به گزارش سینمایی نیوز و به نقل از ایران تئاتر، جلسه نقد و بررسی نمایشهای اجرا شده در نخستین روز برگزاری جشنواره تئاتر فجر منطقه ۴ (شیراز) با حضور همایون علیآبادی (منتقد و مدرس تئاتر)، اصغر گروسی (کارگردان و مجری کارشناس تئاتر)، به همراهی جمعی از هنرمندان، شامگاه پنجشنبه ۲۱ دی در تالار سبز مجتمع هنر شهر آفتاب برگزار شد.
در این جلسه، سه اثر نمایشی «فنجان در طوفان چای»، «میشو سوزوکی» و «وقتی صدای سوت میاد سرت رو بدزد» مورد نقد و بررسی قرار گرفتند.
«فنجان در طوفان چای»
«فنجان در طوفان چای» به نویسندگی و کارگردانی مرتضی مرتضویراد، روایتی از کودتای 28 مرداد است که بر پایه نمایشهای آیینی سنتی و همراه با تکنیکهای مدرن روی صحنه اجرا شد.
در ابتدای این جلسه، همایون علیآبادی، منتقد تئاتر، با بیان اینکه «فنجان در طوفان چای» درباره مسائل معاصر و هم روزگار ماست و این مهمترین نکته این نمایش به شمار میآید، گفت: «ما بعد از نمایش «خاطرات یک جامهدار از زندگی و قتل میرزا تقیخان فراهانی» به نویسندگی و کارگردانی علی رفیعی در سال 1356 از دوران معاصر و مشروطیت دور شدهایم و اثر دیگری که بتواند به زیبایی آن دوران را به تصویر بکشد، که هم تاریخ و هم تئاتر باشد، نداریم.»
او افزود: «متاسفانه بچههای ما از مشروطیت و حتی مشروطه مشروعه چیزی نمیدانند. به همیت دلیل باوجود تمام ضعفها و کاستیهای این اثر، روی آوردن به موضوعی درباره دوران معاصر از نقاط قوت کار محسوب میشود.»
این منتقد ادامه داد: «منتها این اثر نمایشی از لحاظ زیباشناسی تئاتر، بازی، میزانسن و سایر موارد ایرادهایی دارد که قطعا نیاز به تصحیح و بازسازی آنهاست. اما اینکه اثری اندیشه محور است، اهمیت زیادی دارد.»
علیآبادی با بیان اینکه انتخاب این اثر برای حضور در جشنواره تئاتر فجر منطقهای کار درستی بوده است، گفت: «برای نگارش و اجرای نمایش «فنجان در طوفان چای» مطالعه و تحقیق شده است اما متاسفانه پژوهش این اثر ناقص است و توصیه من به کارگردان و نویسنده، پژوهش و مطالعه بیشتر است.»
این منتقد و مدرس تئاتر افزود: «اتفاقات مهمی در تاریخ دوران معاصر رخ داده است که متاسفانه تئاتر ما نسبت به آن بیتفاوت است و دلیل این بیتفاوتی نیز نبود مطالعه در زمینه تاریخ معاصر ماست.»
او با بیان اینکه تمام کاستیهای نمایش «چای در طوفان فنجان» به دلیل نگاه توام با تفکر به تاریخ معاصر قابل چشمپوشی است، برای کارگردان این اثر آرزوی موفقیت کرد تا این راه را با تفکر و پژوهش بیشتر ادامه بدهد.
اصغر گروسی، مجری و کارشناس این برنامه نیز در ادامه با بیان اینکه پرداختن به وقایع تاریخی در آثار نمایشی قابل تقدیر است، گفت: «شیوه اجرایی نمایش «چای در طوفان فنجان» را دوست داشتم. اینکه به شیوه نمایش ایرانی و میدانی کار روی صحنه برود، جسارت زیادی میخواهد.»
او ادامه داد: «من معتقد هستم که شبیهخوانی یک قالب اجرایی است که میتوان مفاهیم متفاوتی را در آن ریخت. در این اجرا نیز نپرداختن به یکسری جزییات در شیوه اجرایی به اصالت کار لطمه زده است. همانطور که گفتم در این نمایش جسارت استفاده از شیوههای آیینی و سنتی وجود داشت اما در صورت تعمق بیشتر روی شیوه اجرایی میتوانستیم شاهد درخشش کار باشیم.»
اصغر گروسی در پایان گفت: «کارگردان این اثر ایدههای فراوانی داشت که پرداختن به همه آنها موجب اغتشاش تصویری شده بود و به نظر من اگر تنها به یک موضوع اصلی میپرداخت، موثرتر بود.»
«میشو سوزوکی»
«میشو سوزوکی» به نویسندگی اصغر گروسی و کارگردانی پویان عطایی، داستان موتوری است که با منهدم شدنش جان انسانها را نجات میدهد.
همایون علیآبادی، منتقد تئاتر در ابتدای سخنانش درباره این اثر گفت: «متاسفانه نمایش «میشو سوزوکی»، کار ضعیفی بود.»
او ادامه داد: «دفاع مقدس هنوز مسئله ماست اما متاسفانه متنی که میتوانست با اجرای بهتری به مخاطبان ارائه شود با یک اجرای به شدت ضعیف همراه شد.»
این منتقد افزود: «این اثر نشان میدهد که حرف و اندیشهای پشت کار هست اما برداشت از کار ناقص بوده است.»
اصغر گروسی که نویسنده این اثر نمایشی نیز بود با بیان اینکه نمایشنامه «میشو سوزوکی» در سال 1400 حدود 16 جایزه را از آن خود کرده است، توضیح داد: «متن این اثر کاملا جدی است، حتی طنز آن هم جدی است. اما در اجرایی که روی صحنه رفت، ساختار متن خیلی شلخته بود و متاسفانه حتی به دیالوگها و بیان آنها برای ارائه پیامی که در خود داشت، دقت نشده بود.»
علیآبادی در پاسخ به انتقاد نویسنده از اجرای نمایشنامه «میشو سوزوکی» گفت: «بهترین نوع وفاداری، خوب خیانت کردن است و متاسفانه به متن شما خوب خیانت نشده است. ابهت نام نویسنده چنان کارگردانی را قبضه کرده است که ما در نهایت از اثری که میبینیم ناراضی هستیم.»
از آنجا که دیگر عوامل گروه نمایشی «میشو سوزوکی» در سالن حضور نداشتند، جنبههای دیگر این اثر نمایشی مورد بررسی قرار نگرفت.
«وقتی صدای سوت میاد، سرت را بدزد»
«وقتی صدای سوت میاد، سرت را بدزد» به نویسندگی مهدی صالحیار و کارگردانی علیرضا کاغذگران، یک کمدی فانتزی از زندگی سربازی در دوران جنگ است.
اصغر گروسی در آغاز نقد این نمایش گفت: «مهدی صالحیار نویسنده نمایش «وقتی صدای سوت میاد، سرت را بدزد» بیشتر برای اجراهای خیابانی نمایشنامه مینویسد و این اثر جزو معدود آثار صحنهایاش به شمار میآید.»
در ادامه، علیآبادی با بیان اینکه این اثر برگرفته از نمایش «پیک نیک در میدان جنگ» فرناندو آرابال است، گفت: «متاسفانه اجرای این نمایش به سمت فارس یا بهتر است بگویم، لودگی رفته بود. کاری که پشت سر خنده گریهای داشته باشد، اینقدر نباید به صورت سطحی اجرا شود بلکه باید مخاطب را به سمت اندیشیدن سوق بدهد.»
این منتقد افزود: «تکرارهای زیاد در کار باعث شده بود تا برداشت مخاطبان از کار ناقص و ابتر باشد و کار به سمت لودگی برود.»
او ادامه داد: «در بروشور کار حتما باید به اینکه متن اقتباسی از نمایش «پیک نیک در میدان جنگ» است اشاره میشد. علاوه بر این این اجرا بیشتر سینماتوگرافی بود تا یک اثر دراماتیک تئاتر.»
این مدرس تئاتر گفت: «متاسفانه در این اثر هیچ چیزی از متن آرابال باقی نمانده و اصل کار از دست رفته است. پرداخت کار کاملا تیپولوژی و ضعیف بود و قطعا این کار نیاز به پژوهش بیشتری دارد.»
همایون علیآبادی، در پایان این جلسه تاکید کرد: «برای نگارش بهتر نمایشنامه و اجرای صحنهای تا جایی که میتوانید کتاب بخوانید. فقط باید خواند و پژوهش کرد.»