به گزارش سینمایی نیوز و به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، محمد تقیزاده: جدیدترین محصول مشترک دیزنی و پیکسار، اتفاقی خوب در صنعت انیمیشن 2023 است که توانسته علاوه بر تصاحب گیشه و استقبال تماشاگران، رضایت نسبی منتقدان را نیز به دست آورد به طوریکه از سایت IMDB نمره 7 از 10 و از سایت روتن تومیتو امتیاز 74 از 100 را گرفته است.
المنتال که ترجمه تحت الفظی آن بنیادین است به عناصر شکلدهنده زمین یعنی آب، باد، خاک و آتش اشاره دارد و روایت این انیمیشن نیز بر پایه ارتباط، معرفی و معاشرت این اجزا و آفریدهشدگان تعریف میشود. چهار گروه مختلف و متضاد یعنی خاکیها، آبیها، بادیها و آتشیها که به ظاهر عناصر غیرقابل جمعی هستند در یک جامعه فانتزی کنار هم زندگی میکنند و قرار است با شخصیتپردازی این 4 طیف مختلف به روایت درام عاشقانهای بنشینیم که یک طرف آن آب است و یک طرف دیگر آتش!
بخش اصلی انیمیشن آمریکایی المنتال، عاشقانهای میان یک عنصر آتش به نام امبر (لیا لوئیس) و یک عنصر آب به نام وید(مامودو اثی) است و کلیت ماجرای داستان بیش از هرچیز پیرامون آشنایی، ارتباط و سرانجام این رابطه میچرخد با این تفاوت که در دنیایی فانتزی و نه رئالیستی به سر میبریم که رویاها بیش از واقعیتها نمود دارند و قرار است فضایی متفاوت با زندگی واقعی انسانها ببینیم و یا حتی آسیبشناسی زندگی انسان معاصر را نیز مشاهده کنیم.
الگوی روایت تضادها و عناصر پارادوکسیکال از مهمترین پَتِرنهای روایی در پیکسار و دیزنی است که در این انیمیشن نیز شاهد این سبک از قصهگویی هستیم. قرارگرفتن عناصر متضاد علاوه بر اینکه برخی اوقات فضای طنز و جالبی شکل میدهند باعث تعلیق در داستان و شخصیتپردازی نیز میشوند به نحوی که مخاطب المنتال از ابتدا به این میاندیشد که چگونه دو عنصر ترکیبنشدنی آب و آتش که هیچگونه تشابه و اشتراکی با هم ندارند قرار است با هم ارتباط پیدا کنند و هنر سازندگان این کارتون در همین تعلیق داستانی و مرتبط کردن نامرتبطها و متضادهاست.
پیتر سون کارگردان و از طراحان المنتال، یکی از افراد شناخته شده و مشهور در کمپانی پیکسار است که در بیش از 25 انیمیشن مهم این شرکت از سال 1999 به عنوان صداپیشه، انیماتور، نویسنده و کارگردان فعالیت داشته و تنها انیمیشنی که به طور مستقل پیش از المنتال ساخته کارتون «دایناسور خوب» بوده که تقریبا 10 سال قبل به نمایش درآمده است. سون در مصاحبههای خود پیرامون کارتون، از دغدغههای شخصیاش از جمله مهاجرت، خانواده و روابط عاطفی بین اعضای خانه گفته و ساخت این کارتون را به شدت متاثر از زندگی شخصی خود عنوان کرده است.
اما هنر طراحان و سازندگان المنتال، که باعث شده حتی برخی این انیمیشن را بازگشت پیکسار بعد از چند کارتون معمولی عنوان کنند، در پیوند دادن این عناصر متضاد و ترکیبنشدنی است. فضای عاطفی میان دو شخصیت امبر و وید خیلی زود شروع و به مدت زیادی بر روایت داستان گسترده میشود اما این روایت آنچنان دلچسب و به دور از تصنع و غلو از آب درآمده که گذر زمان قابل حس و توجه نیست و جنبههای سمپاتیک و همراهکنندگی این دو کاراکتر به خوبی باعث همدلی برانگیزی مخاطبان گوناگون میشود.
همچنان میتوان این ایراد را به انیمیشنهای پیکسار و دیزنی گرفت که کارتونها بیش از آنکه مختص کودکان و حتی نوجوانان باشد مناسب جوانان و بزرگسالان است؛ فضای عاطفی و احساسی المنتال نیز اگرچه برای طیف سنی بالاتر جذاب و همراهکننده است اما برای کودکان که بیش از احساس و تجربه زندگی به دنبال هیجان و ماجراجویی هستند، شاید ملالآور و خستهکننده به نظر آید.
کاراکترهای جانبی دنیای شکلگرفته در المنتال که قرار است تاثیر عشق و عاطفه در زندگی و پیوند دادن ناممکنها را پیام دهد به هیچ وجه یکسان پرداخت نشده است؛ کاراکترهای آب و آتش بسیار ویژهتر و با جزئیات بیشتر و شخصیتهای خاک و باد لاغرتر و گذراتر پرداخت شدند اما همچنانکه گفته شد المنتال در رساندن پیام عشق و دوستی برای ممکن کردن ناممکنها به روش ساده و صمیمی و فضای فانتزی و رویاگونه، موفق و باورپذیر عمل کرده و باعث شده علاوه بر لحظات جذاب و سرگرمکننده، مبانی جهانشناسانه و هستیگرایانه خود در باب زندگی و عشق را به صریحترین و راحتترین شکل ممکن تبیین کند.