به گزارش سینمایی نیوز و به نقل از سایت هنر و تجربه، وقتی دربارهی اولین فیلم ترسناک تاریخ سینما میپرسیم بیشتر مردم احتمالاً به تصاویری از “دفتر دکتر کالیگاری” فکر میکنند که دارای مجموعههای نقاشی تابیدهشده با قصه و فضای دلهرهآور و تصاویر عجیب هنوز هم در ذهنشان زنده مانده است.
در سال ۱۹۱۹ میلادی کارل مایر و هانتس یانوویتس دو نویسندهی نسبتا تازهکار، هر دو به عنوان نویسندگان صلحجو و ضد جنگ بر این باور بودند که میتوان با ساخت فیلمی ارزشمند مروج این آرمان بود و بر تغییر جو جنگزده و نظامی جامعهی آن روز آلمان پس از جنگ جهانی اول کمک کرد. این دو نفر تجارب شخصی زیادی در زمینهی ترس و دلهره داشتند که همگی ناشی از فضای ناامن جامعه بود از این رو تصمیم گرفتند تا فیلمی ترسناک بسازند که بعدها توسط بسیاری از جامعهشناسان و روانشناسان و منتقدان بعنوان فیلمی پیشگویانه از ظهور دیکتاتوری در آلمان شناخته شد.
فیلمنامه با تلاش زیاد از سوی نویسندگان، توسط شرکت اریش پومر تایید، به کارگردانی روبرت وینه و به پیشنهاد طراحان در سبک اکسپرسیونیستی ساخته شد. فیلم “دفتر دکتر کالیگاری” به عنوان نخستین فیلم جنبش اکسپرسیونیستی موفقیت زیادی را به دست آورد و به خاطر سبک دیداری نوین و داستانگویی روانشناختیاش شهرت فراوانی کسب کرد که ساخت تجربی فیلم و نبود هیچ گونه پیشزمینهای برای نوع روایت داستان، آن را به اثری بینظیر در نوع خود بدل کرد.
فیلم در شش پرده به نمایش درمیآید و در هر پرده روند قصه با کمک عناصر تصویری و ویژگیهای سبک اکسپرسیون ماهیت کلی اثر را میسازند. اگر بشکل خلاصه بخواهیم از ویژگیهای این سبک در سینما نام ببریم باید از استفاده از نور و سایه با کنتراست بالا، زوایای دراماتیک دوربین، صحنهها و مناظر کج و مخدوش، استفاده از فضای سورئال و ماورایی، نمایش دنیای عاطفی درون شخصیتها و استفاده از مضامین انزوا، جنون و ناامیدی نام ببریم که تماماً در “دفتر دکتر کالیگاری” به خدمت گرفته شدهاند و این بهرهبرداری تبدیل به یکی از اصلیترین ویژگیهای فرمالیستی فیلم شده است. مانند استفاده از میزانسن یا چیدمان عناصر درون کادر و دکورهای به شدت سبک و اغلب اغراقآمیز.
اکنون دیگر پرواضح است که فیلم “دفتر دکتر کالیگاری” پدر فیلمهای ژانر وحشت و دلهرهآور پس از خود است از تاثیر بر کاراکترهایی مانند نوسفراتو و فرانکنشتاین تا کارگردانهای بزرگی مانند آلفرد هیچکاک، دیوید لینچ، گیرمو دلتورو، تیم برتون و ریدلی اسکات و تاثیر غیرقابل انکار بر ژانر نوآر. این تاثیر آنقدر شگفتانگیز است که شخصیت فرانسیسِ “دفتر دکتر کالیگاری” را بعد از سفری نود ساله در شخصیتِ تدی دنیلزِ “شاتر آیلند” مارتین اسکورسیزی می بینیم.
تیمارستانِ انتهایی فیلم، مخاطب را وارد دنیایی مالیخولیایی میکند که سیاه و تهدیدآمیز است. دنیایی که نمیتوانیم بفهمیم چه کسی واقعاً دیوانه است و چه کسی عاقل؟ چه کسی راست میگوید و چه کسی دروغ؟ وقتی در آخرین نمای فیلم، به سبکِ همیشگی فیلمهای صامت، روی تصویرِ دکتر کالیگاری، که تا پیش از این آدمِ منفی داستانِ ذهنی فرانسیس بود، وایپ دایرهای شکل صورت میگیرد و در انتها تنها چهرهی او در میان پسزمینهی سیاه، دیده میشود، انگار فیلم میخواهد به مخاطب هشدار بدهد چندان مطمئن نباشد که این آدم، حالا تبدیل شده به آدمِ مثبتِ ماجرا. اینجاست که مشخص میشود با چه فیلمِ مهمی در تاریخ سینما مواجهایم. اینجاست که معلوم میشود سازندگان اثر در سال ۱۹۱۹ میلادی چه فهم و درکِ درستی از مدیوم سینما به عنوان یک ابزار هنری داشتهاند. آنها با تعریف یک داستانِ روانشناسانه با تهمایههای پلیسی ـ جنایی و ترسناک که به عنصر غافلگیری میانجامد، موفق شدند اثری خلق کنند که راهگشای آثار بعد از خود بود…
فیلم “دفتر دکتر کالیگاری” آغازگر ژانر وحشت در سینما
- ارسال توسط : cinemaga
- منبع : سایت هنر و تجربه
- 169 بازدید
- بدون دیدگاه