سینمایی نیوز- یوسف حاتمیکیا میگوید در ایده اولیه «شب طلایی» کرونا وجود نداشت اما زمانی شروع به نوشتن طرح فیلمنامه کرده است که همهگیری کرونا اتفاق افتاد و از آنجایی که فلسفه کرونا و نتایجش بین آدمها، قرابت معنایی با موضوع فیلم داشت، به طرح اضافه و به یکی از اجزای جداییناپذیر فیلمنامه تبدیل شد.
یوسف حاتمیکیا کارگردان فیلم سینمایی «شب طلایی» با نام قبلی «شمش طلا» که در بخش مسابقه چهلمین جشنواره فیلم فجر برای اولین بار به نمایش در میآید، در گفتگو با خبرنگار سایت هنروتجربه، در جواب به این سوال که ایده این فیلم سینمایی از کجا میآید، بیان کرد: چند سال قبل برای یکی از آشنایان دور اتفاقی رخ داد که همه به دنبال گمشده یکی از اعضای آن خانواده بودند. این مساله در آن زمان برایم جالب شد و ایده اولیه فیلم «شب طلایی» به ذهنم رسید که آن را در دفترچه ایدههایم یادداشت کردم.
وی ادامه داد: یک سال از آن گذشت و به کل ایده را فراموش کرده بودم تا اینکه اتفاقی چشمم به آن خورد و چنان با احوالات آن روزهایم سازگار بود که در یک روز طرح اولیه آن را نوشتم. موضوع به ظاهر ساده میآمد اما هرچه بیشتر در خانواده داستان عمیق میشدم، لایههای بیشتری برایم کشف میشد و نوشتن آن را بسیار سخت میکرد.
کارگردان «شب طلایی» تاکید کرد: در ابتدا، تعداد شخصیتها بسیار بیشتر از آن چیزی بود که حالا در فیلم حضور دارند اما در نهایت، تمام تلاشم این بود که نزدیک به بیست کاراکتری که در فیلمنامه حضور دارند، تبدیل به شخصیت بشوند و جزئی از درام فیلم باشند.
کرونا یکی از اجزای جداییناپذیر فیلمنامه است
حاتمیکیا در جواب به این سوال که آیا کرونا مساله اصلی اولین ساخته بلند سینمایی شماست یا در طول داستان بدان پرداخته شده؟ مطرح کرد: در ایده اولیه من کرونا وجود نداشت اما زمانی شروع به نوشتن طرح فیلمنامه کردم که در اوج همهگیری کرونا قرار داشتیم و از آنجایی که فلسفه کرونا و نتایجش بین آدمها، قرابت معنایی با موضوع من داشت، به طرح اضافه و به یکی از اجزای جداییناپذیر فیلمنامه تبدیل شد.
وی با اشاره به اینکه پروسه فیلمبرداری «شب طلایی» در چهل جلسه انجام شد، درباره علت تغییر نام فیلم گفت: این فیلمنامه جزو معدود نوشتههایم است که انتخاب اسم برایش بسیار دشوار بود. زمانی که طرح را نوشتم اسم دیگری داشت و قبل از شروع پیشتولید، تبدیل به «شمش طلا» شد اما این اسم هم برایم موقتی بود و مطمئن بودم که آن را تغییر خواهم داد. اسمهای متعددی مطرح شد تا اینکه به ایستگاه انتهایی، یعنی «شب طلایی» رسیدیم.
به غیر از یک بازیگر، دیگر بازیگران «شب طلایی» سابقه همکاری با پدر را ندارند
این فیلمساز با بیان اینکه قصد اولیهاش برای انتخاب بازیگران همکاری با بازیگران تئاتر بوده و قصد داشته است که همه نقشها را به آنها بسپارد، توضیح داد: این امر تا زمان پیشتولید هم برقرار بود چراکه دلایل مختلفی برای اینکار از جمله توانایی بالای بازیگران تئاتر و همراهی آنها در جلسات متعدد تمرین داشتم از سوی دیگر قرار بود یک فیلم با بودجه پایین بسازیم و سرمایهای برای پرداخت به بازیگران سوپراستار نداشتیم.
حاتمیکیا ادامه داد: به مرور، کمی استراتژی کار تغییر کرد و به همین دلیل، برای چند نقش اصلی سراغ بازیگران شناخته شده رفتیم. خوشبختانه همه آنها با فیلمنامه ارتباط برقرار کردند و با شرایط مالی ما کنار آمدند. باید از گروه بازیگران که با همه وجود در کار حضور پیدا کردند و خانواده حقیقی فیلم «شب طلایی» را شکل دادند، بسیار تشکر کنم.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا حضور بازیگران شناخته شده در این پروژه به دلیل حضور ابراهیم حاتمیکیا تهیهکننده کار بوده است یا نه، تاکید کرد: درباره این موضوع که حضور آنها به دلیل نام پدر بوده است یا خیر، باید از خودشان بپرسید. البته بجز بهناز جعفری، هیچکدام از بازیگران سابقه همکاری با پدرم را نداشتهاند.
ساختن فیلم بلند سینمایی در مقایسه با تجربههای پیشین، جهان دیگریست
کارگردان «شب طلایی» درباره تجربه ساخت اولین فیلم بلند سینمایی خود اظهار کرد: این فیلم در هر حوزهای برای من یک چالش بزرگ بود؛ از کار با تعداد زیادی بازیگر تا فیلمبرداری در یک شرایط محدود. زمانی که کسی فیلم اولش را میسازد تماما در تردید و شک است که آیا راهی که میرود، درست هست یا نه. این حس در دیگر عوامل فیلم هم وجود دارد و در پس نگاهشان یافت میشود.
حاتمیکیا افزود: فیلمساز در این شرایط باید چندین برابر انرژی صرف کند تا گروه را با خود همراه سازد و به آنها اطمینان دهد که راه درست همین است. همچنین باید آنها را مدیریت و کاری کند که خودشان را جزئی از کار بدانند و مشارکت کنند. در حقیقت این تنها شانس برای اثبات فیلمساز است که به این باور برسد که توانایی به تصویر کشیدن حرفش روی پرده نقرهای را دارد یا نه.
وی تاکید کرد: با قاطعیت به شما میگویم که ساختن فیلم بلند سینمایی در مقایسه با تجربههای پیشین، جهان دیگریست با قواعدی که فیلمساز زمانی متوجه آن میشود که دیگر بر صندلی کارگردانی تکیه زده است و همه نگاههایی را به سمت خود میبیند که منتظر است بگوید باید چه کاری انجام شود البته با تمام سختیهایش، زیباترین اتفاق است چراکه فیلمساز عدهای را در کنار خود میبیند که با حرفش ارتباط برقرار کرده، همراه شده و آن را متعلق به خودشان دانستهاند و تمام تلاششان را میکنند تا به بهترین شکل ارایهاش دهند. این روند برای من به مانند یک غزل همانقدر شیرین، پیچیده و دلنشین است.
به دنبال جذب مخاطب حداکثری هستم
این فیلمساز با اشاره به اینکه هر فیلمی را که پشت آن فکر و ایدهای قرار داشته باشد، هنر و تجربه میداند حتی اگر یک فیلم عظیم به لحاظ پروداکشن باشد، گفت: در عین حال، از همان زمانی که فیلمنامه را مینوشتم به دنبال جذب مخاطب حداکثری بودم و سعی کردم از زاویههای به موضوع نگاه کنم که سلیقههای بیشتری را زیر چتر خودش قرار بدهد از جمله تماشاگران سختپسند و حرفهای گروه هنر و تجربه. امیدوارم که به این هدف رسیده باشم.
حاتمیکیا در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره سرنوشت فیلم «اسکورت» به تهیهکنندگی آزیتا موگویی تصریح کرد: در تلاش برای تامین مالی فیلم هستیم و امیدوارم این اتفاق به زودی رخ بدهد.
فیلمم را با سرمایه خصوصی ساختم
وی در جواب به این سوال که آیا برچسب آقازادگی به ایشان به واسطه تهیهکنندگی فیلمش توسط ابراهیم حاتمیکیا خورده است یا نه، اظهار کرد: اگر آقازادگی به معنای استفاده از رانت است، من فیلمم را با سرمایه خصوصی ساختم اما اگر منظور تهیهکنندگی پدرم در فیلم است، با یک سرچ ساده میتوان دریافت که من چند دفعه گذشته که تلاش کردم فیلم بسازم و هر کدام به دلایل مالی متوقف شدند، اسم چه اشخاصی به عنوان تهیهکننده ذکر شده بود.
این کارگردان سینما ادامه داد: در فیلم «شب طلایی» هم، مجریان طرح کار که سرمایه فیلم را تامین کرده بودند، کارت تهیهکنندگی نداشتند و برای همین سراغ پدر رفتیم که با مهربانی پذیرفت همراه ما باشد و از ایشان ممنونم که تمام تلاشش را کرد تا من فیلم خودم را بسازم. تنها دوبار کوتاه سر صحنه فیلمبرداری حاضر و حاصل آن چند عکس یادگاری شد.
حاتمیکیا یادآور شد: فارغ از همه این نکات، من یاد گرفتم که اگر حرفی ندارم بهتر است فیلمی نسازم، چرا که سینما، هنری دموکرات است و اگر فیلمساز حرف و دغدغههای نداشته باشد و نتواند آن را به بهترین شیوه ارایه دهد تا مخاطبان با رضایت از سالن خارج شوند، حیات هنریاش رو به اتمام میرود. پس به نظرم کمی صبر کنیم. فیلم را ببینیم و بعد از آن بهتر میتوان در این موارد صحبت کرد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: امیدوارم سایه کرونا از سر مردم سرزمینم و جهان برداشته بشود. ماسکها را برداریم و صورت هم را ببینیم چراکه از روزی که صورتهای هم را فراموش کنیم، میترسم.