بهتری را شکل دهد». به این ترتیب تصویربرداری با ترتیب مراحلی که ما گروه سازنده لحاظ می کردیم سال ۹۸ شروع شد و در ادامه با کاراکتر و خانواده ایشان تعامل داشتیم و یک هفته پیش از هر جلسه تصویربرداری با هم در ارتباط بودیم. در نقطه صفر مرزی سیستان و بلوچستان با افغانستان در آخرین روستای منطقه توابع زابل، تقریبا ۴۲روز تصویربرداری طی ۵ سال در زمان های مختلف داشتیم و با وجود تحولات بیرونی و خارج از اختیار ما، حفظ ریتم و نگاه و خط فکری بسیار سخت بود که در تعامل با بزرگان آن خاندان از چالش خارج می شدیم.
“قنواتی” درباره جای خالی چنین مستندهایی تاکید کرد: مستند هایی که تصویرگر زیست اجتماعی تاریخی ما هستند فارغ از درست و غلط بودن یا تبعات موضوع، بسیار زیاد جای خالی آن ها دیده می شود و تمام تلاش من در همه ی این سال ها به تصویر درآوردن آن ها بوده است. تلاش پژوهشگران و فیلم سازان، خود به خود به آموزش و فرهنگ سازی در جامعه می انجامد.
وی در مورد ویژگی های ساختاری و محتوایی این اثر تصریح ساخت: تاکید مهم و ویژه بنده، کار تصویربردار فیلم آقای “صادق سوری” است که علاوه بر اشراف فنی و تسلط زیاد به روند تصویربرداری و تنظیم رنگ و نور در ساعات مختلف و تعامل با گروه، آشنایی ایشان با آن فرهنگ هست چرا که اصالتا اهل زاهدان می باشند. مورد دیگر، تدوین آقای “امین ادیب پرور” است که از سال دوم تصویربرداری راش ها را تحویل گرفتند و طی ۳ سال شروع به تدوین نمودند و بسیار به ما در بخش فنی و هنری و مشاوره کمک کردند. به کار سخت تهیه کننده نیز باید اشاره کنم که طی ۵ سال گروه را به لحاظ مالی و هماهنگی هدایت کیفی کردند و گروه را بدون نگرانی آزادانه به انجام کار تشویق نمودند. مرحله موسیقی و صداگذاری نیز که بسیار بر روی آن حساسیت داشتیم خوشبختانه به خوبی پیش رفت.

فارغالتحصیل کارشناسی فیلمسازی سوره، در اشاره به اهمیت ارتباط فیلم سازان جوان با سینمای بین الملل خاطر نشان ساخت: مهم ترین بخش بعد از تولید فیلم، مخاطب هست. از آن جایی که تعداد جشنواره های داخلی کم است، ارتباط با مخاطب داخلی سخت می شود. روی بخش بین الملل باید سرمایه گذاری کرد تا اعتبار جهانی به فیلم ساز ببخشد. در بخش بین الملل نیروی متخصص پخش کننده کم داریم و اکثر فیلم سازان با این مهم چالش دارند. امیدوارم که اتفاقات خوبی در سال ۲۰۲۵ بیفتد. مخاطب هدف من در این فیلم ۱۳ سال به بالا هستند. مخاطب و در نظر داشتن شعور مخاطب و بازخورد ایشان بخش اصلی و جذاب فیلم من هست.
” قنواتی” درباره جایگاه پژوهش در جامعه و مدیریت کلان کشور، همچنین تغییر نگاه مسئولین به سینمای مستند با نگاه روزآمد و مخاطب محور بیان نمود: نمایش مستند در سینما و تلویزیون در سال های گذشته تاثیر خود را به خوبی گذاشته است. عموم مردم با فیلم مستند آشنا هستند و در این سال ها اتفاقات خوبی افتاده است و حداقل یک مثال در حوزه محیط زیست و ایرانگردی و اجتماعی خواهند زد و این مهم را فیلم سازان مستند انجام دادند. مشکلی هست و آن کمبود جشنواره های مستقل مستند کشور است. جشنواره دولتی، مخاطب را نیز گزینشی می کند و ما از چرخه ی حرفه ای مستند جدا می مانیم. در کشور های خارجی به دلیل جشنواره های مستقل متعدد، جذب مردم بیشتر صورت گرفته است. دیدن فیلم مستند توسط مردم و مسئولین می تواند بخش مهم آموزش و رفتار های اجتماعی را در شناخت مشکلات، غم ها و شادی ها ترتیب دهد و به ناخودآگاه مخاطب آگاهی ببخشد.
وی در مورد کمبودهای سینمای مستند یادآور شد: بودجه و سرمایه گذاری و تلویزیون خصوصی برای پخش در بخش مستند همیشه چالش برانگیز بوده و فیلم سازان مجبورند با حداقل سرمایه و گروه عوامل کوچک یک انتظار را برای مخاطب ایجاد کنند. اگر یک سوم بودجه سریال های نمایش خانگی و فیلم های سینمایی با آن کست و گروه بازیگران، در اختیار گروه های مستند و زیرساخت ها قرار بگیرد شوری دیگر در عوامل و سینمای مستند برمی انگیزد.
او در مورد برگزاری جشنواره بین المللی سینما حقیقت و تاثیر آن بر آینده کاری فیلمسازان جوان اظهار نمود: با توجه به برگزاری هجدهمین دوره توانسته خوشبختانه جای خود را در میان مخاطبان پیدا کند. حتی مشاهده می کنم که در پنج سال گذشته مخاطب عام و حتی پژوهشگر، جامعه شناس و دانشجو هم اضافه شده است. حتی فیلم سازان داستانی هم جذب سینمای مستند شده اند. این اتفاق بسیار خوبی است که یک جشنواره از جایی ناشناخته به جایگاهی دست یابد که مخاطبان خوب خود را داشته باشد. امیدواریم به زودی آب های رفته به جوی مهربانی بازگردد.

“مهدی قنواتی” در بخش پایانی صحبت های خود گفت: اگر در کنار کارگردان یک تیم حرفه ای حضور داشته باشد، اتفاق خوبی برای فیلم مستند ما خواهد افتاد. من صمیمانه دست عوامل خوبی که در همه ی این سال ها کنارم بودند را به گرمی می فشارم و باعث افتخارم است که توانستیم سطح کیفی فیلم را بالا ببریم و از ایشان تشکر و قدردانی دارم. امیدوارم تمام فیلم سازان از موهبت عوامل خوب بهره مند باشند.
هجدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» با دبیری محمد حمیدی مقدم از ۱۸ تا ۲۵ آذرماه ۱۴۰۳ در حال برگزاری است.
| گزارش و گفت و گو از: تورج اردشیری نیا
| عکس: الهام سادات روئین تن
«فصلی که گم شد»
1402، 63 دقیقه
کارگردان: مهدی قنواتی
نویسنده: مهدی قنواتی، حامد ذوالفقاری، نسیم مرعشی
پژوهش: مهدی قنواتی
تصویربردار: صادق سوری
صداگذار: مهرشاد ملکوتی
تدوین: امیر ادیبپرور
موسیقی: افشین عزیزی، آرش عزیزی
تهیهکننده: محمدکاظم بیات
تهیه شده در کانون فیلم آهنگ تصویر




لینک کوتاه : https://cinemaeinews.ir/?p=39398