سینمایی نیوز
  • امروز : چهارشنبه - ۹ فروردین - ۱۴۰۲
  • برابر با : Wednesday - 29 March - 2023

خبر فوری

لحظات افطاری در قاب تلویزیون هفت سین سینمایی شبکه ها در ۴ فروردین فسیل رکورد زد؛ پرمخاطب‌ترین فیلم یک سال اخیر مستند اولیور استون درباره انرژی هسته‌ای فروش سینما‌های کشور در روز اول سال جدید حضور پویانمایی «گیلگمش» در چند جشنواره‌ خارجی فروش ۴۱۵ میلیارد تومانی سینما در سال ۱۴۰۱ سرمایه‌گذاری ۲۳۴ میلیون دلاری عربستان در سینما اکران آثار برگزیده جشنواره فجر از قاب تلویزیون پیشخوان مطبوعات/ روزنامه‌های یکشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ «صندوق پروانه» به صورت رسمی آغاز به کار کرد صدور حکم منع تعقیب مستندسازان برنامه های موسیقی همانند سال های قبل صرفا تا نیمه ماه رمضان برگزار خواهند شد پیشنهاد نوروزی/ سه مستند از سه دنیای متفاوت محل برگزاری سی‌و‌چهارمین دوره نمایشگاه کتاب تهران اعلام شد گفتگوی نوروزی وزیر فرهنگ با روزنامه ایران مهدی آذرپندار دبیر چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران شد پخش ۱۱ سریال ایرانی و خارجی از شبکه‌های سیما پخش ۱۷۰ فیلم سینمایی روز دنیا اضافه شدن فیلم «بچه های طوفان» به اکران نوروزی پروانه نمایش ۳ اثر سینمایی صادر شد اسامی فیلم‌های اکران نوروزی اعلام شد رضا آشفته: حال روحی‌ام خوب است و در حال درمان هستم پرورش نسل جدید بازیگر در سینما یک ضرورت است فهرست آثار پذیرفته ‌شده جشنواره تئاتر رضوی مراسم رونمایی از کتاب‌های تئاتر صاحبدلان برگزار شد ساخت اثر غیرخطی در ایران کار بسیار دشواری است انتشار ویدیوی ۱۱ مسترکلاس تخصصی مستند خداحافظی «دختر شوخ» با برادوی پس از ۵۹۹ اجرا جوادی: صندوق پروانه سینمای کودک و نوجوان را پرفروغ خواهد کرد «کن – پامنار» در سینماهای هنروتجربه روی پرده می‌رود کاشت درخت یادبود «رسول ملاقلی‌پور» توسط رئیس سازمان سینمایی موافقت سازمان سینمایی با شناور شدن قیمت بلیت سینماها اعضای شورای سیاست‌گذاری بیست‌ویکمین جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی معرفی شدند قدردانی مرکز مدیریت حوزه های علمیه افتتاح ۱۳۱ سالن با افزایش ۹۴۲۶ صندلی به چرخه اکران در سال ۱۴۰۱ آثار راه‌یافته به «پنجمین همایش ملی تئاتر خیابانی راهیان نور» کاظم نظری: از تئاتر کشور دفاع جانانه کردیم محمود مقامی: به هر قیمتی که نباید جلوی دوربین رفت! «هیچ‌کس منتظرت نیست» اکران آنلاین شد تایید صلاحیت ۱۶ مدرس آموزشگاه های آزاد سینمایی موافقت با صدور پروانه نمایش یک انیمیشن سینمایی شورای صدور پروانه ساخت آثار غیرسینمایی آمار صدور مجوز برای آثار موسیقی در بهمن ماه اعلام شد «شبح اپرا» روی صحنه می‌رود اجرای نمایش «لیبرو» به زلزله‌زدگان تقدیم شد فراخوان «فصل جدید اجراهای محیطی مجموعه تئاتر شهر» مرضیه برومند بعنوان مدیر عامل خانه سینما انتخاب شد یارعلی پورمقدم درگذشت جشنواره ۱۰۰ به کار خود پایان داد

4

نامه مسعودکیمیایی به احمدرضا_احمدی

  • کد خبر : 7783
  • ۰۷ مرداد ۱۴۰۱ - ۵:۰۱
نامه مسعودکیمیایی به احمدرضا_احمدی
«آنقدر ماندیم تا قدیم شد»

«از تو فهمیدم شاعران بازنشسته نمی‌شوند.
احمدرضا،جانی خوش دارد،زبانی خوش دارد،اندوهی خوش دارد.
جانش را به عشق هم نمی‌دهد.
آنچه می‌نویسد شعری است که از جانش می‌آید.
با دوائی خوش بودیم.
خوب شد هنرپیشه نشدی.
بیشتر این شاعران و سینماگران به درد هیات‌های اعزامی می‌خورند.
همیشه از پیرمردهایی که می‌رقصند بیزار بودیم.
روزگاری است که مصرف قلاده زیاد شده.
یادم افتاد هیچ وقت در سربازی که بودی لباست مندرس نشد.
احمدرضای عزیزم!
یادت هست در یک نمایش، یک تئاتر که قرار بوده بازی کنی، تمرین برایت سخت بود؟
می‌دانم تا حال هیچ چیزی را تمرین نکردی.
خانمی بود که از آن نمایش بیرون آمد و خودش یک نمایش واقعی به راه انداخت.
عاشق می‌شد و دوست داشت همه به نوبت عاشقش باشند.
یکی را انتخاب کند و بقیه را با یک بلدی نگه دارد.
خشم بسیار از تو داشت، زور می‌زد تا سرخی… که از شوخی‌های تو نخندد.
هفته‌ای دو سه کتاب زیر بغل داشت و تو می‌گفتی هر کتابی را که می‌خواند، عاشق یکی از ما می‌شود که نزدیک به قهرمان آن کتاب است.
روزی رسید که خیلی خندیدیم.
از شوخی تو خندید، تو گفتی نوبت من رسیده است.
گفتم: از اینکه خندید؟
گفتی: نه… این روزها کتاب «ابله» را می‌خواند، مرا نزدیک دیده است. بعد از آن رفت… و رفت.

سرباز شدی. در صف، تفنگ را زیر چانه‌ات گذاشتی و با آهی سرد گفتی:
امان از این جنگ لعنتی که خانه و پیانوی مستعملم را سوزاند و مرا از لیزا جدا کرد. فرمانده فهمیده بود و جدی کارت ساخته شد.
سپاه‌دانش شدی در یک آبادی.
میان ده‌ها آبادی اطراف «بردسیر» که بردسیر یکی از ده‌ها شهر کوچکی بود اطراف کرمان.
کافه نادری، کافه ری، کانون فیلم، سینما، راه رفتن –بی‌تو- جان نداشت. تنها.
انگار که از شهرستانی آمدی و عقب کافه می‌گردی.
هوای تو را داشتم.
نامه‌هایی نوشتیم به هم.
گفتم می‌آیم.
صبح از تهران حرکت کردم. غروب به بردسیر رسیدم. شب را در تنها مسافرخانه شهر نخوابیدم. صبح ساعت شش اتوبوسی سوار شدم. در یک جاده کویری میان بندرعباس و… پیاده شدم.
شاگرد اتوبوس گفت: آقا! اینجاست. پیاده شدم. اتوبوس رفت. به یک چوب نازک که سر آن مقوایی به چاک چوب وصل بود و اسم دهی را نوشته بود رسیدم.
باد می‌آمد. گون‌ها گلوله می‌شد و می‌چرخید.
میان بیابان تنها مانده بودم.
باد آرام‌آرام مقوای سر چوب را حرکت می‌داد، در نیم ساعت که منتظر ماندم یک دور مقوا و چوب چرخید.
اگر به دستور چوب و باد می‌رفتم تو را در پاکستان می‌یافتم یا در هند.
یک لکه سیاه می‌رفت –چه شعفی- در دوردست دوچرخه‌سواری بود، کجا می‌رفت؟
سراسر بیابان و باد. داد زدم. کتم را کندم و به دست در هوا چرخاندم… نفسم گرفت. تکان دادم. لکه ایستاد. عقب صدا می‌گشت… دیدم… سمت من سیاهی راه افتاد. احمدرضا… نجات پیدا کردم.
در یک قدمی ایستاد. نزدیک.
روی شیشه‌های عینکش خاک بود. صورت و موهایش خاک بود.
سلام کردم. گفتم به این آبادی می‌روم. نگاه به چپ کرد و فکر کرد. به راست نگاه کرد. گفت:
“کوه اول نه، کوه دوم بپیچ به راست.”
سمت چپ را با دست راست نشانم داد. رفتم…
رفتم تا عصر به دهی رسیدم.
گفتم: سپاه‌دانش؟
گفتند آقای احمدی آبادی دوم، زودتر برو به شب نرسی. رفتم.
رفتم تا به آبادی تو رسیدم.
از دور یکدیگر را دیدیم… چاه آبی داشتی. یک چراغ لامپا و یک زنبوری. اتاقی تمیز و دوغ‌آب‌زده و سفید و خنک.
گفتی:
یک دختر از این آبادی، عصرها می‌آید و از این چاه آب می‌گیرد. بعد از آن من می‌روم، قناعت می‌کنم به نگاه در چاه آب.
نگاهش کردم گفت:
“ابله را هم نخوانده.”
آمدیم تهران. آنقدر ماندیم تا قدیم شد.»

لینک کوتاه : https://cinemaeinews.ir/?p=7783

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.