به گزارش سینمایی نیوز و به نقل از خانه موسیقی ایران، حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی ایران در گفت و گو با خبرگزاری مهر ضمن ارایه گزارشی مشروح از روند فعالیتهای این مجموعه صنفی در سال ۱۴۰۲ به تشریح برنامهها، فعالیتها و چالشهای خانه موسیقی در سال ۱۴۰۳ پرداخت.
آنچه می خوانید گفتوگوی مشروح خبرنگار گروه هنر خبرگزاری مهر با حمیدرضا نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی است:
* فعالیت های خانه موسیقی در سال ۱۴۰۲ عمدتاً مبتنی بر انجام کارهایی بود که در حوزه سیاستگذاری های کلان موسیقی تعریف شده اند. شرایطی که کمی فعالیت های صنفی این مجموعه را تحت پوشش قرار داد و به نظر آمد اغلب کانون های زیر مجموعه فعالیت چندانی از خود نشان ندادند؛ اساساً این «در بیرون فعال بودن» و «در داخل منفعل شدن» در نتیجه سیاست ها و تصمیم گیرهای مدیریتی بود یا نه جنابعالی با چنین مسیری که من اشاره کردم، موافق نیستید؟
حمیدرضا نوربخش: من به آنچه که اشاره کردید مخالفم چرا که طی سال گذشته هم مجموعه مدیریتی خانه موسیقی و هم کانون های مختلف، فعالیت های متفاوت و ثمربخشی را انجام دادند که شاید برخی از آنها نمود خبری نداشته باشند، اما دربرگیرنده فعالیت های متعددی بودند که اتفاقاً نتایج خوبی هم داشت. این در حالی است که پیگیری های قضایی و حقوقی اعضا، حضور موثر در تدوین «سند موسیقی»، پیگیری مسایل معیشتی و بیمه ای، تلاش برای رفع گرفتاری های اقتصادی برخی از اعضا که نیازی هم به خبر رسانی در مورد آنها نبود فقط بخشی از کارهای خانه موسیقی در سال ۱۴۰۲ بود که امیدوارم در سال جاری روند موثرتر و بهتری داشته باشد. البته شاید لازم باشد در انعکاس برخی از فعالیت های خانه موسیقی که جنبه عمومیتر و صنفی دارند اطلاع رسانی بیشتری داشته باشیم. روندی که به طور حتم در سال جدید روی آن تمرکز بیشتری خواهیم داشت.
نکته بعدی که درباره فعالیت های خانه موسیقی می توانم به آن اشاره داشته باشم، برگزاری کارگاه های آموزشی بود که شاید بتوان از آن به عنوان یکی از مهم ترین و موثرترین فعالیت های خانه موسیقی در سال گذشته نام ببریم. موضوعی که جزو وظایف اساسنامه ای ماست و ما ملزم هستیم در این زمینه فعالیت هایی را انجام دهیم. در این چارچوب تلاش کردیم به واسطه دعوت از هنرمندان شناخته شده و ممتاز حوزه موسیقی در بخش های مختلف، کارگاه های آموزشی را در فواصل زمانی مختلف برگزار کنیم. کارگاه هایی که استقبال بسیار خوبی هم از آنها شد و ما تلاش کردیم با صدور گواهینامه های پایان دوره به هنرمندان شرکت کننده، فضای موثرتری را تعریف کنیم.
درباره کانون های زیرمجموعه خانه موسیقی هم باید بگویم تقریباً هیچکدام از آنها در سال گذشته کم کار نبودند. کانون های خانه موسیقی نه تنها کم کار نبودند که حتی در قیاس با سال های گذشته فعالیت های موثر و بیشتری را هم انجام دادند. در این چارچوب علاوه بر برگزاری جلسات منظمی که در زمان های از قبل تعیین شده کانون ها برگزار شد، ما شاهد برگزار رویدادهایی بودیم که هر یک از آنها بعد از مدت ها دوباره روند سال ۱۴۰۲ با تمام تنگناهای مالی که برای انجام فعالیت هایمان داشتیم، سال درخشانی برای خانه موسیقی بود اما امیدوارم در سال جدید بتوانیم روند رو به رشدی را برای خدمت رسانی به اعضا داشته باشیم فعالیت خود را آغاز کردند. کما اینکه برگزاری نمایشگاه «سازخانه» بعد از مدت ها توقف در برپایی، مشارکت در برگزاری چند رویداد موسیقایی با محوریت کانون های زیر مجموعه خانه موسیقی از جمله «نمایشگاه صنعت موسیقی» در برج میلاد تهران باعث شد تا کانون های موسیقی بعد از عبور از ماجرای کرونا و اتفاقات سال گذشته روند رو به رشدی را در فعالیت صنفی خود طی کنند.
برنامه ریزی و برگزاری بزرگداشت هنرمندان موسیقی از جمله بزرگداشت مرحوم محمدرضا شجریان و جناب محمد سریر نیز یکی دیگر از موضوعاتی بود که روی آن تمرکز ویژه ای داشتیم و بنا داریم در سال جدید نیز این روند را ادامه دهیم. شرایطی که از پس ماجرای کرونا و اتفاقات سال ۱۴۰۱ که موجب یک توقف سه ساله در فعالیت های خانه موسیقی شد، می تواند آغازگر فعالیت های بیشتری در خانه موسیقی باشد. شخصاً بر این باورم سال ۱۴۰۲ با تمام تنگناهای مالی که برای انجام فعالیت هایمان داشتیم، سال درخشانی برای خانه موسیقی بود اما امیدوارم در سال جدید بتوانیم روند رو به رشدی را برای خدمت رسانی به اعضا داشته باشیم.
همه می دانیم که جامعه موسیقی مشکل کم ندارند اما آنچه برای اعضای شورای عالی، هیات مدیره خانه موسیقی و بنده از اهمیت و دغدغه مندی بیشتری برخوردار است، رفع مشکلات معیشتی هنرمندان این عرصه به ویژه در استان ها و شهرهای خارج از پایتخت است. این موضوع در حوزه موسیقی نواحی هم شکل پررنگتری دارد که شما می دانید در این حوزه چه خبر است. در این زمینه بنده تلاش کردم به واسطه جایگاه حقوقی که در هیات مدیره صندوق اعتباری هنر دارم موضوعات و مشکلات را به طور مستقیم پیگیری و آن را به مدیریت صندوق منتقل کنم. صندوق اعتباری هنر هم انصافاً کارنامه خوبی در بحث حمایت دارد که خیلی از این حمایت ها رسانه ای نشده اند. اما همچنان بر این باورم همه ما باید روی این موضوعات در سال جدید تمرکز بیشتری داشته باشیم.
*از پس تمام فعالیت هایی که به آن اشاره داشتید، آیا می توانید به دستاورد یا طراحی مشخصی اشاره کنید که جامعه موسیقی می توانند نتیجه آن را در سال ۱۴۰۳ و در قالب برنامه های «کوتاه مدت»، «میان مدت» و «بلند مدت» مشاهده کند؟ این پرسش در شرایطی مطرح می شود که خوشبختانه جنابعالی روابط بسیار خوب و حسنه ای با وزیر و مدیران عالی رتبه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارید و این شرایط به خودی خود باعث اتفاقات خوبی می شود. شرایطی که می تواند مقدمه خوبی برای برگزاری جشن سالانه خانه موسیقی و دیگر رویدادها و فعالیت های حمایتی بعد از مدت ها توقف در فعالیت ها محسوب شود.
یکی از مهم ترین اتفاقاتی که می توان به آن اشاره کرد بحث تدوین، تصویب و ابلاغ «سند موسیقی» توسط رییس جمهور در سال گذشته است. فرآیندی که به طور حتم می تواند دارای اشکالات و ابهاماتی بوده و موجب اضافه شدن نکاتی باشد که در سال جاری می بایست روی آن تمرکز کرد. اما اصل اینکه در نظام جمهوری اسلامی ایران موسیقی صاحب یک سند شده، خود به تنهایی اتفاق بزرگی است. به عنوان مثال در همین مساله کنسرت سال گذشته شهر اصفهان علیرضا قربانی که موجب لغو کنسرت این خواننده شد، اگر ماجرای تدوین و ابلاغ سند موسیقی نبود قطعاً ما نمی توانستیم موفق به از سرگیری کنسرت های این هنرمند در اصفهان شویم. چون در این مسیر هیچ مقامی در هیج جای کشور نمی تواند مجوز صادر شده از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را نادیده بگیرد، به اعتقاد من این موضوع اتفاق خوشایندی است که باید آن را به فال نیک گرفت.
مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در حکم قانون است و این نکته بسیار حایز اهمیتی در موضوع «سند موسیقی» است که همه دستگاه های فرهنگی کشور اعم از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری، سازمان صدا و سیما و وزارت آموزش و پرورش موظف به رعایت نکاتی هستند که می بایست شکل اجرایی به خود پیدا کند. ما خودمان در دولت های مختلف چندین سال دویدیم که در بخش سرود و موسیقی مدارس و حتی زنگ هنر اقدامات موثرتر و بهتری در مراکز آموزشی وابسته به آموزش و پرورش اجرا شود، اما متاسفانه کسی پاسخگو نبود. اما الان در همین سند موسیقی، آموزش و پرورش موظف به اجرای مواردی در حوزه موسیقی است و اگر براساس موارد قانونی سند الزام اجرایی انجام نشود، مجموعه ای که اجرا نکرده می بایست در برابر قانون پاسخگو باشد. اینها نکات حایز اهمیتی است که به اعتقاد من در صورت اجرایی شدن موارد مطرح شده در سند موسیقی می تواند برای جامعه هنرمندان امنیت خاطر به وجود بیاورد که حداقل خیالش از بابت برگزاری کنسرتشان راحت باشد.
*آیا می توان با اتکا به نکاتی که اشاره داشتید، دیگر شاهد لغو کنسرت های دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به واسطه ابلاغ سند موسیقی نباشیم؟ آیا ضمانتی برای اجرای درست و در چارچوب قانون این سند ابلاغ شده از سوی رییس جمهور در همه کنسرت های دارای مجوز به ویژه در شهرهای خارج از پایتخت وجود دارد؟
۱۰۰ درصد؛ ارجاع آنچه می گویم مربوط به اجرای شخص خاصی در ماجرای کنسرت ها نیست. آنچه در سند موسیقی روی آن تاکید زیادی هم شده، مبتنی بر چنین الزامی است که هیچ نهادی غیر از شورای عالی امنیت ملی، نمیتواند کنسرت هر چهره شناخته شده یا کمتر شناختهای در عرصه موسیقی را که مجوز برگزاری اجرای خود را از مراجع رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اخذ کرده باشد، لغو کند. در این چارچوب تنها مرجعی که بر اساس قانون می تواند روی لغو یک اجرای زنده موسیقایی اقدامات لازم به عمل آورد، شورای عالی امنیت ملی آن هم با «ذکر دلیل» است و گرنه هیچ نهاد یا دستگاه دیگری نمی تواند کنسرت دارای مجوز وزارت ارشاد را متوقف کند.
*می رسیم به سال هایی که جنابعالی به عنوان مدیرعامل در خانه موسیقی حضور داشتید، دوره ای که به نظر می آید سیاست های صنفی مبتنی بر «تعامل» با دولت بوده تا «تقابل». آیا در دوره جدیدی که جناب سمیعی جایگزین آقای اله یاری در دفتر موسیقی شده اند، برنامه ریزی ها و سیاست ها به شکلی هست که همانند دوره قبلی این سیاست تعامل ادامه پیدا کند یا نه، تصور می کنید این دوره مدیریتی نیز همانند برخی از دوره های ما قبل اله یاری در دفتر موسیقی که مایل نیستم اسم دوره یا شخصی را ببرم، نحوه تعاملات و همکاری ها شکل دیگری به خود خواهد گرفت؟
من معتقدم سیاست های اجرای نمایندگان جامعه موسیقی باید مبتنی بر تعامل باشد؛ ما نمی توانیم در «تنازع»، «دعوا» و «کشمکش» نفع زیادی به دست آوریم. از سوی دیگر ما در کشوری زندگی می کنیم که نهادها بر اساس قانون وظایفی به عهده دارند که ما باید بتوانیم بر اساس گفت و گو با آنها تعامل و به زبان مشترکی برسیم. در صورتی هم که در مقاطعی مشکلی به وجود آمد آن را به قانون بسپاریم. پس برای ما هیچتنها مرجعی که بر اساس قانون می تواند روی لغو یک اجرای زنده موسیقایی اقدامات لازم به عمل آورد، شورای عالی امنیت ملی آن هم با «ذکر دلیل» است و گرنه هیچ نهاد یا دستگاه دیگری نمی تواند کنسرت دارای مجوز وزارت ارشاد را متوقف کند فرقی نمی کند چه کسی مدیر دفتر موسیقی باشد.
برای ما قانون و منافع جامعه موسیقی مهم است که اگر هر مدیری بتواند منافع هنرمندان این عرصه را تامین کند قطعاً در مسیر تعامل حرکت خواهیم کرد چون بر این باوریم ما برای کارهای خوبی که مدیران انجام می دهند می توانیم کمک کننده باشیم و اگر جایی از سوی همان مدیر خطایی انجام شود، حتماً به آنها تذکر دهیم.
ما قطعاً نقدهای خودمان را هم داریم و اگر جایی حقی پایمال شود در حد توان و مقدوراتی که داریم برای احقاق این حق پایمال شده پیگیری های لازم را انجام می دهیم. در این مجال اگر هنرمندی هم در جایی بی دلیل معطل شد قطعاً پیگیر رسیدگی به کارهایش هستیم. اصلاً من اینجا هستم که چنین کارهایی را پیگیری کنم. شرایطی که در حوزه استان ها هم وجود دارد و بنده در هفته بیش از ۱۰ بار از ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ها پیگیر حل مشکل هنرمندانی هستم که کارشان معطل مانده است.
من باز هم تاکید می کنم برای ما مهم نیست چه کسی مدیر دفتر موسیقی میشود. برای ما مهم این است که مدیر بتواند تسهیل گر باشد، کارها را بی دلیل متوقف نکند و بی دلیل به کسی گیر ندهد و اگر مشکلی هم به وجود آمد به سمت حل شدن آن برود.
جناب سمیعی هم به تازگی سمت مدیریت دفتر موسیقی وزارت ارشاد را به عهده گرفته و فعلاً نمی توان درباره عملکرد او قضاوتی کرد. البته طی هفته های گذشته هیات مدیره خانه موسیقی با ایشان جلساتی را برگزار کرده و با برنامه های ارایه شده آشنا شدند. هیات مدیره هم از برنامه هایی که به نظر مثبت و خوب می آمد قدردانی کرد و هم اکنون نیز منتظریم تا ببینیم از این پس روند امور به چه شکلی است که بتوانیم به واسطه ارزیابی عملکرد مدیریت جدید، قضاوت هایی را داشته باشیم.
*درحال حاضر به عنوان مدیر عامل اصلی ترین صنف جامعه موسیقی، فکر می کنید مهم ترین منافع دارای اولویت جامعه موسیقی مشتمل بر اجرای چه نکاتی در سال ۱۴۰۳ توسط دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است؟
دفتر موسیقی سه وظیفه قانونی «سیاستگذاری و هدایت»، «نظارت» و «حمایت» را به عهده دارد. اما متاسفانه در خیلی از ادوار مدیریتی این مجموعه دولتی، این «نظارت» بوده که تمام فعالیت های دفتر را در برگرفته است. یعنی نه «سیاستگذاری» و نه «حمایت» انجام شده است. در واقع فعالیت دفتر موسیقی فقط معطوف به صدور مجوز و ماجراهای مربوط به آن شده است. شرایطی که در حوزه حمایت ما شاهد کم ترین حمایت بودیم و هستیم.
من چندی پیش بود که در حضور وزیر، معاون هنری و مدیر دفتر موسیقی بارها و بارها گفتم که بودجه حمایتی دفتر موسیقی را زیاد کنید. اصلاً من در همین چند مدتی که در برنامه های مختلف سخنرانی داشتیم همواره از این موضوع انتقاد کردم که چرا «موسیقی هنری» به انزوا رفته است؟ چرا ذایقه مخاطبان این شده و بخش مهمی از هنرمندان که در عرصه های جدی تر و هنری تر موسیقی فعالیت می کنند منفعل و بسیاری از آنها خانه نشین شدند؟ اصلاً هنرمندانی که در دهه ۶۰ و ۷۰ در موسیقی فعالیت می کردند، کجا هستند؟ همین جمشید عندلیبی که مدتی پیش دار فانی را وداع کرد، در این ۲۰ سال کجا بود؟ آیا کسی احوالش را پرسید؟ آیا کسی فهمید او در این مدت چرا روی صحنه نرفت؟ آیا کسی فهمید که او و بسیاری از هم نسلانش در دهه ۵۰ یا ۶۰ زندگی خود خانه نشین شده اند؟ اصلاً چه شد فضای موسیقی به سمتی رفت که دیگر کسیدفتر موسیقی سه وظیفه قانونی «سیاستگذاری و هدایت»، «نظارت» و «حمایت» را به عهده دارد. اما متاسفانه در خیلی از ادوار مدیریتی این مجموعه دولتی، این «نظارت» بوده که تمام فعالیت های دفتر را در برگرفته است. یعنی نه «سیاستگذاری» و نه «حمایت» انجام شده است موسیقی های چنین نسلی را طلب نمی کند؟ اساساً لازمه توسعه چنین موسیقی هایی چیست؟ قطعاً برنامه ریزی و حمایت است که اتفاقاً در همین «سند موسیقی» هم به آن اشاره شده و دستگاه هایی مانند وزارت ارشاد و سازمان صدا و سیما ملزم به اجرای این برنامه های حمایتی و البته صرف بودجه هستند.
به اعتقاد من دیگر وقت آن فرا رسیده دفتر موسیقی به واسطه حضور آقای سمیعی از هنرمندانی که در بخش های جدی و هنری موسیقی فعالیت می کنند، حمایت کند. این حمایت هم اصلاً معطوف به جشنواره نیست؛ بلکه می تواند در قالب برنامه و کنسرت در سالن های مهمی باشد که به صورت رایگان به هنرمندان اختصاص پیدا کند که رفته رفته ذایقه مخاطبان نیز به واسطه برگزاری مستمر این کنسرت های جدی به سمت شنیدن موسیقی هنری هم گرایش پیدا کند.
*با توجه به روابط خوبی که میان شما و آقای وزیر وجود دارد، فکر می کنید به واسطه پیگیری های خانه موسیقی در تهران و دیگر شهرهای کشور، ما در سال جاری می توانیم شاهد برگزاری کنسرت هایی باشیم که دقیقاً بر اساس خواست و نیاز جامعه مخاطبان موسیقی جدی باشد؟
ما در این زمینه با آقای سمیعی مذاکراتی داشتیم و امیدوارم بخشی از مطالباتی که اشاره کردید در سال جاری محقق شود. البته تا آنجا که به ما وعده داده شده من این امیدواری و اطمینان را دارم که در سال پیش رو شاهد برگزاری کنسرت های بیشتر با شرایط بهتری برای دغدغه مندان موسیقی جدی باشیم.
*آقای نوربخش در بخشی از صحبت های خود به سازمان صدا و سیما اشاره داشتید؛ مجموعه ای که به نظر می آید با ابلاغ سند موسیقی توسط رییس جمهور، در حوزه حمایت از حقوق مادی و معنوی آثار شنیداری موسیقایی می تواند با تغییرات و تحولات زیادی مواجه شود، آیا خانه موسیقی قرار است تا به واسطه وظایف و ماموریت های خود مذاکرات و اقداماتی را در حوزه تعامل با رسانه ملی در این حوزه انجام دهد یا خیر؟
نزدیک به ۱۰ سال است که مجموعه خانه موسیقی به شدت درگیر پیگیری این موضوع است. موضوعی که طبیعتاً در سازمان صدا و سیما هم وجود دارد و لازم است تا مدیران این مجموعه به واسط تدوین سند موسیقی کشور پیگیری های بیشتری تا حصول نتیجه لازم انجام دهند. اما آنچه در مورد ماجرای کپی رایت می توانیم اشاره کنیم این است که، موضوع کپی رایت دیگر شامل صدا و سیما و ضعف عملکرد در این چارچوب نمی شود. زیرا اکنون و به ویژه طی یکی دو سال اخیر به واسطه پیشرفت و ظهور چشمگیر بسترهای مجازی که موجب کاهش چشمگیر تولید فیزیکی آثار صوتی شدند، ماجرای دانلود و عرضه های غیرقانونی آثار موسیقایی، عمدتاً در فضای مجازی متمرکز شده اند و ما شاهد بیشترین «نقض قانونی» در این زمینه هستیم.
خانه موسیقی در این زمینه از مدت ها پیش پیگیری های لازم را انجام داد؛ حتی در جریان هستید که طی فعالیت قبلی مجلس شورای اسلامی به واسطه کمیسیون قضایی مجلس، لایحهای جامع در زمینه کپی رایت تدوین شد که متاسفانه از دستور کار مجلس خارج شد. مسیری که به دلیل حضور خانه موسیقی و دیگر مجموعه هایی که در تدوین این لایحه همراهی کردند می توانست اتفاق موثری باشد. چرا که وقت زیادی هم برای تدوین آن صرف شد اما خب متاسفانه به صحن مجلس راه پیدا نکرد. در حال حاضر هم ما همچنان به صورت موضوعی موارد مربوط به نقض کپی رایت را در خانه موسیقی پیگیری می کنیم و حتی دستگاه قضایی هم در این موارد احکام بسیار خوبی را از پس این پیگیری ها صادر کردند. اما اینکه چنین موضوعی تبدیل به قاعده شود، نیازمند یک برنامه ریزی منسجم است که می بایست هرچه سریع تر اجرایی شده و در عین حال فرهنگ سازی لازم هم برای عموم مردم انجام شود.
متاسفانه هنوز مردم ما با قواعد کپی رایت آشنا نیستند و همین کمبود آشنایی لازم موجب می شود تا خودشان بزرگترین نقض کنندگان شوند و به سراغ دانلود مجانی بروند. طبیعتاً در این شرایط هیچ تقصیری متوجه آنها نیست که بدانند این کارشان مصداق بارز ارتکاب جرم است. جرمی که اگر از آن آگاه باشند قطعاً مانند بسیاری از موارد دیگر آن را انجام نداده و هنجارمند عمل می کنند. آیا کسی به آنها گفته که کارشان سرقت و دزدی محسوب میشود؟ آیا کسی به آنها گفته وقتی موسیقی را دانلود و حتی آن را برای دوستان و آشنایان خود ارسال می کنند، مرتکب سرقت شده اند؟ اینها نیازمند اراده برای فرهنگ سازی است که مانند همان انیمیشن های راهنمایی و رانندگی که ماجرای بستن کمربند ایمنی را فرهنگ سازی و نهادینه کردند، می تواند راهگشای خوبی برای تحقق ماجرای رعایت کپی رایت در ایران باشد. البته من در رابطه با همین موضوع هم صحبت هایی با آقای اسماعیلی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) داشته ام که بتوانیم در این زمینه ساماندهی داشته و امیدوارم به زودی شاهد اتفاقات خوبی باشیم.
ادامه دارد…